چهارمین جلسه از دور دوازدهم سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی گوجان با استادی راهنمای محترم مسافر آرش و نگهبانی مسافر ستار و دبیری مسافر اکبر با دستور جلسهی ( وادی سوم و تاثیر آن روی من ) روز یکشنبه ۱۴۰۴/۰۳/۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود .
خلاصه سخنان استاد : خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه داد تا یک بار دیگر در این جایگاه قرار بگیرم و از حضور دوستان استفاده کنم. بر خود واجب میدانم که هفتهی دیدهبان را خدمت همه تبریک عرض کنم ، در رأس به جناب آقای مهندس و همهی دیدهبانها و همهی زحمت کشانی که شبانه روز در حال تلاش هستند تا ما بتوانیم مشکلاتمان را به راحتی حل کنیم و مسیر زندگیمان را اصلاح کنیم . به همهی این عزیزان خدا قوت میگویم و امیدوارم که خداوند به ما لیاقت بدهد تا بتوانیم گوشهای از این خدمات را جبران کنیم. همهی این عزیزان با تمام وجود از وقت و خانواده و کار خودشان میزنند و باعث میشوند که در شهرهای مختلف کشور ، نمایندگیها کار خودشان را به نحو احسن انجام دهند. . امیدوار هستم با کسب آموزشهای کنگره به این نتیجه رسیده باشید که هستی چیزی را به ما نمیدهد مگر اینکه بهای آن را پرداخت کرده باشیم،در سیستم هستی، سپاسگزار بودن ، از جایگاه بسیار مهم و والایی برخوردار است و هرگاه در قبال نعمات خداوند سپاسگزار نباشیم آنها را به راحتی از دست میدهیم .قابل ذکر است که هر زمانی که دیدهبان محترم آقای سلامی مشخص کردند که به شعبه گوجان تشریف بیاورند ما جشن باشکوه دیدهبان را با تمام وجود برگزار میکنیم. . در وادی سوم آمده است ، باید دانست هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند . اولین روزی که از درِ کنگره وارد شدیم همهی زندگیمان به هم ریخته بود و هر آن چیزی که فکر میکردیم به دست آورده ایم در واقع داشتیم همه را از دست میدادیم ، زندگی ، خانواده ، موقعیت اجتماعی ، ثروت و به طور کلی تمام آن چیزی که برایش تلاش کرده بودیم همه در آستانهی از دست دادن بود چون طرز فکری که در سر داشتیم ما را به آن نقطه رسانده بود ، طبق نوشتار جهان بینی هر کسی بنای زندگی خود را نسبت به طرز فکری که در سر دارد پایهریزی میکند یعنی ما آن طوری که فکر میکنیم زندگی میکنیم و هستیم و مسیر زندگیمان را نسبت به تفکراتمان مشخص میکنیم، این تفکرات از کجا میآیند؟ و ما به چه چیزی فکر میکنیم؟ آموزش و دانشی که پشت تفکر است به ما یاد میدهد که چگونه تفکر کنیم این اطلاعات هرچه که باشند ما نسبت به داده های آنها فکر ، صحبت و عمل و حرکت میکنیم طبق اطلاعاتی که قبلاً داشتیم ما را به جایی رساند که یک روزی از درِ کنگره وارد شدیم و گفتیم ما تسلیم هستیم و درخواست کمک کردیم. دقیقاً کنگره هم دارد همین را به ما گوشزد میکند که اگر آن اطلاعات قبلی خوب بودند ما مصرف کننده نمیشدیم ، الان باید دیگر آن اطلاعات را کنار بگذاریم و این اطلاعاتی که جدید به ما داده میشود مبنای تفکر و اندیشهی ماست و آن اطلاعات چیزی نیست جز جهان بینی ۱ و ۲ ، کتاب عشق ، چهارده مقاله ،ادموند و هلیا ، حال شما چطور است ، کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و بطور کلی تمام کتاب ها و سی دی ها و تمام اطلاعاتی که مهندس در اختیار ما میگذارند اینها میشوند مبنای آموزش ، تفکر ، حرکت و زندگی کردن ما . هر کس طبق این آموزشها پیش برود مطمئناً به رهایی میرسد . نکته قابل توجهی که خیلی مهم است درمان سیگار میباشد که یکی از پایه های مهمِ درمان است . وقتی به تغییرات رفتاری و چهره ی نورانی مسافران نگاه میکنیم درمییابیم که مسیر را به درستی انتخاب کردهایم . در وادی اول تفکر کردن را یاد گرفتیم و در وادی دوم یاد میگیریم حواسمان به فکرهایی که میکنیم باشد که ما را به سمت ناامیدی نبرند و در وادی سوم با درایت تمام از کلمه ی ، باید ، استفاده میشود ، در هیچ کجای کنگره ما باید نداریم و فقط در چند جاست که از کلمه ی باید استفاده میشود آن هم در وادی هاست . در وادی سوم آمده است باید دانست هیچ موجودی ، این هیچ موجودی شامل همهی آنچه که شما فکر میکنید میشود ، هیچ موجودی به اندازهی خود انسان به خودش فکر نمیکند ، در یک کلام میگوید هیچ کس به اندازه خودت نمیتواند به دردِ شما بخورد و شرایط زندگیت را عوض کند ، این پیام را هم به صورت شخصی و هم به صورت کلی میتوان در نظر گرفت ، در زندگی ، سفر ، یا درمان سیگارِ ما هیچ کس به اندازهی خود ما نمیتواند مؤثر باشد ، باید روی پای خودمان بایستیم ، آقای مهندس هم میفرمایند ما اگر این وادی را سرلوحه خودمان قرار نداده بودیم الان در هر شهر نمایندگی نداشتیم ، استقلال مالی نداشتیم و یا هیچ کار تحقیقاتی نمیتوانستیم انجام بدهیم . اگر خودمون تلاش نکنیم شعبه به جایی نمیرسد چه از لحاظ آموزشی یا مسائل مالی یا نیروی انسانی . در وادی سوم مهندس میفرمایند داشتن طرز فکری که همیشه انتظار برود دیگران کارها را انجام بدهند بسیار بسیار اشتباه است . چندین سال قبل یک سری افراد از شهرکرد به اینجا آمدند و به خاطر احساس دِینی که داشتند مسیر را پایه گذاری کردند حرکت کردند ، خدمت کردند و ساختمان را هم پایه گذاری کردند ، از این به بعد وظیفه من و شماست که این شعبه را با تمام توان اداره کنیم ، بدون شک اگر زایش و تولیدی در شعبه نباشد از بین میرود ، هر کدام از ما در اینجا یک نقش داریم که باید به نحو احسن آن نقش را اجرا کنیم وگرنه دِینی که بر گردن ماست ادا نمیشود ، بارها گفتم که هر کدام از این صندلیها بالغ بر پنجاه تا شصت میلیون تومان برای کنگره هزینه دارد و کسی که سرِ وقت اینجا حاضر نشود نشان از ناسپاسی و خیانت به خودش و کنگره دارد برای همین باید طرز تفکرمان را تغییر دهیم ، امیدوارم همه ی این آموزشها را سرلوحه ی زندگیمان قرار داده و به ساکنین آباد تبدیل شویم. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید متشکرم خودتان و آقای مهندس را تشویق نمایید.

نگارش سخنان استاد: همسفر حسین
تنظیم و ارسال: مرزبان خبری مسافرابوالقاسم
- تعداد بازدید از این مطلب :
151