دومین جلسه از دوره چهارم کارگاههای خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی امیر به استادی اسیستانت همسفر منصوره، نگهبانی همسفر معصومه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «وادی سوم (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند)» روز دوشنبه ۵ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد؛
از ایجنت نمایندگی همسفر ژاله، مرزبانان و نگهبان جلسه بسیار سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار بنده گذاشتند. جلسه قبل جشن هفته دیدهبان و داشتیم که به رسم ادب این جشن بزرگ خدمت آقای مهندس حسین دژاکام، خانواده محترمشان و همه دیدهبانهای پرتلاش که یاران صدیق آقای مهندس حسین دژاکام هستند تبریک میگویم. یک تبریک ویژه خدمت شما همسفران میگویم که در این جشن حضور داشتید و از این فرصت ناب استفاده بردید.
در مورد دستور جلسه این هفته که وادی سوم است. همانطور که میدانید وادیها محور اصلی آموزش در کنگره۶۰ هستند. هر همسفری که وارد کنگره میشود و شروع میکند به یادگیری، ابتداییترین آموزشهایی که دریافت میکند همان وادیها است.
۴ وادی اول یکی از مهمترین منابع آموزشی هستند، از این جهت که روی منابع تفکر ما فرود آمدند و در اصل زیربنا و شالوده وادیهای دیگر هم حساب میشوند به خاطر همین از اهمیت بالایی برخوردار هستند.
در وادی اول یاد گرفتیم که تفکر، برای انسان تعیین کننده است. انسان هیچ چیزی نمیشود بهغیر از آنچه که فکر میکند و اگر در زندگی خود به مشکل برخوردیم و مشکلاتی داشتیم ناشی از بیتفکری یا تفکر غلطی بود که برای خویش درست کردیم.
در وادی دوم روی بقیه تفکرات غلط من فرود آمد، وقتی من احساس پوچی میکردم، من گمان میبردم این وادیها به هیچ دردی نمیخورم به من یادآوری کرد؛ من هم هدفی داشتم به این هستی پا گذاشتم، هیچ موجودی بیهدف و بیمسئولیت روی این زمین نیامده؛ اما وادی سوم به ما چه میخواهد بگوید!؟
وادی سوم میگوید؛ « هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند ».
اگر دقت کرده باشید در کل ۱۴ وادی که در کنگره داریم، یکسری از این وادیها قانونها و یکسری فرمان هستند. وادی سوم جزء قوانین بسیار مهم هستی است. قانونی است که در زندگی من جاری است چه بخواهم، چه نخواهم و بهخاطر همین موضوع، کلمه باید اول این وادی آمده است؛ زیرا نگفته اگر دوست دارید، شاید یا ممکن است، گفته شده «باید» یعنی؛ یک قانون است که به من آموزش میدهد من میتوانم به خودم بیشتر از اطرافیان خود فکر کنم. واژه «باید» بهخاطر قانونی است که در هستی و کائنات جاری است.
من اگر بخواهم در مورد وادی سوم و آموزشی که دریافت کردم بگویم؛ این وادی من را با یک حقیقت روبهرو کرد که اول خیلی سخت و تلخ برای من بود؛ اما در ادامه آمد یک کلید به من داد و آن کلید رهایی بود، باعث آغاز دگرگونیهای واقعی در مسیر زندگیام شد. در یک برههای به یک جایی رسیدم که همه چیز بهمریخته شده بود انگار زمین و زمان دست به دست هم داده بودند من را زمین بزنند برای همین یک تفکری در ذهن من بود همه را مقصر این قضیه میدانستم از پدر و مادر خود گرفته تا مسافر، خانواده مسافرم، جامعه، مردم و ... آنها را مقصر این اتفاق میدانستم.
زمانی که وارد کنگره۶۰ شدم، کمکم آموزشها را گرفتم و یک نقطه تفکری در وجود من شکل گرفت به قول معروف وقتی توانستم از وادی اول گذر کنم آن تفکر درست در من شکل گرفت متوجه شدم، در این قضیه به این شکل نیست این خود من هستم که میتوانم بیشترین خدمت را به خود کنم در اصل میخواهم بگویم؛ به نظر من تفکر نقطه آغاز بیداری ما است به معنای اینکه اول باید تفکر برای من رقم میخورد تا به این فکر برسم خودم به خودم میتوانم کمک کنم تا دیگران به من کمک کنند. شاید در این مسیر خیلی از اطرافیانم میخواستند به من یاری برسانند؛ ولی من به خاطر تفکر اشتباهی که داشتم نمیتوانستم این موضوع را بپذیرم، خیلیها هم کمک میکردند؛ اما اتفاق مثبتی رقم نمیخورد که این مسئله برمیگشت به آن تفکری که داشتم.
تفکر چه کمکی به من کرد!؟ بیداری را به من داد که من چه هستم و تبدیل به چه چیزی میخواهم بشوم. وقتی من یاد گرفتم که باید تغییر کنم، خویش را تبدیل کنم به ناجی زندگی خود شوم و به کمک خودم بیایم آن موقع راه برای من باز شد، راحتتر میتوانستم حرکت کنم و مشکلاتم را بهتر حل میکردم.
در این وادی آقای مهندس حسین دژاکام راجعبه یک مسئلهای صحبت کردهاند که پس سوی ماجرا همینجا است که آن مسئله پذیرش بود. آقای مهندس حسین دژاکام میگویند؛ ما اگر مشکلات داریم یک طرف قضیه است؛ اما وقتی مشکلات و میپذیریم انگار ۵۰ درصد آن قضیه برای ما حل شده است. پذیرش مهمترین مسئله است که در وادی سوم به چشم میخورد؛ باید به آن توجه کنیم، مشکلات خود را قبول کنیم، سعی و تلاش کنیم و مسئولیت بار مشکل خویش را به عهده بگیریم تا بتوانیم آن را حل کنیم.
در این وادی میگوید؛ برای اینکه بخواهیم به آسایش و آرامش برسیم؛ باید حرکت کنیم و حواسمان نیروهایمنفی که در اطراف ما هستند باشد؛ چون آنها به زیباترین شکل ممکن از طریق القاء وارد افکار و اندیشه ما میشوند.
من همسفر؛ باید حواسم جمع باشد اگر به اینجا آمدم دردی را از دوش کسی بردارم، اگر آمدهام گرهای از مشکلات خودم باز شود، نباید به هر کسی اجازه دهم هر حرفی را به من بزند و هر چیزی را گوش دهم این موضوع خیلی مهم است در جایی که قرار گرفتیم افکار، اندیشه و القائات منفی ممکن است وجود داشته باشد و نباید این غرزدن، همهمه و حاشیهرفتن باعث شود القاعاتمنفی، اطراف من را بگیرد و از مسیر خویش منحرف کند.
مشکلات همیشه وجود دارد، این ما هستیم باید تلاش و کوشش کنیم تا آنها را از سر راه خود برداریم. در وادی گفته شده است؛ « درختان ایستاده میمیرن ». این خیلی مهم است که من همسفر، اگر امروز مشکلی دارم؛ باید در برابر آنها ایستادگی کنم، صبور باشم، زمان بدم، با سعی و کوشش خویش مشکل را از سر راه خود بردارم، آگاه باشم که در زندگی نگاهم باید سمت خودم باشد و این باعث میشود یک سفر درونی در وجود خودم بروم و روی خود متمرکز بشوم، نه اینکه دائماً نگاهم به سمت دیگران باشد؛ چون اگر به خود نگاه کنم، قطعاً میتوانم از پس مشکلاتم بربیایم و آنها را بهراحتی حل کنم.
وادی سوم، وادی زیبایی است من خیلی این وادی را دوست دارم و فکر میکنم برای همه ما همسفران، بسیار کمککننده است وقتی من با کمک این وادی بتوانم بار مشکلات خود را به دوش خودم بیاندازم، نه به دوش دیگران و سعی کنم آرامآرام اینها را از سر راه خود بردارم.
امیدوارم همه بتوانیم از این وادی استفاده کنیم و بتوانیم کلید حل مشکلات خویش را پیدا کنیم.
از اینکه به صحبتهای من گوش دادید سپاسگزارم.
.jpeg)

مرزبان کشیک: همسفر زهرا و مسافر مجتبی
عکاس: همسفر نصیبه رهجو راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
تایپ، ویراستار و تنظیمکننده: همسفر محدثه (دبیر سایت)
ارسال: همسفر فاطمه (نگهبان سایت)
- تعداد بازدید از این مطلب :
146