English Version
This Site Is Available In English

وادی سوم مرا با خود و دنیای درونم آشنا کرد

وادی سوم مرا با خود و دنیای درونم آشنا کرد

یازدهمین جلسه از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی نائین با استادی همسفر اکرم، نگهبانی همسفر محبوبه و دبیری همسفر مریم با  دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه مورخ 5 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خداوند بزرگ را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا به واسطه این دستور جلسه حرکتی جدید را آغاز کرده و با تغییر جایگاه بتوانم آرامش بیشتری را در زندگی تجربه کنم. در وادی اول یاد گرفتیم چگونه تفکر کنیم، به چه چیزهایی فکر کنیم و به چه چیزهایی فکر نکنیم. وادی دوم برای ما روشن کرد که هیچ چیز در این جهان بیهوده به‌وجود نیامده‌ است و وادی سوم می‌گوید: «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.»

این تنها وادی است که با کلمه «باید» شروع می‌شود؛ یعنی این یک قانون بدون چون‌وچرا است که باید توسط خود شخص به مرحله عمل برسد. وادی سوم مرا با خود و دنیای درونم آشنا کرد که برای خروج از تاریکی‌ها و مشکلات تا رسیدن به آرامش باید تمام سعی و تلاش خود را به کار ببندم و مسئولیت کارهای خود را بر عهده بگیرم. زمانی که وارد کنگره شدم سعی کردم دو ویژگی را در وجود خود، نهادینه کنم که بتوانم از آموزش‌ها بهره کافی ببرم: اول آن‌که سعی کردم صداقت را سرلوحه کار خود قرار دهم و دوم تصمیم گرفتم تحت هر شرایطی فرمان‌بردار باشم.

تکرار دستور جلسه باعث شد با نگاهی دوباره، تمام خاطرات تلخ و شیرین گذشته را مرور کنم. به خاطر آوردم مقدمه ورود من به دنیای تاریکی چیزی نبود جز این‌که خودم را باور نداشتم و به استعدادها و توانایی‌های درونم اعتماد نداشتم. این رویه آنقدر ادامه پیدا کرد تا به مرور زمان باعث شد با خود، غریبه شوم و در ادامه خود را گم کنم. شکرگزار خداوند هستم که به واسطه اعتیاد مسافرم با کنگره۶٠ و آموزش‌های ناب آن آشنا شدم و همین که تحت آموزش قرار گرفتم، تلاش کردم خود را پیدا کنم؛ اما چون عجله داشتم، نه تنها موفق نشدم؛ بلکه مشکلات بیشتری برای خود و اطرافیانم ایجاد کردم!

من در انتخاب مسیر شک نداشتم؛ اما به جای اینکه آموزش‌ها را کاربردی کرده و تغییر را از خود شروع کنم، روی مسافرم و نقاط ضعف او تمرکز کردم و این عمل باعث شد مدت بیشتری در تاریکی بمانم و تجربیات بیشتری کسب کنم. من تا جایی پیش رفتم و به نقطه‌ای از تاریکی رسیدم که حرکت موریانه‌ها که در حال نابودی تک‌تک سلول‌های درونم بودند، احساس می‌کردم و در باورم نمی‌گنجید که وجود همین مشکلات، دردها و رنج‌ها بود که باعث شد آموزش‌ها را  بهتر درک کرده و رشد کنم و به این باور برسم که خودکرده را تدبیر است.

اوج ناامیدی من زمانی بود که در آزمون راهنمایی شرکت کرده‌ بودم و به جای این‌که منتظر قبولی در آزمون باشم؛ درگیر افکار منفی شده و با نیروهای تخریبی و بازدارنده ارتباطی صمیمانه برقرار کرده بودم و آن نیروها چنان زیبا نقش خود را ایفا کردند که موفق شدند در افکار و تصمیمات من اختلال ایجاد کنند تا جایی که تصمیم گرفتم با کنگره خداحافظی کنم؛ اما خدا را شکر چون در مسیر ارزش‌ها و آموزش‌های کنگره بودم توانستم با تفکر سالم و تلاش مستمر، مشکلاتی که در ذهن من، لاینحل به نظر می رسیدند را به مسائل قابل حل تبدیل کنم و قوی‌تر از گذشته برای رسیدن به آرامش تلاش کنم و با تمام وجود، حقیقتی را درک کنم که آقای مهندس بارها فرموده بودند: «شیطان به زیباترین شکل ممکن وارد افکار و اندیشه انسان می‌شود».

در پایان از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر می‌کنم که این بستر مناسب را فراهم کردند تا من نیز از جهل و نادانی به سوی نور و آگاهی حرکت کنم و قطره‌ای از این دریای بیکران باشم.

مرزبانان کشیک: همسفر طاهره و مسافر اکبر
تایپ: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر محبوبه (لژیون ۱)
عکاس: مرزبان گروه خانواده همسفر طاهره
ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .