یازدهمین جلسه از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گوجان به استادی راهنما همسفر نسرین، نگهبانی همسفر مرضیه و دبیری موقت همسفر توران با دستور جلسه «وادی سوم (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ خرداد ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
وادی اول به ما تفکر کردن را یاد داد، تفکر کردن یکی از پایههای مهم و اصلی برای ساختن ساختار یک زندگی سالم و با آرامش است؛ چون تمام حال خرابیهایی که در زندگی داشتیم بر اثر این بود که یا درست فکر نمیکردیم، یا اصلاً بلد نبودیم، تفکر کنیم. این وادی به ما یاد داد که چطور تفکر کنیم و در چه جهت تفکراتمان را جهت بدهیم و اینکه یاد گرفتیم که آنچه بدون تفکر باشد، رو به زوال میرود و باید بدانیم که زندگی ما همانی است که فکر میکنیم؛ یعنی تفکرات من هر چی باشد، زندگی من هم در همان جهت حرکت میکند. در وادی دوم یاد گرفتیم، هر کدام از مخلوقین که در هستی وجود دارند، برای خودشان ارزش خاصی دارند و به جهت هدف خاصی آفریده شدهاند و من انسان که اشرف مخلوقات هستم؛ حتماً برای هدف خاص و خیلی بزرگی پا به این هستی گذاشتم؛ پس برای این هدف خاص باید در زندگی به دنبالش بروم و در صراط مستقیم قرار بگیرم و به جایگاهی برسیم.
در مسیر زندگی باید از گذرگاههای سخت و دشوار عبور کنم تا بتوانم، انسانی کار آزموده باشم؛ ولی من انسان برای گذر از این سختیها و دشواریها همیشه انتظار از دیگران داشتم که دیگران به من کمک کنند و بار را از دوش من بردارند. اگر صادقانه به خودمان و زندگی نگاه کنیم، میبینیم از همه انتظار داشتیم، همه را مقصر میدانستیم، غیر از خودمان؛ ولی این وادی سوم سر راه من قرار گرفت و با یک قانون و حقیقتی روبرو شدم؛ چراکه به من میگوید: «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.» در این وادی کلمه باید به کار رفته است. این نشان از تاکید روی این مسئله است و به قول معروف مو، لای درزش نمیرود و حکم فرماست. اگر به این نکته توجه کنم که هیچکس به اندازه خودم به فکر من نیست این من هستم که تابلو زندگی و تقدیرم را باید نقاشی کنم و هیچکس به جز خود من ضامن خوشبختی، آرامش یا بدبختی و به هم ریختگی من نیست.
در قرآن یک جملهای داریم که هیچ نفسی بار نفس دیگری را حمل نمیکند، یا هیچکس مسئولیت تاریکی و حال خرابیهای من را نمیتواند به دوش بکشد و حمل کند. من باید با حل کردن مسائل و مشکلات خود بتوانم، آن را بر زمین بگذارم؛ پس باید با تفکر، تلاش و با توکل به خدا، این مسائل را حل کنم تا به مقصد برسم. قسمتی از وادی سوم بیان میکند، ما نیک میدانیم، انسان اگر خود جستجو نکند؛ اگر با همه کاوشگران ماهر همنشین باشد، به موضوع واقعی نمیرسد؛ یعنی خیلی ساده میگوید؛ اگر من تمام عمر با افراد باسواد و تحصیل کرده زندگی کنم، باید خودم راه باسواد شدن را یاد بگیرم؛ حتی اگر من تمام عمرم عبادت کنم، تا زمانی که حرکت و تلاش نکنم، خدا به من کمک و یاری نمیرساند؛ پس باید توانایی خود را پیدا کنم، مسئولیتهای خود را بپذیرم و در آن مسیر میتوانم، از مشورت و آموزشها و تجربیات دیگران استفاده کنم؛ ولی در نهایت باز هم باید تصمیم گیری، حرکت و تلاش از جانب خودم شروع شود و ادامه پیدا کند.
همه ما میدانیم، پا به هستی گذاشتیم، تا آموزش بگیریم و برای حل مشکلاتمان تلاش کنیم؛ پس نباید مشکلات را لعنت خداوند بدانیم، آنها رحمت خداوند هستند، برای اینکه من با حل آنها ارتقا پیدا کنم و آموزش بیشتری بگیرم. من همیشه منتظر یک معجزه بودم که بیاید و مشکلاتم را یک شبه حل کند. این وادی میتواند، نوید شروع زندگی و آغازی تازه میدهد و اینکه به من میگوید که کلید و معجزه خودت هستی و برای خارج شدن از آن مشکلات و بنبستهای زندگی، باید نیروهای درونی و نیروهای بازدارنده را کاملاً بشناسی و بدانم که شیطان به زیباترین شکل ممکن در افکار و اندیشه من رخنه میکند و باعث میشود، که من به ناامیدی و سکون دست پیدا کنم.

مرزبانان کشیک: همسفر سمیه و مسافر خالد
رابط خبری: همسفر صوفیه، راهنما همسفر سمیه (لژیون چهار)
عکاس: مرزبان خبری، همسفر سمیه
ارسال: همسفر فاطمه، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
174