جلسه نهم از دوره سی و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی میرداماد با استادی همسفر پری، نگهبانی همسفر نازیلا و دبیری همسفر اعظم با دستور جلسه « وادی سوم (باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی سوم «باید دانست که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.» وقتی که وارد کنگره میشویم و چند جلسهای را میآییم، کمکم با وادیها آشنا میشویم. ابتدای وادی سوم با کلمه «باید» شروع میشود، یعنی اجبار دارد، حالا چرا اجبار در وادی سوم آمده است؟ چرا در مابقی وادیها نیامده است؟ نتیجه من این بود که یک قانون است و در کل، وادیها قانون هستند. وادی سوم به ما میگوید که فقط خودم میتوانم مشکلاتم را حل کنم، یعنی هیچ کسی حتی پدر و مادر نمیتوانند به من کمک کنند.
ما باید تاریکیها را مرحله به مرحله پشت سر بگذاریم تا به مرحله روشنایی برسیم و قانون آن دست به کار شدن خود است تا به آسایش و آرامش برسیم. آقای مهندس میفرمایند: «هر کس بخواهد مشکلاتش را بقیه حل کنند، واقعاً انسان بدبختی است.» واقعاً اگر ما بنشینیم تا یک نفر بیاید و مشکل ما را حل کند در بدبختی، چندین سال خواهیم ماند تا خود برای حل مشکل اقدام نکنیم، مشکل حل نمیشود. در وادی سوم آمده است که به طبیعت نگاه کنید و از طبیعت الگو بگیرید.
ما باید به چه چیز طبیعت نگاه کنیم و الگو بگیریم؟ آقای مهندس میفرمایند: «وقتی که زمستان میشود درختها به خواب میروند و میمیرند، دوباره در بهار و تابستان زنده میشوند.» این به چه معنا است؟ وقتی ما زمستان سختی را پشت سر بگذاریم، تابستان خوب و پرباری را خواهیم داشت. در زمستان باید زمین یخ بزند که آن زمین برای فصل بعد حاصلخیز شود؛ در غیر این صورت زمین حاصلخیز و پرباری نخواهد داشت، شاید هم درختان میوه بدهند؛ اما میوهها خوشمزه نیستند. همه چیز در درون و برون ما است؛ پس زمانی من پربار میشوم، زمانی من میتوانم به عمل بیایم که سختیها را پشت سر گذاشته باشم، این سختیها و مشکلات برای تکامل ما الزامی است.
هیچ کدام از ما به این دنیا نیامدهایم که فقط بخوابیم، بخوریم و بعد از این دنیا برویم. هر کدام از ما در مرحلهای هستیم یکی جلوتر و یکی عقبتر، هر کدام از ما باید یک درسی بگیریم. مشکلات و سختیهای ما با یکدیگر متفاوت است؛ باید این را درک کنیم. استاد میفرمایند: «ریشهها در پاییز محکمتر میشوند»، یعنی من هر چه سختی بکشم، صیقل داده میشوم، البته زمانی خوب از آب در میآیم که من از آن سختیها درس بگیرم. وقتی من مشکلی دارم، بدون استثنا آن مشکل یک گره در وجود من است، زمانی من گره وجودی خود را پیدا میکنم که آن را حل کرده باشم. من بیشتر میخواهم در مورد خود وادی سوم صحبت کنم.
آقای مهندس میفرمایند: «با تفکر و امیدواری مشکلات خود را حل کنید.» امیدواری یک مسئله خیلی مهمی در زندگی ما است، ناامیدی همیشه وجود دارد؛ اما ما نباید ناامید شویم. انسان در مسیر حرکت ممکن است خسته شود، ضربه بخورد، حرف بشنود؛ اما باید امیدوار باشد. امیدواری تنها نقطهای است که میتواند مرا نجات دهد، هر موقع دیدید ناامید شدید، حرکت کنید، هر موقع دیدید خسته شدید، حرکت کنید؛ بنابراین راه حل ناامیدی، حرکت کردن است؛ زیرا هیچ کس و هیچ چیزی نمیتواند به شما کمک کند.
ما میتوانیم ناامیدی یا امیدواری را به دیگران القا کنیم، القاء ناامیدی و تفکرات منفی، کار نیروهای اهریمنی است؛ پس سعی کنیم همیشه به هم امید بدهیم. وادی سوم در زندگی من تأثیرات زیادی داشته است. بعضی وقتها باید به دعایی که میکنیم حواسمان باشد، ما میگوییم خدایا به من قدرت بده؛ اما آیا نوع قدرت را برای خداوند مشخص کردهاید؟ آیا خداوند قدرت را در کیسه میریزد و شب در اتاق خواب برای شما میفرستد؟
مطمئن باشید که دعاهای ما پذیرفته میشود؛ اما نه به روشی که ما انتظار داریم، بلکه به روش خود هستی برآورده میشود. خداوند از این طریق قدرت را به من میدهد، به طور مثال انسانهایی را سر راه من قرار میدهد که من مجبور شوم آنها را ببخشم، آنقدر باید ببخشم تا بخشش را یاد بگیرم و بخشیدن برای من دیگر کاری نداشته باشد.
رهایی 30 سیدی: همسفر زهرا و همسفر میمنت به راهنمایی همسفر الهه

تقدیرنامه لژیون سردار


مرزبانان کشیک: همسفر کیمیا و مسافر علی
نویسنده: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر هاجر (لژیون هفتم)
تایپیست: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر نجمه (لژیون هشتم)
ویراستاری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
ارسال: راهنمای تازه واردین همسفر فریناز نگهبان سایت
همسفران نمایندگی میرداماد اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
1586