ششمین جلسه از دوره پنجم جلسات لژیون سردار همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بنیان مشهد به استادی دنور همسفر نغمه، نگهبانی کاندیدای پهلوانی همسفر زینب و دبیری همسفر عاطفه با دستور جلسه «وادی سوم (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۴:۴۵ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
در وادی اول با تفکر آشنا شدهایم تا برای یک زندگی درست و به دور از اعتیاد باید تفکر صحیح داشته باشیم. در وادی دوم آموختهایم که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم؛ حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. همه ما دارای ارزش هستیم و برای یک خواسته و یک رسالتی قدم به این جهان گذاشتهایم تا رسالت خودمان را به انجام برسانیم.
وادی سوم میگوید: باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند، زمانی که جهانبینی من از تعادل برخوردار باشد، به زندگی و اطرافیان خود، درست و بسیار دقیقتر نگاه میکنم و همه چیز از دیدگاه من زیباتر میشود و آن زمانی است که جهانبینی خود را کاربردی کنم و در ادامه آنچه را که از راهنمای خود آموختم در زندگی خود کاربردی کنم و زمانی که آن آموخته را در زندگی خود کاربردی کردم، معنی واقعی و ارزش حقیقی خودش را به دست میآورد.
وادی سوم نیز کار ما را بسیار آسانتر کرده است و به ما میگوید؛ خودمان باید به خودمان کمک کنیم و دلسوز خودمان باشیم به همان صورتیکه آقای مهندس میفرمایند: کسی که نمیخواهد ترک کند، ما نمیتوانیم آن را به کنگره۶۰ بیاوریم و به درمان برسانیم و فردی که نمیخواهد آموزش ببیند، ما نمیتوانیم آن را به کنگره۶۰ بیاوریم تا آموزش ببیند.
وادی سوم میگوید: خودمان باید به خودمان کمک کنیم و خودمان برای خودمان قدم برداریم. من ۳ سال است که در کنگره۶۰ حضور دارم، سال اولی که وارد کنگره۶۰ شدم، تخریبهای بسیاری داشتم و اکنون متوجه آن تخریبها میشوم.
سال اول از لژیون سردار گفتند و من متعجب شدم که چرا باید برای لژیون سردار ۶ میلیون تومان پول بدهیم؟ چرا گرد هم بنشینیم و صحبت کنیم! یا به من میگفتند؛ سیدی بنویس و من تعجب میکردم و میگفتم مگر من مصرفکننده هستم؟ اکنون متوجه شدهام که تخریب من بسیار زیاد بوده است، من نمیدانستم که با یک مصرفکننده زندگی کردن من هم دچار تخریب میشوم، در سال دوم به خودم آمدم و با پرداخت ۶ میلیون تومان عضو لژیون سردار شدم، بسیار لذتبخش بود که در این جمع قرار گرفتهام.
سال سوم به این فکر افتادم، من که دوست دارم برای مادرم در جای دیگر نذر و نذورات پرداخت کنم، چه جایی بهتر از کنگره۶۰ که ثواب این دنوری را برای مادرم بنویسم، با راهنمایم صحبت کردم و ایشان موافقت کردند، زمانی که به مسافرم گفتم من میخواهم دنور شوم، ابتدا مخالفت کردند، من دوباره سردار شرکت کردم؛ اما بعد از چند روز مسافرم من را سورپرایز کردند و اولین قسط دنوری را پرداخت کردند، این رفتار مسافرم برای من یک دنیا ارزشمند بود و با خود گفتم؛ مابقی قسط دنوری را چگونه پرداخت کنم که تماس گرفتند و گفتند وامی که نوشته بودید به مبلغ ۵۰ میلیون تومان برنده شدهاید و فهمیدم که این از برکات دنوری است و خدا را شکر کردم. من خواستم تا جایگاه دنوری را تجربه کنم و برای آن جایگاه جنگیدم، من نیز عضو کوچکی از لژیون سردار هستم، مادرم دنور هستند. امیدوارم ثواب این پرداخت من به روح مادرم رسیده باشد.

.jpg)
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون نهم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر آتنا رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بنیان مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
153