جلسه نهم از دوره پنجم لژیون سردار همسفران نمایندگی قیدار با استادی همسفر مریم و نگهبانی راهنمای تازهواردین همسفر سکینه و دبیری همسفر رقیه با دستور جلسه《وادی سوم: (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) و تاثیر آن روی من》در روز دوشنبه ۵ خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
لژیون سردار را با عشق و محبت آغاز میکنیم، تشکر و قدردانی میکنم از نگهبان لژیون سردار و ایجنت و راهنمایانم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. خدای خود را سپاسگزارم که توفیق داد؛ بتوانم در کنگره۶۰، حضور داشته باشم و از همه شما آموزش بگیرم.
اگر بخواهم حس و حال خود را در مورد لژیون سردار بگویم، روز ورود من به کنگره همزمان با جشن گلریزان بود و میدیدم که اعضا با چه شوری کمک مالی میکردند، من مبلغ کمی همراهم بود و مشتاق بودم کمک کنم، به مرزبان کشیک گفتم من هم میتوانم کمک کنم؟ ایشان گفتند نه شما تازه وارد هستی؛ اما اگر خیلی دوست داری اشکالی ندارد. مبلغ کم را کمک کردم؛ ولی همیشه دوست داشتم عضو لژیون سردار باشم. چند سالی از حضورم در کنگره میگذشت؛ اما ترس یا چیز دیگری اجازه نمیداد عضو لژیون سردار باشم، یک سال عضو شدم؛ اما ترس از بدهی و این که گرفتار میشوم؛ نتوانستم به تعهدی که داشتم عمل کنم. فردای آن روز من ماشینم را به دیوار کوبیدم و مبلغی حدود ۱۲ تومان برایم خرج داشت، این مطلب را به راهنمایم گفتم، ایشان گفتند به خودت بیا؛ اما بالاخره توانستم عضو لژیون سردار بشوم و به تعهدم عمل کنم و از این بابت از استاد سردار بسیار سپاسگزارم و از راهنمای تازه واردینم تشکر میکنم که مرا در کنگره۶۰، ماندگار کردند.
در مورد وادی سوم، هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند؛ در وادی اول تفکر را آموختیم و یاد گرفتیم بیهوده پا به جهان هستی نگذاشتهایم. در وادی سوم آقای مهندس تاکید میکنند، بار مسئولیتهایمان را بر دوش دیگران قرار ندهیم. خود من هر اتفاق یا مشکلی برایم پیش میآمد، زیر بار نمیرفتم و از قبول اشتباهاتم شانه خالی میکردم، مسبب مصرف مواد مسافرم را، دوستانش میدانستم، هرکاری داشتم، انتظار داشتم دیگران به من کمک کنند. به گفته آقای مهندس، مثل همسایهها یاری کنید تا من شوهرداری کنم، شده بودم؛ اما این وادی به من آموزش داد، بار مشکلات خودم را بر عهده بگیرم و از دیگران توقع نداشته باشم و با حل مشکلات است که اعتماد به نفس لازم را پیدا خواهم کرد. نتیجهای که من از این وادی گرفتم این که ناخالصیهای شهر وجودی خود را با تزکیه پاک کنم. سختیها و مشکلات لعنت خداوند نیستند؛ بلکه رحمت هستند و خداوند هر انسانی را دوست داشته باشد، در سختی قرارش میدهد تا راهحل مشکلات را بیاموزد. به خاطر مشکلاتم ناسزا نگویم و از نظر مشورتی دیگران استفاده کنم و تصمیم نهایی را خودم بگیرم. ممنونم که به صحبتهای من گوش کردید.


عکاس: مرزبان خبری همسفر معصومه
تایپ: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر پروین (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی قیدار
- تعداد بازدید از این مطلب :
299