English Version
This Site Is Available In English

ما با شروع زندگي در اين وادي براي خود آغازي تازه داريم

ما با شروع زندگي در اين وادي براي خود آغازي تازه داريم

جلسه پنجم از دوره چهل و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، نمایندگی شهرری، به استادی راهنمای محترم مسافر جواد، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر رسول با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" دوشنبه 5 خرداد ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان جواد هستم مسافر، خدا را شکر می‌کنم که امروز در این جایگاه حضور دارم و در کنار شما حال خوشی را تجربه می‌کنم، دستور جلسه وادی سوم و تاثیر آن روی من می‌باشد، وقتی اولین بار با این وادی آشنا شدم متوجه شدم که همیشه در پی چراهای زندگی ام بودم اما هیچ وقت در مسیر چگونه زیستن نبودم، همیشه منتظر بودم که نیرویی غیبی یا دستی از غیب بیاید و مشکلاتم را حل کند. 

در دوران مصرف مشکلات جسمی، روانی و جهانبینیم شدید بود و وقتی وارد کنگره شدم دیدم همه چیز از تعادل خارج شده است، با یک دنیا نا امیدی وارد کنگره شدم البته نه اینکه کاملاً نا امید باشم اما نمی‌خواستم از درون خودم حرکتی کنم، وادی سوم آن قدرت درونی را به من بازگرداند، به یاد دارم جناب آقای مهندس می‌فرمودند همسایه ها یاری کنید تا من شوهرداری کنم.

این جملات حکایت من بود همیشه منتظر بودم کسی بیاید و مشکلاتم را حل کند چه مشکلات مالی، چه کاری و یا حتی خانوادگی، اما حاضر نبودم از توانایی‌های خودم استفاده کنم، آموزش‌هایی که در کنگره گرفتم کم‌کم باعث شد این را بدانم که خودم باید به فکر خودم باشم، این فکر فقط در حرف نبود در عمل هم تلاش می‌کردم، در سفر اول مرتب به جلسات آمدم، سی دی نوشتم و گوش به فرمان بودم.

بعد از حدود شش ماه دیدم توانایی‌هایم در حال بازگشت می‌باشد، یکی از نشانه‌هایش خواب شب بود که سال ها به دلیل مصرف مواد از بین رفته بود اما کم‌کم توانستم خواب شب را منظم کنم و این حاکی از توانایی من بود، قبل از کنگره هیچ ابزاری برای زندگی کردن نداشتم تنها ابزارم مواد مخدر بود ولی وقتی وارد کنگره شدم فهمیدم برای زندگی در دنیای بیرون نیاز به ابزار دارم و آن ابزار را در کنگره پیدا کردم.

فهمیدم هیچ کس مثل خودم به درد خودم نمی‌خورد، مشکلاتم را ذره ذره با آموزش‌های کنگره و توانایی‌هایی که در درونم پیدا کردم تا به امروز حل کرده‌ام، روزی که اولین بار وادی سوم را خواندم چیزی  نفهمیدم اما امروز هر وادی برایم پر مفهوم تر می‌شود چون حسم بازتر شده، جهانبینی‌ام بهتر شده است و جسم و روانم در تعادل بهتری قرار گرفته است و این‌ها همه به خاطر آموزش‌های کنگره می‌باشد، گاهی در مشارکت ها می‌شنوم که دوستی از مشکلی حرف می‌زند و همان لحظه می‌فهمم که مشکل او مشکل من هم می‌باشد، برداشتی که از مشارکت ها دارم را می‌برم و در زندگی اجرایش می‌کنم.

مرزبان کشیک: مسافر هاشم
تنظیم و ویراستار: مسافر رضا از لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر سعید از لژیون یازدهم
مسافران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .