جلسه دوازدهم از دوره نوزدهم از سری کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی قیدار با استادی مسافر محمد، با نگهبانی مسافر روحالله و دبیری مسافر سهراب با دستور جلسه" وادی سوم و تاثیر آن بر روی من" در روز یکشنبه ۰۴ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان محمد هستم، یک مسافر، خدا را شکر میکنم، که توفیق داد، که در بین دوستان، در کنگره باشم و آموزش ببینم، از ایجنت و مرزبانان و راهنمای خودم، و همه کسانی که اجازه دادند، در این جایگاه باشم و خدمت کنم، تشکر میکنم.
اما در مورد دستور جلسه، وادی سوم و تأثیر آن روی من. عنوان وادی سوم به ما میگوید: هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند، همانطور که همه میدانید، ما همگی برای درمان اعتیاد به کنگره آمدیم. من در زمان مصرف اصلاً نمیدانستم تفکر چی هست؟ اصلاً بلد نبودم فکر کنم یا درست فکر کنم، برای زندگی و آینده خود هیچ فکر و اندیشه و هدفی نداشتم. فقط فکرم، تهیه مواد و پیدا کردن جای مصرف بود، برای فردا و آینده خود، هیچ فکر و برنامهای نداشتم.
از وقتی که به کنگره آمدم و با آموزشهای کنگره آشنا شدم فهمیدم که در مورد همه چیز باید تفکر کنم. تفکر دیگران هیچ دردی را از من درمان نمیکند، کنگره و آموزشهای آن مسیر درست فکر کردن را به من آموخت. من یاد گرفتم که تفکر هم جنبه مثبت دارد و هم منفی، این تفکر مثبت و خوب است که در سایه عمل به آن مرا در زندگی نجات میدهد و موجب رشد و پیشرفت من در زندگی میشود.
اگر دیگران به جای من فکر میکردند که من به کنگره بیایم و درمان شوم، دوستان یک لحظه فکر کنید! اصلاً یه چیز خندهداری به نظر میرسد. اگر اینطوری میشد من تا الان هم شاید از دست اعتیاد رهایی پیدا نمیکردم، دیگران فقط در حد همدردی و راهنمایی و مشاوره میتوانند، برای درمان من از اعتیاد فکر کنند و تمام.
آقای مهندس هم میفرمایند که ما فقط کسانی را میتوانیم درمان کنیم که در فکر رهایی خود از اعتیاد هستند و میخواهند خود را نجات دهند. یعنی به این فکر و اندیشه رسیده باشند که دیگر نباید مواد مصرف کنند و مواد مخدر دیگر در زندگی آنها جایگاهی ندارد.
آقای مهندس فرمودند که همه چیز در ابتدا یک فکر است. و فکر یا تفکر است که باعث بوجود آمدن موجودات میشود. روش dst هم تفکر آقای مهندس بود که توسط ایشان بوجود آمد و الان باعث درمان هزاران مصرف کننده شده و آنان را به آغوش خانوادههایشان برگردانده است.
در آخر به این نتیجه میرسیم که هر کس باید به فکر خودش باشد و اینکه دیگران بیایند و در مورد ما تفکر یا تصمیم بگیرند، این یک خیال باطل هست. من همانطور که مصرف کننده شدم و زندگی خودم را تیره و تار کردم باعث و بانیش خودم بودم و خودم هم، باید، خودم را نجات بدهم. باید سختیهای درمان را تحمل کنم از این به بعد همیشه برای هر کاری تفکر کنم و راه درست را انتخاب کنم. از اینکه به حرفهای من گوش دادید از همه شما تشکر میکنم.
ارسال مطلب: مرزبان خبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
170