جلسه سیزدهم از دوره بیست و چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره۶۰ نمایندگی پاکدشت با استادی راهنمای محترم مسافر غلامعلی، نگهبانی مسافر محمد و دبیری مسافر یوسف با دستورجلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" شنبه 3 خرداد ماه 1404 ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان غلامعلی هستم یک مسافر
قسمت اول دستور جلسه وادی سوم و تاثیرآن روی من و قسمت دوم دستور جلسه اولین سال رهایی راهنمای تازه واردین آقا داوود است.
وادی سوم جزئی از وادی های تفکر است، در این وادی میخواهد بگوید که اگر من امروز درگیر مشکلات روحی، جسمی و حتی اقتصادی هستم به خاطر نداشتن تفکر و رعایت نکردن قوانین زندگی است که باعث میشود من با این مسائل رو به رو شوم. همان طور که اول وادی میگوید ما با شروع زندگی در این وادی برای خود آغازی تازه داریم آغازی برای سلامتی و صلح و آرامش.
در این وادی من تمام مسائل و مشکلات خودم را میپذیرم و برای از بین بردن این مشکلات با تفکر آهسته و آرام سعی میکنم شرایط را به حالت تعادل برگردانم، همان طور که در این وادی میگوید؛ اگر انسان خود جستجو نکند حتی اگر با کاوشگران ماهر همنشین باشد به موضوع واقعی نمیرسد، در این جا میخواهد به من بگوید که مسئول همه اوضاع و شرایط جاری فقط خود من هستم و باید حرکت کنم، زیرا اگر اتفاقی بخواهد رخ بدهد در حرکت کردن رخ میدهد. یک زمانی احتمال دارد که در اوج ناامیدی و سختی نیرو های بازدارنده به من القا کنند که تو دیگر نمیتوانی کاری انجام بدهی دیگر از تو گذشته و از من بخواهند که در گوشه ای بنشینم و منتظر مرگ باشم.
انسان باید برای حل مشکلات خود و زندگی روزمره تحرک داشته باشد چرا که تمام موجودات هستی از صبح درحال حرکت و درحال به دست آوردن حال خوب هستند، مسئله بعد که در این وادی عنوان شد این است زمانی که مسئولیت کارهای خودم را برعهده گرفتم و سختیهای آن را با دل و جان پذیرا شدم باید تفکر کنم برای حل کردن تمام اینها، عجولانه حرکتی انجام ندهم حتی اگر لازم شد با انسانهای دیگر مشورت کنم و تصمیم آخر بر عهده خود من است.
در قسمت دوم دستور جلسه تولد اولین سال رهایی راهنما تازه واردین آقا داوود است. در ابتدا که آقا داوود وارد لژیون شد احساس خاصی داشت و پذیرای خیلی از موضوع ها نبود، از دیدگاه خودش میخواست خیلی از مسائل را کشف کند، خاطرم هست بچههای کوچک که سر لژیون میآمدند داوود پرسید که برای چی میآیند آیا برای آنها ضرر ندارد؟گفتم که نه هم آموزش میگیرند هم سطح انرژی این مکان بالاست و برای بچهها خیلی خوب است. تولد اولین سال رهایی آقا داوود را خدمت خودش و همسفرهای محترمشان تبریک عرض میکنم، امیدوارم در کنگره خدمتگزار باقی بماند.ممنون از این که به صحبتهای من توجه کردید.
.jpg)
مسافر داود گفت:
سلام دوستان داوود هستم مسافر
خداوند را شاکرم که راه کنگره را نشان من داد.برادر من در مسیر مصرف مواد اول پاهایش را از دست داد و بعد جانش را و برایم خیلی سخت بود که برادرم را در این شرایط میدیدم، شاید نام کنگره ۶۰ به گوش من رسید ولی فرمان صادر نشد تا بتواند در کنگره به درمان برسد، امیدوارم در کنگره ماندگار باشم تا بتوانم انسانهایی که مثل خودم که درگیر مواد هستند را بتوانم از بند مواد نجات بدهم تا جبران خسارتی باشد برای کارهایی که در گذشته انجام داده ام، خدا را شاکر هستم که این لیاقت را به من داد تا در آزمون راهنمای تازه واردین شرکت کنم و توانستم نمره قبولی را دریافت کنم وخیلی مشتاق هستم که این شال سبز و مقدس رابر گردن خودم ببینم، ازآقای مهندس سپاسگذار هستم که چنین بستری را فراهم کرد تا بتوانم اول از بند مواد مخدر رها شوم، دومین بند نیکوتین بود که به درمان رسیدم و از راهنمای خوبم آقا غلامعلی سپاسگذارم که تمام حال خرابی من را تحمل کردند، تشکر می کنم که به صحبت های من توجه کردید.
صحبت های راهنمای همسفر محترم:
سلام دوستان مریم هستم یک همسفر
خداراشاکرم که امروز هم شاهد یک تولد دیگر در کنگره هستیم.به خودشون و همسفرهای عزیزشون تبریک می گویم و جای شکرگذاری دارد که در این سیستم حضور داریم و شاهد اینگونه جشن ها هستیم. دستور جلسه این هفته وادی سوم است و به من میگوید که اگر در جایگاهی قرار دارم حاصل تلاش خودم است و اگر مصیبتی بر من درگذشته وارد شده است نتایج افکار و عمل خودم است.خیلی از ما قبل از اینکه وارد کنگره شویم خیلی تنها بودیم و بسیار مشکلات پیرامون خودمان بود و در این وادی فرا گرفتم که تمام مسئولیت مشکلات بر عهده خودم است و کنگره یک درس بزرگ بمن داد و آن این بود که اگر در هر جایگاهی هستم این عین عدالت است و اگر دنبال آرامش و آسایش هستیم باید به دنبال آن برویم و به سادگی به دست نمی آید. متشکرم از این که به صحبت هام گوش دادید.
صحبت های همسفر محترم مسافر داود:
سلام دوستان معصومه هستم همسفر
خدا راشکر میکنم که کنگره را در مسیر من و مسافرم قرار داد.
زمانی که مسافرم مصرف کننده بود من درکی از مواد مخدر نداشتم شنیده بودم اما درکی از آن نداشتم تا خودم آن را با زندگی در کنار یک مصرف کننده تجربه کردم، وقتی که فهمیدم مسافرم گفت یک مهلت به من بده تا ترک کنم و گفت ماه رمضان که روزه بگیرم ترک میکنم و چون داود خیلی قرآن میخواند همیشه این بحث را داشتیم که میگفت در قرآن خداوند از مشروب و الکل همه را منع کرده است ولی از تریاک حرفی نزده است، آن سال، درماه رمضان ترک کرد و یک مسافرت رفتیم که حال و هوایمان عوض شود. وقتی آمدیم دیدم بعد چند ماه شروع کرده به مصرف مواد و خدا را شکر که مسافرم وارد کنگره شد، ذمن همیشه شاکر خداوند هستم که وارد کنگره شدهام و برای تک تک شما عزیزان این جایگاه را آرزو می کنم، از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاسگذار هستم.
.jpg)
عکس و تایپ : مسافر عقیل لژیون 7
ویراستار و ارسال:مسافر رضا لژیون 12
- تعداد بازدید از این مطلب :
193