English Version
This Site Is Available In English

باید خود به فکر خود بود

باید خود به فکر خود بود

 جلسه چهاردهم از دوره هفتم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه مسافران و همسفران نمایندگی پرند، با استادی پهلوان مسافر عباس، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" شنبه 3خرداد 1404 ساعت17:00 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان عباس هستم یک مسافر، شکر بابت این عظمت عظیم از ایجنت محترم، مرزبانان گرامی و راهنمایان گرانقدر ممنونم که به من اجازه دادند تا در خدمت شما باشم و آموزش بگیرم و خدمت کنم.
در رابطه با دستور جلسه باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند، همه ما مصرف کننده بودیم بنده چهل سال تخریب داشتم در زندگی‌ام در سن شصت و پنج سال هستم زمانی که سکته مغزی کردم و شش سال در خانه خوابیدم هیچ کسی به دادم نرسید هیچ کس نتوانست درد من را دوا کند هیچ کسی نتوانست راهی برای من ایجاد کند من شکر می‌کنم بابت بودن آقای مهندس که واقعا ایستادگی کردن در این راه.

وادی سوم می‌خواهد بگوید تو خودت اعتیاد پیدا کردی عباس و تو خودت هم بایستی به فکر خودت باشی من خودم آمدم و یک راهی پیدا شد یک روزنه‌ای پیدا شد نوری را یافتم و وارد کنگره شدم وضعیت مناسبی نداشتم 21 عدد قرص پپاکین می‌خوردم تریاک هم می‌کشیدم و دوز مصرف از دستم درآمده بود در ابتدا که وارد کنگره شدم از حال مناسبی برخوردار نبودم اما از همان اوایل آموزش‌های کنگره را دریافت کردم و اگر کسی کنگره را بگیرد درمان برایش آسان می‌شود.

هیچ موقع نشد شربتم را کسی بگیرد یا با پوشش نامنامسب بروم برای گرفتن شربتم، حال خرابی‌ام را نشد یادم برود ولی الان سفر اولی حالش خوب است یادش می‌رود چون توجه به درمانش ندارد بایستی بداند خودش باید روی پای خودش بایستد من زمانی که حالم بهتر شد بیست ماه به من سفر دادند در طول سفرم روز به روز دیدم که واقعا چه جایی آمده‌ام روز به روز روشنایی در من داشت بوجود می‌آمد وصل شدم به کنگره، آقای میلاد خداکرمی استاد بودند و به من گفتند که اگر در حال درمان مواد مخدر هستی سیگار را هم درمان کن، این مثل ماشینی می‌ماند که در حال تعمیر است حالا در حال تعمیر هستی تمام قطعات این ماشین را درست کن و کاملا این ماشین را سرویس کن، من همان موقع این صحبت آقا میلاد را گرفتم و شروع به درمان سیگارم کردم.

اگر ما بخواهیم برای هرکاری به امید دیگران بمانیم کارمان تمام است، من باید خودم به فکر خودم باشم، شما حساب کنید این بستری را که آقای مهندس فراهم کرد برای من و شما، اگر ایشان نبودند من چه می‌کردم؟ الان کجا بودم من؟ در 24ساعت 20ساعت را خواب بودم و افسرده نمیدانم در چه حد می‌توانیم خودمان را اندازه‌گیری کنیم که چه کرد کنگره با ما ، کنگره مکان مقدس و امنی می‌باشد و دئر اینجا کاری را بیهوده انجام نمی‌دهند، مبلغی نیست که در کنگره بیهوده خرج کنه رد کنگره مرزبانان و راهنمایان محترم از جیبشان هم خرج می‌کنند چون اینها می‌دانند که کنگره آمده حال ما را خوب کرده و اگر کنگره نبود طایفه من نبود خانواده من نبود، فرزندان من در چه شرایطی قرار می‌گرفتند، پس من برای خودم تفکر می‌کنم  که ساختار درمانم از کجا شروع شده و خودم به درد خودم خوردم و خودم آمدم در کنگره و به درمان رسیدم، تمام خانواده من به من می‌گفتند که کنگره برای شما خوب نیست و نرو ولی خودم  وقتی آمدم و دیدم مکان خوبی است و همه با محبت با من برخورد می‌کنند آمدم و براحتی درمان شدم، ترس تفکر رو می‌خوره نترسید شجاع باشید، پس ما باید بدانیم که کنگره تنها جایی است برای درمان اعتیاد و خوده شخص اگر نخواهد راهنما برایش نمی‌تواند کاری کند، اگر شخص بخواهد و گوش بفرمان باشد قطعا به درمان می‌رسد، از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنونم.

 

تهیه و تنظیم: مسافر هادی از لژیون یکم

مرزبان خبری: مسافر حجت
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .