جلسه ششم از دوره سی و چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی گیلان به استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «وادی سوم (باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) و تاثیر آن روی من» روز دوشنبه 5 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا از همسفر فاطمه تشکر میکنم که استادی جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. خداوند را شاکرم که توانستم این جایگاه را پس از مدتی دوباره تجربه کنم. دستور جلسه امروز، وادی سوم و تآثیر آن روی من است. اکنون دو وادی را پشت سر گذاشتیم وادی اول با تفکر ساختار ها آغاز میشود و هر چه هست رو به زوال می رود. در ابتدا برای شروع هر چیزی باید تفکر کنیم تا به هدف دست یابیم.
وادی دوم به ما آموخت که از ناامیدی خارج شویم و بدانیم که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به این حیات نگذاشته است حتی اگر خودش به هیچ فکر کند. من به عنوان یک همسفر توانستم با آموزش از وادی دوم، از ترس و ناامیدی خارج شوم و به وادی سوم دستیابم. این وادی به من یادآوری میکند که تنها خودم هستم که میتوانم به خود کمک کنم.
جایگاهی که اکنون در آن قرار دارم و دشواریهایی که پشت سرگذاشتم، همه اینها به خود و گذشتهام برمیگردد. مشکلاتی که خودم بهوجود آوردهام، اکنون باید مسئولیت اعمالم را بپذیرم تا به هدف خود برسم. باید با نیروهای منفی که در درونم وجود دارد مبارزه کنم. در این مسیر نیروهای بازدارنده بسیاری سر راه ما قرار میگیرند.
من میتوانم با تلاش، کوشش و با ابزارهایی مانند آموزش جهانبینی، کتب و مشارکتها راه حل مشکلاتم را بیابم و مرحلهبهمرحله با صبر خود به هدف برسم. من گمان میکردم همه اطرافیان باید به من کمک کنند تا مشکل اعتیاد مسافرم از میان برداشته شود، اما زمانیکه وارد کنگره۶۰ شدم، دریافتم که تنها باید روی خودم حساب کنم و از کسی انتظار و توقع نداشته باشم.
من به عنوان همسفر باید خواسته داشتهباشم و به جای اینکه مقابل مسافرم باستم در کنار او قرار بگیرم. بایست آموزشهای کنگره۶۰ و قوانینی که آموختهام را اندکاندک کاربردی کنم. همسفران گذشته مطلع هستند که من و مسافرم باچه مشکلاتی وارد کنگره شدیم. با قدم گذاشتن در این مسیر، سختیها را با تمام وجود پذیرفتیم. همه ما از تخریبهای موادمخدر مطلع هستیم. مسافر من هیچ انتخابی نداشت که به کنگره۶۰ بیاد.
در اعماق تاریکی بود و از همهجا طرد شده بود و پزشکان قطع امید کرده بودند و میگفتند هیچ درمانی برای او وجود ندارد؛ اما زمانی که به کنگره۶۰ آمدیم، گفتند با دارویot میتوان به نتیجه دست یافت. داروی ارزشمندی که اکنون به راحتی در دست همه مسافران است. پزشک به مسافرم گفته بود که تنها یک ماه بیشتر زنده نیست، اما با روش dst و داروی ot اکنون ده سال است در کنگره۶۰ خدمت میکند، این معجزه کنگره بود که من با چشمان خود دیدم.
مسافرم شخصی بود که گوش شنوایی برای صحبتهای من نداشت و نمیتوانستم با او صحبت کنم، اما به اینجا آمد و ساعتها بر روی صندلی نشست، آموزش گرفت و به درمان رسید. اینها را گفتم برای تازه واردین که گمان میکنند سختیهایی که دارند قابل حل نیست. میخواهم بگویم، کسی که وارد کنگره۶۰ شده است، اگر با خواست قلبی خودش باشد صددرصد به نتیجه میرسد. در این راه خداوند بسیار به ما کمک خواهد کرد.
من در کنگره آموختم اگر دیگران مرا یاری میکردند، منت بر سرم بود، اما اکنون خداوند را شاکرم که توانستیم تنها به کمک کنگره۶۰ به درمان دست یابیم. در کنگره جناب آقای مهندس دژاکام با طراحی وادیها و نوشتارها بسیاری از مسائل را به ما آموزش دادند. ایشان بر روی بیماریها و اضافه وزن به بنده کمک کردند.
خداوند را شاکرم که آقای مهندس دژاکام راهی یافتند تا مسافری که به انتهای خط رسیده است بتواند به زندگی برگردد و چیزیهایی که از دست داده را دوباره باز پس بگیرد. ما مدیون همین جایگاه هستیم و دست همه عزیزان رو میبوسیم که به ما خدمت کردند. از همسفر سمیه راهنمای خوبم که در این سالها برای من زحمت بسیار کشیدند و راهنمای کنونی خود همسفر شبنم سپاسگزارم. امیدوارم بتوانم ذرهای از زحمتهای ایشان را با اجرایی کردن قوانین، جبران کنم.

مرزبان کشیک: همسفر هانیه
تایپیست: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لعیا (لژیون اول)
عکاس: همسفر آزیتا
ویرایش: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر سپیده (لژیون ششم)
ارسال: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر فاطیما (لژیون هشتم)
همسفران نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
229