همسفر فاطمه:
دیده بان ها باید همه موارد و با دقت ببینند ،دو نوع دیدگاه متفاوت وجود دارد: یکی اینکه انسان همیشه فکر می کند باید خودش برنامه ریزی کند
همه چیز گویا ، هیچ کسی و هیچ چیزی وجود ندارد در هستي و تنها خودت هستي و در هستی تنهایی بایستی و حرکت کنید و برنامه ریزی کنید، به خواسته ها و هدف هایی که در زندگی دارید با تلاش و زحمت برسید. باید این دیدگاه را داشته باشید و انسان با این دیدگاه شروع به حرکت می کند.
استاد امین میفرمایند زمانی که دانشگاه شیراز بودند هدفشان رسیدن به استاد دانشگاهی بود ولی داشتن اخراج می شدند که همه ی این ها از روی چیزی که داشتن بود که سر منشاء آن تفکر غلط و حس غلطی بود که داشتند ، و از اونجا شروع کردند به یادگیری جهان بینی،فرمودند به جای اینکه بگردم کجای کارم اشتباه بوده دنبال راهی می گشتم که بتوانم خواسته هایی که تو زندگی را دارم به آن برسم و این خواسته ها برا ی من مهم بود که به آن دست پیدا کنم . جهان بینی یک ابزاری بود برای اینکه به من کمک می کند. آن اشکالات خود را پیدا و برطرف کنم تا بتونم به آن خواسته هایی که دارم برسم.خواسته ها مختلف می باشد ،یک جا ادامه تحصیل، موفقیت کاری، موفقیت در کنگره حتی عشق. ولی من هدفم این بود که با کمک جهان بینی بتوانم رویاهای خود را به هدف تبدیل کنم.من انفرادی به این قضیه نگاه می کردم فکر نمی کردم صور پنهانی هم وجود داشته باشد و من آن تصویر بزرگتر را نمی دیدم که اگر یک خالقی یا یک نیروی مافوقی وجود داشته باشد ، من یک موجود کوچکی از این هستي هستم. آیا خالق هستی برای من برنامه خاصی دارد یا نه؟باید توکل کرد به خدا و زمانی می توانید توکل کنید که بدانید از خودت نیرومند تر وجود دارد.
همسفر سپیده:
به نام خدایی که همیشه در کنار ماست در این سیدی استاد امین صور پنهان و تخریبهایی که درون انسان به واسطه تاریکیها به وجود آمده است صحبت میکند و برای همین است که ما انسانها خیلی زود از دیگران ناراحت میشویم و کینه به دل میگیریم زیرا ارتباط با دیگران را خوب یاد نگرفتهایم من خودم همیشه از جمع فراری بودم زمانی که میخواستم حرف بزنم با خودم میگفتم که آیا این جمله من درست است یا غلط و معذب بودم اما با آمدن به کنگره ۶۰ و نوشتن سی دی و در کارگاه آموزشی شرکتکردن فهمیدم که من آنچه فکر میکردم نیستم و نبودم فقط خودم را درون تار عنکبوتی پیچیده بودم و از حقایق فرار میکردم و توان روبرو شدن با خیلی از مسائل را نداشتم و خودم را از خیلی چیزها محروم میکردم به گفته آقای مهندس و استاد جهانبینی استاد امین جهانبینی علم زندگی است و من برای بودنم در کنگره و آنچه آموختم از خدای خودم هر چقدر سپاسگزاری کنم کم است در دنیای بیرون از کنگره چیزی که خیلی لذتبخش است غیبت کردن و تجسس کردن در زندگی دیگران است و متاسفانه خیلی از افراد گرفتار این موضوع هستند به دلیل نداشتن آگاهی و علم زندگی است. در کنگره آموختم که انسان با سعی و تلاش میتواند به خواستههای خود برسد من تلاش خودم را میکنم اما نتیجه تلاش به من ربطی ندارد و همیشه در زندگی اگر قرار باشد برای من اتفاقی بیفتد حالا چه خوب باشه چه بد این اتفاق میافتد استاد امین در این سیدی میگوید در کنگره ۶۰ آقای مهندس همه چیز را به صورت آشکار و واضح در اختیار ما گذاشته است کل دنیا میگویند که اعتیاد درمان ندارد در کنگره ۶۰ اعتیاد به آسانی حل شد. همچنین درمان سیگار و لاغری همه اینها با کلی تلاش و کوشش و تفکر صحیح به دست آمده است که ممنون آقای مهندس و استاد جهانبینی و خانواده محترمشان هستیم سپاس از کنگره ۶۰
همسفر فاطمه
جهان بی حساب و کتاب نیست.زندگی مطابق حسی که من خودم دارم با من رفتار می کند. استاد امین در مورد دیدگاه انسان ها بیان نمودند که حرکت باعث موفقیت می گردد.ایشان فرمودند جهان بینی ابزاری هست که به واسطه آن نواقص خود راپیداکنیم وبرطرف نما ییم تا بتوانیم به خواسته های خود برسیم .به کمک جهان بینی میتوانیم خودرا نجات دهیم وبه چرخه زندگی بر گردیم.در این مورد گفتند که دیدگاه نباید انفرادی باشد،صور پنهان وجود دارد،هستی وجود دارد . اعتقاد بر این است که پرودگار مهربان و رحیم است و عشق خالص .آیا برای ما انسان ها برنامه خاصی دارد ؟آیا نیروی مافوق وجود دارد؟ اینجا همان یوٌمنون باالغیب هست که اول سوره بقره بیان شده است.که چه کسانی هستند که به رستگاری میرسند؟ کسانی که خوبی میکنند، و یؤمنون با الغیب یعنی کسانی که به صور پنهان اعتقاد ندارند.فقط می گویند توکل کنیم .این توکل زمانی معنی پیدا میکند که اعتقاد داشته باشیم که یک چیز بزرگتری هم وجود دارد.وقتی صور پنهان را نداریم ترس ها ،وحشت ها و دردها بسیار عمیق می شوند. انسانی که فکر می کند خودش به تنهایی همیشه در جنگ می باشد با خودِ خویش .ایمان نداشتن، اینکه فکر کنیم نیرویی وجود ندارد،در کارهایی که انجام می دهیم همه چیز غیر متعادل می گردد.کسانی می توانند معنی توکل واقعی را پیدا کنند که نوع نگاهشان از خودشان بیرون می آید. آهسته آهسته اجزای هستی برای آنها مهم می گردد.ما مامور به تلاش هستیم و نتیجه را پروردگار برایمان رقم میزند. انسان هایی موفق ترند که رازی به رضای خدا باشند. با تلاش خود، و وقتی انسانی مشکل دارد دست به دامان خداوند شود و وقتی خوشحال است، خدا را فراموش می کند .پیوند الله موقعی به وجود میآید که بداند نیروی برتری وجود دارد. و جهان بی حساب و کتاب نیست.بنده بودن یعنی خوشحال بودن و نعمت های پروردگار را حل قدر دانستن . سپاس از هستی .
ویراستار: همسفر هما رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
رابط خبری:همسفر هما رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
عکس و ارسال:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی گرگان
- تعداد بازدید از این مطلب :
131