جلسه دوم از دوره دوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی چرمهین ویژه مسافران و همسفران با استادی دیدهبان محترم مهدی صدیقی، نگهبانی ایجنت مسافر ولیالله و دبیری مسافر منوچهر با دستور جلسه " جشن دیدهبان " یکشنبه 4 خرداد 1404 ساعت 17 آغاز بکار نمود.
خلاصه سخنان استاد :
سلام دوستان، مهدی هستم مسافر. خداوند را شاکرم که بار دیگر به بهانهای توانستم امروز در شعبه چرمهین در خدمت شما عزیزان باشم. بسیار سپاسگزارم که دوباره فرصت دیدار چهرههای یکایک شما را از نزدیک پیدا کردم. هفته دیدهبان را به همه عزیزان در سراسر ایران، جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان، و تمامی مسافران و همسفران در جایجای کشور عزیزمان تبریک عرض میکنم؛ به ویژه به شعبه چرمهین که امروز افتخار میزبانی در جمع آنها را دارم. انشاءالله در ادامه همراه شما خواهم بود و از این جشن و قصههای ناب و دلنشین آن، که در تمام جشنهای کنگره یافت میشود، بهرهمند خواهیم شد. در ادامه، در مورد دیدهبان و جایگاه دیدهبانی صحبت خواهم کرد.
پیش از هر چیز، از حضور تمامی شما عزیزان در این جلسه قدردانی میکنم. از خداوند سلامتی شما را خواستارم تا بتوانیم در کنار یکدیگر در کنگره 60 خدمتگزار باشیم. جشن دیدهبان یکی از چهار جشن اصلی ماست. در کنگره 60، چهار جشن اصلی و تعدادی جشن فرعی داریم. البته ما هر روزمان در کنگره جشن است. اینطور نیست که فقط جشن دیدهبان، همسفر، مرزبان و ایجنت، یا راهنما برایمان جشن باشد؛ بلکه هر روز در کنگره جشن برپاست. یک سری از جشنها به صورت کلی برگزار میشوند و یک سری دیگر کوچکتر هستند؛ اما گاهی عظمت همین جشنهای کوچک از جشنهای بزرگ هم بیشتر است. هر پنجشنبه در کنگره، رهایی یک انسان از بند اعتیاد و تاریکی و ورودش به مسیر نور و روشنایی را جشن میگیریم. این بزرگترین جشنی است که هر هفته شاهد آن هستیم. هر هفته شاهد رهایی انسانهایی هستیم که حداقل 100، 120، 140 یا 150 نفر از آنها توسط آقای مهندس رهایی میگیرند و وارد مسیر روشنایی میشوند. به همین دلیل است که میگویم هر روز ما در کنگره، روز جشن است و هیچ روزی نبوده که جشنی در آن برپا نباشد. اگر هر روزمان جشن نبود، این حس و حال ناب و قشنگ در کنگره 60 به تک تک ما نمیرسید. جشن دیدهبان و هفته دیدهبان به پاس قدردانی از زحمات عزیزانی است که در جایگاههای مختلف خدمت میکنند. یک هفته به عنوان تقدیر و تشکر از این عزیزان، شکرگزاری از آنها و از خالق که چنین بستری را فراهم آورده تا من و همه ما بتوانیم در آن قرار گرفته، خدمت کنیم و آموزش بگیریم، به جشن و تشکر از این عزیزان اختصاص دارد. جایگاه دیدهبانان به عنوان یک مسئول، بسیار خطیر است. فردی که در این جایگاه قرار میگیرد، باید به درجهای از پختگی، آگاهی و ظرفیت لازم رسیده باشد تا بتواند در آن قرار گیرد. در غیر این صورت، نمیتواند بار این مسئولیت را به دوش بکشد. خدا را شکر که وسعت کنگره روز به روز در حال گسترش است؛ تا جایی که گاهی در شورای دیدهبانان از شهرهایی مانند چرمهین نام برده میشود و من با خود فکر میکنم که این شهر دقیقاً کجای ایران است؟ یا اینکه از شهری صحبت میشود که یک یا دو سال است در آن لژیون داریم. سرعت گسترش کنگره روز به روز در حال افزایش است و گاهی فراتر از تصور دیدهبانها پیش میرود.
همانطور که گفتم، وسعت مسئولیت در جایگاه دیدهبانی بسیار زیاد است و فردی که به این جایگاه میرسد، باید ظرفیت بالایی داشته باشد تا بتواند آن را به درستی اداره کند و بار مسئولیت را به شایستگی به انجام برساند. همه ما میتوانیم دیدهبان شویم و به این جایگاه برسیم. سیستم به گونهای طراحی نشده که فقط افراد خاصی بتوانند دیدهبان شوند؛ بلکه تمامی افراد میتوانند این جایگاه را تجربه کنند و در آینده، انشاءالله این اتفاق برای همه شما نیز خواهد افتاد. در قسمت مسافران، همه میتوانند به این جایگاه برسند؛ کافی است که به آن ظرفیت، پختگی، آگاهی و دانایی لازم دست یابند. اگر این ویژگیها را کسب کنند، جایگاه به سراغشان خواهد آمد. در کنگره، ما نباید به دنبال جایگاه باشیم؛ بلکه جایگاه، افرادی را که به ظرفیت لازم رسیدهاند، پیدا میکند.
واقعاً کار دیدهبانی بسیار عظیم و بزرگ است و فردی که به این جایگاه میرسد، باید تمام شرایط لازم را داشته باشد تا بتواند این مسئولیت را به درستی انجام دهد. من شخصاً هر ثانیه و هر لحظه خداوند را شاکرم که به من این ظرفیت را داد تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم؛ زیرا اگر ظرفیتش را نداشتم، مطمئناً نمیتوانستم کاری از پیش ببرم. در شورای دیدهبانان، ما 14 دیدهبان هستیم. بیایید در کنگره با کار و جایگاه دیدهبانان آشنا شویم و آنها را بشناسیم. هر چقدر در مورد جایگاهها و خدماتی که افراد در کنگره انجام میدهند تحقیق کنیم، ایمانمان به کنگره بیشتر میشود. وقتی ببینیم چه کاری در هر جایگاه انجام میشود، ایمانمان به کنگره 60 و مسیر آن افزایش مییابد. وقتی میگوییم بروید و بخوانید و ببینید چه شهرهای مختلفی داریم و تحقیق کنید که چه افرادی چه از خودگذشتگیهایی انجام میدهند، آن وقت مسیر برایمان روشنتر میشود.
در این صورت، سختیهای مسیر را دیگر حس نمیکنیم و به راحتی از آن عبور خواهیم کرد. اما اگر به این آگاهی و شناخت نرسیم، ممکن است مدتی بمانیم و برویم. این نباید برای ما اتفاق بیفتد؛ بلکه باید شناخت و آگاهی خود را نسبت به کنگره 60 ارتقا دهیم. هر چقدر شناخت و آگاهی یک فرد در سیستم کنگره نسبت به خدمتگزاران، بنیان کنگره و تمامی افرادی که در جایگاههای مختلف خدمت میکنند، بیشتر شود، شناختش نسبت به خودش نیز بیشتر میشود؛ چرا که درک میکند یک انسان میتواند از کجا شروع کند و به کجا برسد. تمامی افراد در کنگره، به نوعی در حال الگوبرداری و خدمت هستند. من به راهنمایم نگاه کردم و دیدم که چگونه از خودگذشتگی میکند و چطور بدون هیچ چشمداشتی برای کنگره وقت میگذارد و آموزش میدهد. این مسائل خارج از سیستم کنگره برای کسی قابل قبول نیست. تفکراتی که امروزه در جامعه ما وجود دارد، اصلاً نمیتواند بپذیرد که فردی در جایگاه راهنمایی قرار بگیرد و به صورت رایگان به دیگران آموزش دهد و آنها را از سیستم اعتیاد، تاریکی و گمراهی خارج کرده و وارد سیستم نور کند. منِ نوعی که با چنین تفکری وارد کنگره شدم، نمیتوانستم باور کنم که شخصی آنقدر از خودگذشتگی داشته باشد؛ اما وقتی میآیید، میبینید، لمس میکنید و حس میکنید، ایمانتان قویتر میشود. آن وقت است که به خودتان و درونتان نگاه میکنید و میبینید که یک انسان چه تواناییهایی دارد و چقدر میتواند توانمند باشد. چرا اینقدر روی شناخت خودمان تاکید میشود؟ هدف این است که بفهمیم چرا نباید سیگار بکشیم. این اولین قدم است. باید خودمان را بشناسیم تا بفهمیم چرا نباید مواد مصرف کنیم. تا شناخت پیدا نکنیم، نمیتوانیم این کار را انجام دهیم و از اعتیاد جدا شویم یا از مسیر تاریکی وارد روشنایی شویم. وقتی شناخت پیدا کردیم، میفهمیم که نباید دروغ بگوییم و کنگره چه عظمت و بزرگی دارد و چه انسانهای بزرگی در آن هستند که ما آنها را نمیشناسیم. هر چه بیشتر اینها را بشناسید، خودتان را بهتر شناختهاید و شروع به الگوبرداری میکنید. در این صورت، اتفاق قشنگی در درونتان میافتد. هر چه جلوتر میروید، مسیر زیباتر و لذتبخشتر میشود و متوجه میشوید که آن سالهایی که قبلاً زندگی میکردید، اصلاً زندگی نبوده است. همانطور که آقای مهندس بارها فرمودهاند و اساتید ایشان در تمام کتب کنگره گفتهاند، زندگی خلاصه میشود در دو بخش: خدمت و آموزش.
سعیمان را بیشتر کنیم، چرا که وقتمان بسیار اندک است؛ عمر همچون برق و باد میگذرد. باید از این زمان کوتاهی که خداوند در اختیارمان نهاده، به بهترین شکل بهره ببریم و اثری ماندگار از خود بر جای بگذاریم، اثری که به خواست خدا ریشهدار باشد و بتوانیم در این دنیا و جهانهای دیگر از آن به عنوان توشهای ارزشمند بهرهمند شویم.
باید مابقی زندگی را به گونهای تنظیم کنیم که بخش اعظم آن را به خدمت و آموزش اختصاص دهیم. اگر خدمت و آموزش در اولویت قرار گیرند، آنگاه خواهیم دید که چگونه میتوانیم تعادل را در تمامی زمینهها برقرار سازیم. اگر خدمت و آموزش، جزئی جداییناپذیر از زندگی نباشند، مطمئناً قادر به حفظ تعادل نخواهیم بود. چرا که آموزش دیدن و خدمت کردن، درسی به ما میآموزد که هیچ دانشگاه و هیچ جای دیگری نمیتواند آن را به ما بیاموزد. این درس را کنگره به ما میدهد و من این را با تمام وجودم بیان میکنم. استادان راستین، از جمله آقای امین، در مصاحبهها به ارتباط بین زمین و آسمان اشاره کردهاند؛ این یک واقعیت است، اما ما به سادگی از کنار آن میگذریم. باید قدر این عظمت را بدانیم و آگاه باشیم که چه بستر عظیمی برای ما فراهم شده است. چه کسی حاضر است امروز چنین کارهایی انجام دهد؟ مهندس پیشنهاد دادند که این اثر را در سرتاسر جهان گسترش دهیم، نه فقط در کشور خودمان. بزرگترین مراکز علمی که پرچمدار علم و تمدن هستند و خود را برتر از همه دنیا میدانند، بسیارند دانشگاهها و اساتیدی که از آقای مهندس دعوت کردهاند تا تشریف بیاورند و این علمی که دارند را در آن کشور ارائه دهند و هر کمکی که لازم باشد به ایشان بکنند. آنها میدانند چه گوهری در اختیار ماست، اما بسیاری از ما هنوز قدر آن را نمیدانیم و حتی از وجود چنین شخصیتی بیاطلاع هستیم. شما باید آگاه باشید و در گسترش این بستر یاری رسانید. با نگاهی به گذشته، از چهار سال پیش که در اینجا آغاز کردیم، درمییابیم که چقدر تغییر کردهایم. تلاش خود را مضاعف کنید و انسانهای بیشتری را وارد این جمع کنید. تمامی انسانها به این بستر نیازمندند. ما با اعتیاد وارد کنگره شدیم، اما خانوادههایمان به مراتب بیشتر از ما به این بستر احتیاج دارند. این فرصت را از خانوادهها دریغ نکنید. دلیلش هم این است که اولین منفعت هر کاری در کنگره، به خودمان بازمیگردد. من این را با تمام وجودم حس کرده و لمس کردهام. هر فعالیتی که در کنگره انجام دادهام، منفعتش به خودم برگشته است. در ظاهر، این فعالیتها برای کنگره هستند، اما من شاهد افرادی هستم که در کنگره فعالیت میکنند و عشقی که دریافت میکنند، وصفناپذیر است. باید بسیار بیشتر از این تلاش کنم. خدمتی که من ارائه میدهم، به هیچ وجه قابل مقایسه با آنچه دریافت میکنم نیست.
همگی باید تلاش و کوشش کنیم. همه ما گرد هم میآییم تا انسانی را از خاک برآوریم. تمام تلاشمان بر این است که بهترین قوانین در شورا وضع شوند تا افرادی که در کنگره حضور دارند، بتوانند با سهولت بیشتری آموزش ببینند و خدمت کنند. تمامی قوانینی که در شورا تصویب میشوند، به صورت جامع مورد بررسی قرار میگیرند و همگان بر روی آنها تفکر میکنند؛ تا زمانی که به یک جمعبندی کلی نرسیم، هیچ اقدامی صورت نمیگیرد. شخصی که در این جایگاه قرار میگیرد، مسیر طولانی را پیموده و آموزشهای لازم را دیده است تا به این مرتبه رسیده است. این مسیر برای همه ما باز است، همانطور که یک شخص میتواند راهنما باشد، میتواند به عنوان دیدهبان نیز خدمت کند. خدا را شاکرم که این فرصت را دارم که در جایگاه دیدهبانی خدمت کنم. از آقای مهندس و شورای دیدهبان و خانواده محترمشان سپاسگزارم که این فرصت را به من عطا کردند. امیدوارم که بتوانم در این زمانی که خداوند به من داده است، اثری ماندگار از خود بر جای بگذارم. همه ما، در هر جایگاهی که هستیم، چه دیدهبان، چه مرزبان، چه ایجنت و چه راهنما، هیچ تفاوتی نمیکند، باید در راستای اهداف کنگره تلاش کنیم.








تایپ : مسافر رضا لژیون یکم
عکس : مسافر ابراهیم، مسافر حسین
ارسال : مسافر عسگر
- تعداد بازدید از این مطلب :
330