English Version
This Site Is Available In English

درختان ایستاده می‌میرند

درختان ایستاده می‌میرند

درباره وادی سوم باید بگویم که خودم را در این وادی دیدم که چقدر عاجز بودم و همیشه منتظر بودم یکی حالم را خوب کند. همیشه ندانسته از خدا درخواست داشتم و مشکلات خودم را به این و آن می‌گفتم و درخواست کمک می‌کردم، ولی راه به جایی نمی‌رفت.

تا این‌که به کنگره آمدم و با آموزش‌های ناب آقای مهندس آشنا شدم و متوجه شدم هیچ‌کس به اندازه خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. وادی را گوش کردم و به قول آقای مهندس که فرمودند: «باید خودتان صورت مسئله‌ها را حل کنید، درختان ایستاده می‌میرند». خیلی نکته درون این وادی هست که به من می‌خورد.

الان می‌دانم که خودم باید راه و روش زندگی را با آموزش‌هایی که دیدم درست کنم و باز هم به قول آقای مهندس که می‌گفتند: «همه یاری کنید تا من شوهر داری کنم». نه، این‌طور نیست. کمبود خودم، به خودم خیلی ضربه زده است و کلی داستان، آشفتگی و نقطه‌ضعف داشتم.

با حل کردن آن‌ها و رفتن در راه درست که این را از آقای مهندس دارم، به مراحل خوب رسیدم؛ تا جایی که الان اصلاً ناراحت نمی‌شوم و کلی برایم حال خوب ایجاد کرد.

از آقای مهندس، بابت این آموزش‌های ناب که برای ما گذاشتند و راه و روش زندگی کردن را به ما آموختند، تشکر می‌کنم. الان جوری زندگی می‌کنم که حالم خوب است. از آقای مهندس و خانواده محترم‌ ایشان تشکر می‌کنم.

نویسنده: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر نیلوفر رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی پرستار

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .