وادی سوم به من یادآوری میکند که مسئولیت اصلی زندگیام با خودم است و هیچکس به اندازهی خودم نمیتواند برای رهایی و آرامش من تلاش کند. شاید در گذشته منتظر بودم دیگران برایم تصمیم بگیرند یا مشکلاتم را حل کنند، اما این وادی به من نشان داد که اگر خودم نخواهم، هیچ تغییری اتفاق نمیافتد.
بهعنوان یک همسفر، گاهی دلم میخواست مسافر زندگیام زودتر حرکت کند و زودتر به آرامش برسد. اما با وادی سوم فهمیدم که ابتدا باید خودم بخواهم آرامش داشته باشم و برای تغییر افکار، نگرش و رفتارم قدم بردارم. نمیتوانم برای دیگران زندگی کنم یا برایشان تصمیم بگیرم، اما میتوانم روی خودم کار کنم. این وادی به من قدرت داد تا درونم را ببینم، مسئولیت احساساتم را بپذیرم و بدانم که شروع هر تغییری از درون خودم است. حالا میدانم اگر میخواهم آرامش، امید و رهایی را تجربه کنم، باید ابتدا در وجود خودم دنبالش بگردم.
وقتی برای اولین بار با وادی سوم آشنا شدم، احساس کردم پردهای از جلوی چشمانم کنار رفت. همیشه فکر میکردم دیگران باید حال مرا خوب کنند؛ اگر مسافرم خوب بود، من هم خوب میشدم. اگر خانوادهام بیشتر مرا درک میکردند، آرامش پیدا میکردم. اما وادی سوم گفت: «هیچکس به اندازهی خودت به فکر تو نیست» و این جمله برایم تلنگری بزرگ بود.
در گذشته، منتظر بودم مسافرم تغییر کند؛ اما حالا فهمیدهام که حتی اگر او تغییر هم بکند، اگر من نخواهم حال خوب را تجربه کنم، هیچ چیز عوض نمیشود. با درک این وادی، تصمیم گرفتم مسئولیت حالم را بپذیرم. شروع کردم به شناخت خودم. بهجای سرزنش دیگران، به درون خودم نگاه کردم. فهمیدم ترسها، ناامیدیها و اضطرابهایی که دارم، باید با تلاش خودم درمان شوند. با گوش دادن به سیدیها، حضور منظم در لژیون و نوشتن در مورد خودم، آرامآرام دیدم که حال دلم بهتر میشود؛ نه چون شرایط بیرونی تغییر کرده، بلکه چون خودم خواستم تغییر کنم.
نویسنده: راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
رابط خبری: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آتوسا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هفتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ابوریحان تهران
- تعداد بازدید از این مطلب :
109