جلسه چهارم از دوره اول جلسات آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سالار با استادی مسافر امیر محمد و نگهبانی مسافر باقر و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه (وادی سوم و تاثیر آن بر روی من) در روز یکشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد؛
سلام دوستان امیر محمد هستم یک مسافر
خوب جا داره در ابتدا از خداوند متعال سپاسگزاری نمایم به خاطر اینکه این فرصت و اجازه یک بار دیگر به من داده شد . در ادامه تشکر و قدردانی میکنم از تمامی خدمتگزاران، که این فرصت را به من دادند تا من اینجا بتوانم خدمت کنم و از شماها آموزش بگیرم.
و اما دستور جلسه این هفته وادی سوم و سر تیتر آن باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
و جناب آقای مهندس در اول وادی میفرمایند که ۹۹ درصد انسانها تفکرشان مشکل دارد یعنی اون حسها و اون فکرها و اون تصمیماتی که در زندگی میگیرند دارای ایراد و اشکال میباشد.
حالا اون مشکلات چی هستند؟
اون مشکلات ،اون نیروهای منفی هستند که پیرامونشان را گرفتهاند ، حالا ممکنه آن نیروهای منفی نسانها باشند. یا افکار مخرب و منفی باشند. از همه مهمتر مواد مخدر، الان بحث ما در کنگره ۶۰ درمان مواد مخدر میباشد، به نظر من فکر نکنم هیچ نیرویی منفی بدتر و بزرگتر از این مواد مخدر باشد، برای ما انسانها که تقریباً کل زندگی ما را تحت شعاع خود قرار داده.
یعنی تو زندگی تک تک ما اگر نگاه کنی میبینی که اکثر تخریبهایی که وارد شده است و اکثر مشکلات و گرفتاریهایی که داریم عامل آن مواد مخدر بوده است.
چون خودمان با دست خودمان کاری کردهایم که آن قدرت تصمیم گیری و آن قدرت اراده افتاده بود به دست مواد مخدر. و این ما نبودیم که تصمیم میگرفتیم و مواد مخدر برای ما تصمیم میگرفت و یکی از مشکلاتی که داشتیم در زمان مصرف هنگام مصرف همه چیز را میخواستیم بسازیم و یا میفروختیم، و یا هزاران تصمیم تخیلی، و فقط هنگام مصرف این تخیل ایجاد میشد و بعد همه چی از بین میرفت و افکار منفی و حال خرابیها و انرژیهای منفی میآمد سراغ ما.
حالا راه حل، اما راه حل عبور از نیروهای منفی و تغییر زندگی و اینکه اگر بخواهیم به آرامش و آسایش برسیم، راه حل این میباشد، که وادیهایی که در کنگره ۶۰ موجود است را پله پله در زندگیمان اجرایی کنیم، و به مرحله عمل برسانیم و مهمترین اصل کنگره ۶۰ یعنی میخواهد این را به ما بیاموزد،(خودشناسی ) ، یعنی بیاموزیم که مسئولیت پذیر باشیم، نه مثل گذشته که در تاریکیها بودیم، فقط دنبال مقصر میگشتیم برای اثبات اشتباهات خودمان مثلاً پدر مادر و یا فرزند و خانواده و یا اجتماع مثلاً فلان کس باعث شد، که من اعتیاد پیدا کنم و این مشکل را به گردن دیگری بیندازم ولی کنگره به ما میگوید که اگر خواهان درمان قطعی هستی و میخواهی اصولی درمان شوی، باید مسئولیت تمام اشتباهات خودت را خودت بپذیری.
حال یک سری انسانها هستند که مدام به فکر این هستند، که مسئولیت کارهایشان را بر گردن دیگران بیندازند و اعتقاد به خودشان ندارند، و خودشناسی و باور در آنها شکل نگرفته است و یکی از مسائل درمانی در کنگره آن خودشناسی و آن باور میباشد.
که من اول خودم را باور کنم و سپس از خودم جبران خسارت کنم و خودم را ببخشم و باید اول خودم را درمان کنم تا بتوانم به دیگران و خانوادهام کمک کنم و جبران تخریبهای گذشته را انجام دهم.
یکی دیگر از مسائل که بیرون از کنگره وجود دارد انتظارات میباشد که یک سری از انسانها از دیگران انتظار دارند، و منتظر هستند که دیگران بیایند و کمک آنها باشند و این انسانها هیچ قدرت و ارادهای ندارند . که بتوانند مشکل خودشان ، را خودشان حل کنند. و یا بتوانند برای زندگیشان تصمیم گیری کنند و اینها همیشه دچار بحران و مشکل میباشند.
زمانی میتوانیم تغییر کنیم و درمان شویم که باور کنیم که خودمان باعث اعتیاد خودمان شدهایم و بعد به کنگره و راهنما و جناب آقای مهندس و وادیها، باور پیدا کنیم و آنها را در زندگیمان به صورت عملی به اجرا درآوریم.
زمانی ما آموزش پذیر هستیم که غرور و منیت کنار رود.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید بسیار ممنون و سپاسگزارم.

نویسنده: عباس لژیون آقا طاهر شعبه سالار.
تنظیم و ارسال: مسافر عباس
- تعداد بازدید از این مطلب :
1459