English Version
This Site Is Available In English

تفکر؛ کلید حال خوب

تفکر؛ کلید حال خوب

مشارکت از همسفر زهرا.(ن):
باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند این وادی برای من خیلی خاص شد وقتی که فهمیدم من در گذشته انسان وابسته‌ای بودم و همیشه می‌خواستم که حالم را دیگران خوب کنند. من از این وادی یاد گرفتم باید در مقابل مشکلات، روی پای خود بایستم اگر از لحاظ روحی و روانی احساس خوشبختی نمی‌کنم باید خودم برای بهبود و بهتر شدن حال خودم دست به کار شوم و اگر من امروز به فکر خودم نباشم و منتظر باشم تا اطرافیان حال من را خوب کنند، این اتفاق نخواهد افتاد؛ همچنین باید دانست در مسائل و مشکلات زندگی، هیچ‌کس به اندازه خود من نمی‌تواند به داد من برسد و کلید حل مشکلاتم در دستان خودم است.

این خود من هستم که باید مشکلات را بررسی کنم و برای آن‌ها راه حل پیدا کنم؛ چون هیچ‌کس از درون من خبر ندارد و مشکلات من را درک نکرده است پس باید توقع خودم را از دیگران کم کنم؛ همچنین شروع به حل مشکلات کنم که با حرکت راه نمایان می‌شود بعضی از انسان‌ها هیچ اعتقادی به خود ندارند و خودشان را خیلی ضعیف می‌دانند، یعنی همه کارها و مسئولیتشان را بر عهده کس دیگری می‌اندازند. من از وادی سوم یاد گرفتم که برای خودم ارزش قائل شوم و خودم بتوانم با تفکر کردن مشکلات را حل کنم و سعی کنم موانعی که در زندگی سر راه من است را بردارم و از این وادی آموختم که خداوند هیچ‌کس و هیچ چیز را بیهوده به این جهان نیاورده است، پس من باید سعی کنم که سطح توقع خود را از دیگران کم کنم.

اگر امروز درگیر مشکلات هستم نباید انتظار داشته باشم دیگران بیایند و مشکل من را حل کنند و نباید دیگران را مقصر مشکلات خود بدانم اگر غرق در تاریکی هستم، خود باعث تاریکی دنیای خود شدم و تنها هم خودم می‌توانم چاره اندیشی کنم. پس من باید با تدبیر و دانایی به حل مشکلات خود بپردازم و آنها را از سر راه خودم بردارم و باید کلید مسیر اصلی راه خودم را پیدا کنم یعنی خودم با تفکر راه را پیدا کنم و کلید به عنوان باز کردن و گشودن هر مشکلی استفاده می‌شود وقتی می‌خواهم از درب وارد شوم باید کلید آن را داشته باشم تا به راحتی در باز شود.

هر مسئله‌ای وقتی کلیدش باشد به راحتی حل می‌شود در این وادی گفته می‌شود اگر انسان خود جستجو نکند؛ حتی اگر با تمام کاوشگران ماهر هم همنشین باشد به موضوعی واقعی نمی‌رسد. وادی سوم می‌گوید: ما اگر با همه شاعرها همنشینی و رفت و آمد کنیم هرگز شاعر نمی‌شویم مگر اینکه خود شروع به شعر گفتن کنیم یا اگر با تمام فیزیکدان‌ها همنشینی کنیم هرگز فیزیکدان نمی‌شویم مگر اینکه خود شروع به مطالعه کردن و کاوش کردن کنیم و عملاً ما هم به این نتیجه رسیده‌ایم که در حل مشکلات خودمان بالاترین نقش بر عهده خود ما می‌باشد.

مشارکت از همسفر صباح:
وادی سوم می‌گوید: باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند. اصولاً تمام انسانها شاید تا میزان 99درصد در تفکرشان مشکل وجود دارد. اصل قضیه را متوجه نشدند وقتی چهارده وادی را درست کار و مطالعه کرده باشم تمام افکار و اندیشه‌ام تغییر پیدا می‌کند پله اول پندار یعنی تفکر، دوم گفتار يعنی صبحت کردن، سوم کردار یعنی عمل، ما معتقد به پندار، گفتار و عمل سالم هستیم پس اینها به هم مربوط است و یاد می‌گیریم چه موجودی هستیم و چه وظایفی بر عهده ما است که در وادی اول یاد گرفتیم که با تفکر ساختارها آغاز می‌شود. وادی دوم می‌گوید: هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته. وادی سوم باز یک مرحله دیگر ما را نشان می‌دهد و می‌گوید: باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان راجع‌به خویشتن خویش هیچ فکر نمی‌کند. کلمه با باید شروع می‌شود یک موقع می‌گوییم ممکن است یک زمان هم می‌گوییم شاید... هر کس بخواهد مسئولیت‌ها و کارها و اندیشه‌اش را بر عهده دیگران بگذارد، کلاهش پس معرکه است.

وقتی من وادی کار می‌کنم به چه دردم می‌خورد؟ من چیزی در کنگره یاد نمی‌گیرم که به درد نخورد بلکه هر چه یاد می‌گیرم فایده دارد؛ چون نیاز دارم. کار کنگره، کار عملیاتی است. می‌گوید: آغازی که ما را به سلامتی، صلح، آرامش و آسایش برساند. من باید یاد بگیرم به خودم متکی باشم توقع از کسی نداشته باشم؛ همچنین سلب مسئولیت از خود نکنم باید مسائل خودم را خودم حل کنم و برای زندگی‌ برنامه‌ریزی کنم. من بیهوده به این دنیا نیامده‌ام؛ حتی اگر خودم فکر کنم که به درد نخور هستم. بارها شده به خودم می‌گویم کاری بلد نیستم. هنری ندارم دیگر از من برای یادگیری گذشته است همیشه از خودم ناامید هستم. همیشه به کار یا حرف خودم شک دارم که درست است یا نه من باید از طبیعت یاد بگیرم و الگوبرداری کنم باید با سعی و تلاش خودم، مشکلات را حل کنم و راه را پیدا کنیم

با تفکر، کلید راه خود را پیدا کنم. همه چیز به دست و فکر خودم برمی‌گردد تا کلید را پیدا نکنم، نمی‌توانم شروع کنم هیچ دری بدون کلید باز نمی‌شود. من می‌توانم از بقیه کمک بگیرم و کمکشان هم می‌تواند خیلی مؤثر واقع شود؛ اما بیشترین تلاش به گردن خودم است اگر من بخواهم خیاط شوم هر چقدر هم با خیاطها همنشینی کنم، خیاط نمی‌شوم باید سعی کنم آموزش ببینم، خیاطی کنم تا در کار خود موفق باشم. یاد می‌گیرم قوی و نیرومند باشم و از استعدادی که خداوند به من داده است، استفاده کنم و آن را به کار اندازم اگر فکر کنم که دیگران می‌آیند و مشکلاتم را حل می‌کنند، سخت در اشتباه هستم. نباید مسئولیتهایم را بر عهده دیگران بیندازم. خداوند من را آفریده تا یاد بگیرم پس من باید تفکر، سعی و تلاش کنم؛ همچنین آموزش نیز بگیرم. من باید انسانی مفید و با ارزش باشم و کارهایی که فکر می‌کنم نشدنی است با کوشش کردن آنها را انجام دهم.

مشارکت از همسفر محبوبه:
وادی سوم می‌گوید: هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند، یعنی اینکه حالا که وارد وادی سوم شدیم باید زندگی جدید، آغازی خوب شروع کنیم و هر کس باید بار مسئولیت افکار و اندیشه‌ها و خرابکاری‌هایش را به عهده بگیرد و از دیگران نخواهد که مسائل و مشکلاتش را حل کنند و باید انسان توانایی خودش را روی مسئولیت‌های خودش بالا ببرد و با تفکر و برنامه‌ریزی مناسب در جهت حل مشکلاتش اقدام کند مثلاً اگر کار اشتباهی کرد، دزدی کرد یا غیبت کرد هیچ وقت نگوید که دست خودم نیست اتفاقاً دست خود فرد است، زیرا خود کرده را تدبیر است و این باید در تفکر و اندیشه ما برود که به قول مشهور کاسه داغ‌تر از آش نمی‌شود پس هر انسانی بیشترین فکر را راجع‌به خودش می‌کند.

انسان باید با تفکر و تدبیر برای از میان برداشتن مشکلات خودش به آرامی و پله‌پله اقدام کند انسان نباید یک‌مرتبه با شتاب‌زدگی به حل مشکلاتش بپردازد زیرا این مشکلات همان‌طور که ذره‌ذره بوجود آمده باید به آرامی حل شود نباید به قول معروف سر خودش را کلاه بگذارد و بگوید اصلاً اعتقادی به خودم ندارم، نباید نیازمند دیگران باشد و نباید این برداشت را داشته باشد و بگوید تمامی مشکلاتی که امروز با آن‌ها دست و پنجه می‌کنم خود من در بوجود آوردن آن‌ها هیچ نقشی ندارم در واقع مشکلاتی که امروزه با آن‌ها مواجه هستیم به دو دسته تقسیم می‌شود: یکی مشکلات از سر الهامات منفی و نپذیرفتن مسئولیت‌های خودمان است و دیگری مشکلاتی مانند بیماری‌های ژنتیکی، البته درست است که ما در این مسئله نقشی نداریم به هر حال انسان نباید بگذارد الهامات منفی تمام ذهن او را در بر گیرد و از او بخواهد تا همه چیز را رها کند و زندگی خودش را نابود کند؛ حتی تا جایی که به خودکشی فکر کند.

من به طبیعت و این حیات آمده‌ام تا حل مشکلا‌تم را بیاموزیم و از اشتباهاتم درس بگیرم و بدانم نقش اول مسئولیت‌هایم بر عهده خودم است؛ همچنین باید بدانم که هیچ موجودی به میزان خود انسان راجع‌‌به خویشتن خویش فکر نمی‌کند و همیشه باید با تفکر صحیح و البته مشورت گرفتن از انسان‌های فهمیده مشکلات را به بهترین نحو حل کند و همین که مشکلی برایم بوجود آمد نعوذ‌ بالله به خداوند ناسزا نگویم چرا که این مشکلات در اثر ناآگاهی خودم بوجود می‌آید من باید کلید حل مشکلاتم را خودم پیدا کنم و نباید همین که مشکلی داشتم، دیگران را مقصر دانست و به زمین و آسمان ناسزا بگویم؛ چون این کارها نه تنها اینکه باعث زیاد شدن افکار و اندیشه‌های منفی در ذهن می‌شود و تا جایی انسان را به عمق تاریکی‌ها و باتلاق‌ها فرو می‌برد؛ همچنین همنشینی با افرادی که همیشه کلام منفی دارند انسان را به ظلمت می‌کشاند.

من با تفکر و اندیشه باید پایه‌های مالی خود را که امروزه دغدغه همه انسان‌ها است، مستحکم کنم؛ ولی اسیر آن‌ها نشوم و در مقابل مشکلات، یک نفس عمیق بکشم و خوب فکر کنم و از هیچ کس هیچ انتظاری را نداشته باشم؛ همچنین سربلند بایستم و در جهت حل مشکلات خودم به درستی اقدام کنم و از خداوند بزرگ بابت این نعمت تفکر سپاسگزار باشم؛ همچنین باید در زندگی‌ از طبیعت درس بگیرم اگر افسردگی و پریشانی دارم باید با نگاه کردن به طبیعت بیاموزم که زندگی همواره در مسیر است و هیچ کدام از ما انسان‌ها بیهوده قدم به حیات نگذاشته‌ایم. در آخر، هیچ انسانی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.

مشارکت از همسفر حکیمه:
وادی سوم: باید دانست هیچ انسانی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند هر کس باید تمام کارها، مسئولیت‌ها، افکار و اندیشه‌ها؛ حتی خرابکاری‌های زندگی خود را به عهده بگیرد نه اینکه به عهده دیگران بیندازد اگر بخواهد دیگران مشکلاتش را حل کنند، همیشه گرفتار و بدبخت خواهد بود. زندگی در این وادی، آغاز راهی تازه است که ما را به سلامتی، صلح و آسایش می‌رساند.

با الگوبرداری از طبیعت می‌آموزیم که در حل مشکلات خود بالاترین نقش بر عهده خودمان است پس با تفکر و تدبیر در میان برداشتن مشکلات خودمان به آرامی اقدام کنیم و هرگز امید‌مان را از دست ندهیم همان‌گونه که پایان شب سیه، سفید است. هر کدام روی خودمان حساب کنیم می‌توانیم به بهترین شرایط برسیم. باید مثبت‌اندیش، شاکر خداوند و هستی باشیم؛ همچنین برای حل مشکلات از نظر و مشورت انسان‌های صحیح استفاده کنیم. برداشت من از وادی سوم این است که بعد از استماع و نوشتن سی‌دی وادی سوم به این نتیجه رسیدم که تمام مسائل و امورات زندگی‌ام تمام و کمال به عهده خودم است این نگرش در رفتار و افکارم تغییر بزرگی ایجاد کرد اینکه قبل از شروع هر کاری تفکر و تأمل کنم از دیگران توقعی نداشته باشم‌ خودم تمام انرژی‌ام را برای حل مشکلاتم بگذارم در این راه از تجربه و نظر دیگران بهره بگیرم تا به نتیجه بهتر و مطلوب برسم. با درک و کاربردی کردن مفهوم وادی سوم و پذیرش مسئولیت‌ها و مسائل زندگی‌ام، عزت نفس، امید، انگیزه، اعتماد به نفس در انجام امورات و حل مسائل، بیشتر شده و به دنبال آن انرژی مثبت، حال خوب و آرامش با کیفیت‌تر و بیشتر شده به صورتی که دیگران هم متوجه این تغییر و رسیدن به حال خوب در من می‌شوند و بیان می‌کنند.

رابط خبری و ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محیا(لژیون سوم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مهدیه(لژیون اول)

همسفران نمایندگی کریمان 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .