جلسه اول از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی جهانبین شهرکرد به استادی مرزبان همسفر عصمت، نگهبانی همسفر سهیلا و دبیری همسفر مهسا با دستور جلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من» روز یکشنبه 4 خردادماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که به من اجازه داد در کنگره و در جمع شما دوستان محبت باشم، بتوانم خدمت کنم و آموزش بگیرم. ممنونم از خانم نسرین عزیز و خانم زهرا عزیز که امروز اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم. وظیفه خود میدانم که قبل از هر صحبتی از مرزبانها و ایجنت قسمت مسافران و همچنین قسمت همسفران بهخاطر برگزاری جشن هفته دیدهبان و تمام زحماتی که کشیدند تشکر کنم. جشن خیلی خوبی داشتیم؛ از تمام شما همسفران عزیز بهخاطر حضور پرشور در جشن دیدهبان و رعایت نظم، سکوت، پوشش مناسب و تقدیر و تشکر از دیدهبان محترم، سپاسگزارم انشاالله که همگی به خواسته قلبی خود برسید.
دستور جلسه امروز وادی سوم وتاثیر آن روی من است؛ بعد از گذر از دو وادی، که وادی اول؛ وادی تفکر است و وادی دوم؛ که وادی امید و امیدواری است و من انسان را به امیدوار بودن و توکل داشتن تشویق میکند و از هر چیزی که من را به طرف سکون و بیتحرکی و ناامیدی سوق میدهد دور میکند تا ذرهذره فاصله بگیرم و پرهیز کنم. امروز رسیدیم به وادی سوم؛ وادی سوم به من میگوید: که باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند. کلمه باید که در تیتر وادی به کار برده شده نشان از یک تاکید دارد؛ تاکید بر چه چیزی؟ تاکید بر پذیرش، پذیرش من بر خودم و آنچه که هستم؛ میشود گفت که وادی سوم وادی است که من را با خودم روبهرو میکند و هدفش ترمیم و بازسازی ارتباط من انسان با خودم است. من برای خودم اینطور تفسیر میکنم که وادی سوم مثل یک آینه عمل میکند که روبهروی من قرار داده میشود و من در آینه خودم را میبینم؛ چه بخواهم و چه نخواهم، آن چیزی که درون آینه است من هستم، چه بپذیرم و چه نپذیرم، حالا اگر من تصویر آینه را قبول کنم و بپذیرم، خیلی راحتتر میتوانم با خودم برخورد کنم، راحتتر میتوانم مشکلاتم را حل کنم و گرههای درونیام را باز کنم، ولی اگر نپذیرم تا همیشه آن جنگها و گرههای درونیام باقی میماند و باز نمیشود. وقتی که من خودم را با همه ایرادات و اشکالاتی که دارم، میپذیرم خیلی راحتتر میتوانم آنها را تغییر بدهم و مسیر زندگیم را عوض کنم.
وادیهای اول تا چهارم وادیهای تفکر هستند؛ یعنی هدف اصلی آنها این است که من اندیشه و تفکرم را تغییر بدهم و از همه افکار منفی و بازدارنده دوری کنم و ذرهذره فاصله بگیرم. یکی از این افکار بازدارنده که معمولا همه درگیر آن هستیم اندیشه و روحیه طلبکاربودن است، من از خودم میگویم؛ قبل از کنگره آدمی بودم که از همه طلبکار بودم، دیگران را مسبب تمام مشکلاتم میدانستم و به جای اینکه دنبال راهکار و ریشه مشکل باشم دیگران را مقصر نشان میدادم. این وادی به ما میگوید: که دوربین را روی خودمان بندازیم و به درون خودمان برگردیم. به قول آقای مهندس که میفرمایند: اصل مطلب وادی سوم این است که آدرس من انسان را به خودم میدهد و من را به خودم برمیگرداند که ببینم کجای کار هستم، در کدام نقطه از زندگی قرار دارم، چه کردهام و این را بپذیرم که هر چه هستم و هر چیزی که دارم؛ چه از نظر شخصیتی و چه از نظر زندگی و در هر زمینهای، همه ساخته دست خودم است و تا زمانی که این را نپذیرم نمیتوانم چیزی را تغییر بدهم و وقتی که این را بپذیرم شاید پنجاه درصد مشکل حل شدهاست و نصف بیشتر راه را رفتهام و میتوانم تمام آن افکار و احساسات بازدارنده را از خودم دور کنم و به حال خوب و آرامش بیشتری برسم. آموزشهای کنگره مثل کلیدی است که دست من داده میشود برای اینکه با آن کلید مشکلات خودم را حل کنم. آموزشهایی که راهنما به رهجو میدهد مثل یک کلید هستند که از طریق راهنما به دست من رهجو داده میشود تا من با آن کلید مشکلات خود را حل کنم اما اینکه من از آن کلید چطور بهرهبرداری کنم، چقدر آن را بشناسم یا اینکه چه مشکل یا گرهای را میتوانم با این کلید باز کنم بستگی به شناخت من از مشکلات درونی خودم دارد.

در ادامه جلسه امروز مراسم تجلیل از راهنمای لژیون سوم نمایندگی جهانبین شهرکرد همسفر سودابه با حضور ایجنت گروه خانواده همسفر نسرین انجام شد.
به فرمایش جناب آقای مهندس: تجلیل خداحافظی نیست، تجلیل گذر از یک دوره و ورود به مرحلهای جدید است، تجلیل گرامیداشت مقام راهنمایی است که با تلاش، تمام انرژی خود را صرف آموزش رهجویان و اداره لژیون کرده است. زنجیره محبت، زنجیره زیبایی است که با انتقال دانش از راهنما به رهجو اتفاق افتاده و چیزی جز عشق نیست و دفتری است که هیچوقت بسته نخواهد شد. تقدیر و تجلیل از زحمات راهنما خانم سودابه که با صبر و عطوفت چندین سال خدمت خالصانه کردند و پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست تا در جایگاه دیگر به خدمت خود ادامه دهند و چه زیباست که هر جایگاهی برای خود عظمتی دارد و به ما تجربهای جدید خواهد داد. از خداوند خیر و برکت برای ایشان و خانواده محترمشان خواستاریم.

مرزبانان کشیک: همسفر زهرا و مسافر وحید
تایپیست: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر یلدا (لژیون یازدهم)
عکاس و ارسال: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فریبا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی جهانبین شهرکرد
- تعداد بازدید از این مطلب :
334