English Version
This Site Is Available In English

من 14 وادی را برای رسیدن به خود طی میکنم

من 14 وادی را برای رسیدن به خود طی میکنم

سیزدهمین جلسه از دور سیزدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی قائم‌شهر، روزهای یکشنبه، با استادی راهنمای تازه واردین مسافر عارف، نگهبانی مسافر پرویز و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" درتاریخ 4 خرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
شاکر خداوندم و سپاسگزار زحمتکشان شعبه و نگهبان جلسه که این جایگاه را در اختیار من قرار دادند. از راهنمای موادم آقای مرتضی روز خوش و راهنمای سیگارم آقا الله قلی که برای من زحمت کشیدن بسیار سپاسگزارم، به نظرم اگر حال رهجو بد باشد حال راهنما هم بد میشود. خدا را شکر که توانستم پروسه سفر اول را تمام کنم و در سفر دوم جایگاه خدمتی داشته باشم که بدست آوردن جایگاه در کنگره هم سخت است هم سهل.
دستور جلسه وادی سوم و تاثیر آن روی من، من 14 وادی را برای رسیدن به خود طی میکنم؛ بفهمم که هستم و خودم را بشناسم، همانطور که از اسمش پیداست؛ عشق، 14 وادی برای رسیدن به خود.

از وادی اول که شروع کنیم با تفکر ساختار ها آغاز میگردد یعنی هر کاری که انجام میدهم حتی خوابیدن نیاز به تفکر دارم باید فکر کنم یک مبدا، مقصد و هدف مشخص داشته باشم و برنامه ریزی کنم. در وادی دوم مطرح میشود که هیچ مخلوقی جهت بیهودگی آفریده نشده، هیچ یک از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم. یعنی هیچ کس و هیچ مخلوقی در این هستی بیهوده خلق نشده از یک کرم خاکی کوچک گرفته تا بزرگترینِ مخلوقات. همه چیز بر پایه یک برنامه ریزی و نظم خاصی در هستی در حال فعالیت هستند و فقط ما انسانهاییم که در حال بر هم زدن این نظم هستیم.
به وادی سوم که رسیدیم، در این وادی مطرح میشود که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند یعنی هیچ کس به اندازه خودِ من، دلش به حال من نمیسوزد؛ فقط خودم برای خودم میمانم، چقدر خوب است که این ماندن در کار های خوب باشد مثلاً من میتوانم فردی باشم که ساقی است و دست بقیه مواد بدهم یا یک فردی باشم که یک نفر را به درمان اعتیاد برسانم و کمکش بکنم، که خود خداوند هم در کتاب قرآن میفرماید اگر یک نفسی را احیا بکنی انگارکل خلقت را احیا کردی.
پاراگراف اول وادی سوم در کتاب اینگونه شروع میشود: ما با شروع در این وادی برای خود آغاز تازه ای داریم یعنی چه یعنی من باید مسئولیت تمام کار های خودم را بپذیرم چه کار خوب باشد چه بد، چه مثبت و چه منفی. آقای مهندس هم در لایو روز چهارشنبه فرمود: این نیست که من هیچ کاری نکنم و کسی بخواهد کارمن را انجام دهد، این خود من هستم که باید کارهای عقب افتاده و روزمره خودم را انجام دهم .مثلاً در مسائل مالی کنگره اگر اعضای کنگره به کنگره کمک نکنند، کسی از بیرون به این سیستم کمک نمیکند چرا چون خودِ کنگره از بیرون کمک نمیخواهد؛ کنگره باید از لحاظ مالی و علمی به خود متکی باشد.
همچنین از لحاظ علمی هم کنگره به خودش متکی است، به درمان بیماریهایی دست یافت که کل جهان در پیدا کردن روش درمان آن درمانده و عاجز بودند. در زندگی هم خود ما هستیم که  زندگی خودمان را پیش میبریم، مثلاً برای درمان اعتیادمان خودمان اقدام کردیم. اگر به اجبار کسی می آمدم اصلاً اینجا بند نمیشدم و درمان را لمس نمیکردم؛ نهایتا قطع مواد میشدم و میرفتم .
ما در این وادی می آموزیم که مسئولیت کار خودمان را بپذیریم. چه آن کاری که وظیفه من بوده و انجام دادم، چه آن کاری که جزو وظایف من نبوده و انجام دادم؛ به هر حال فرقی نمیکند.


باز هم مجدداً خدارا شاکرم که در کنگره حضور دارم. تشکر میکنم از همه دوستان و خدمتگزاران کنگره که زحمت میکشند تا من و امثال من در این مکان آموزش بگیریم. همه ما در این مکان آموزش میگیریم که خدمت میکنیم، اگر من ازکنگره آموزش و انرژی دریافت نکنم هیچوقت طوری برنامه ریزی نمیکنم تا سر وقت اینجا حاضر شوم. همه ما ه کنگره می آییم تا آموزش بگیریم ودانایی کسب کنیم تا در جهان بعدی بهتر زندگی کنیم. آقای مهندس در یکی از سی دی هایش میفرمود دراین جهان اگر مصرف کننده باشیم و از دنیا برویم در زندگی بعدی هم همیان مصرف کننده هستیم  یا با هرسطح آگاهی و دانشی که از دنیا برویم در زنگی بعدی هم همانقدر آگاهی و دانش داریم.
ازین که با سکوتتان به صحبت من گوش کردید از همه شما سپاسگذارم.

عکس: مسافر کاوه، لژیون یکم

تایپ و ارسال: مسافر علیرضا، لژیون چهارم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .