English Version
This Site Is Available In English

اول باید هدفم را مشخص کنم

اول باید هدفم را مشخص کنم

سومین جلسه از دوره سوم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ لژیون بردسکن با استادی مسافر علی، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من» در روز یک شنبه 4 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی هستم یک مسافر. از نگهبان جلسه مهدی آقا سپاسگزارم که مسئولیت اداره جلسه را به من سپردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه این هفته وادی سوم و تأثیرآن روی من (باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی کند) می باشد. ما چهارده تا وادی برای آموختن داریم تا به وسیله آن به دانایی و آگاهی برسیم که چگونه بهتر زندگی کنیم.
وادی اول نحوه تفکر کردن درست را به من می آموزد تا به طرف کارهای ارزشی حرکت کنم. وادی دوم به من امید می دهد که من بیهوده خلق نشده ام و همه موجودات بیهوده خلق نشده اند حتی همان لاشخور که شاید از نظر من خیلی زشت باشد و اگر نباشد تمام دنیا را بوی گند کثافت می گیرد.
وادی سوم می گوید: باید یقین داشته باشم که فقط خود من هستم که می توانم به خودم کمک کنم و هیچ انتظار از دیگران نداشته باشم. من خیلی تخریب به خانواده و جامعه زده بودم. ولی از زمانی که به کنگره آمدم و در بستر آموزش ها و درمان قرار گرفتم، گوش به فرمان راهنما بودم و در مسیر درست حرکت کردم و آموزش پذیر بودم؛ کائنات و هستی به من کمک کردند تا به درمان رسیدم. پس اول باید خودم هدفم را مشخص کنم و بعد حرکت کنم.

نباید برای درمان اعتیاد منتظر دیگران باشیم که کسی از راه برسد و اعتیاد و یا مشکلات ما را حل کند، باید خودمان اقدام کنیم. باید به کنگره بیاییم تا آموزش بگیریم و دانایی، آگاهی و جهان بینی ما بالا برود تا بتوانیم درست تفکر کنیم که اگر بر سر دوراهی قرار گرفتیم خوب و بد را از هم تشخیص بدهیم تا بتوانیم زندگی قشنگ و در صلح و آرامش را تجربه کنیم.
من زمانی که مصرف می کردم اصلا سر کار نمی رفتم صبح تا شب خواب بودم و شب تا صبح بیدار و مواد مصرف می کردم، می گفتم خدا روزی رسان است و با این افکار کم کم هر چه که داشتم فروختم و مصرف کردم تا این که به کنگره آمدم و بعد از این که یک ماه سفر می کردم همه کارها برایم جفت و جور شد که سر کار بروم.
راهنما حمید آقا گفتند درمان از همه چیز برای تو مهمتر است و کار زیاد است، من هم گوش به فرمان راهنما بودم و به امید خدا نزدیک به یک سال است که به رهایی و درمان رسیدم و کار و بارم خیلی خوب شده است. پس خواستن توانستن است اگر فرد خودش بخواهد. از این که سکوت کردید به صحبت های من گوش کردید از همه شما ممنونم.
عکاس: مسافر حسین لژیون یکم راهنما مسافرحمید
تایپ و ویراستار: مسافر حسن لژیون یکم راهنما مسافرحمید
ارسال خبر: مسافرمحمد لژیون یکم راهنما مسافر حمید
مرزبان کشیک: مسافرمجید
 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .