English Version
This Site Is Available In English

وادی سوم و مسئولیت مالی کنگره

وادی سوم و مسئولیت مالی کنگره

مدتی بود که با خودم می‌گفتم این بار با چه دستور جلسه‌ای نوبت مشارکت به من می‌رسد و باتوجه‌به مسائل و موقعیت چه آموزشی برای من دارد؟ با وجود اینکه بارهاوبارها این دستور جلسه را خوانده‌ام؛ اما هر بار گویا این تکرار درسی تازه و مطلبی تازه برایم دارد.


وقتی شروع به مطالعه کتاب عشق می‌کنیم در 3 وادی اول در مورد تفکر سخن گفته شده و تا اینجا صحبت بر سر مطالبی است که من همسفر باید متوجه شوم چگونه فکر کنم تا بتوانم به نتیجه درستی برسم. این وادی آخرین وادی است که در مورد تفکر سخن گفته و در ادامه وارد مرحله اقدام و عمل می‌شود.


«باید دانست که هیچ موجودی به‌اندازه خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند». نکته بسیار مهمی که در عنوان این وادی می‌خوانیم کلمه باید است. طبق فرمایش آقای مهندس «باید» کلمه‌ای است که حجت را تمام کرده و با قاطعیت تکلیف را مشخص می‌کند؛ یعنی این ‌که هرگز هیچ‌کسی غیر از خود انسان نمی‌تواند به‌اندازه خودش به او فکر کند، قانون است و قابل‌تغییر نیست. مطلبی که هر بار با مطالعه این وادی برای من بیشتر و بیشتر اهمیت پیدا می‌کند این است که من با هر عنوان و جایگاهی، با هر میزان دستاورد یا آسیبی که دارم، چاره‌ای جز این ندارم که تمام‌وکمال مسئولیت آن را بپذیرم.


با پذیرش بدون قیدوشرط وضعیت موجود، چند مسئله برایم روشن می‌شود. اول اینکه از جایگاه قربانی بودن خارج شده و بعد اینکه با خودم مواجه می‌شوم. حالا اگر از وضعیت موجود راضی هستم که حس رضایت من بیشتر می‌شود و اگر ناراضی هستم دنبال راه چاره می‌گردم. اگر تا به امروز برای تغییر وضعیت منتظر کسی بودم به این دلیل بود که هنوز مسئولیت کامل زندگی خودم را نپذیرفته بودم و به‌جای حل مسئله تنها دنبال پیداکردن مقصر بودم که مسئولیت کارهایم را به گردن او بیندازم، خواه این مقصر انسان دیگری باشد یا خدا، شانس یا هر چیز دیگری.


در این وادی برای روشن‌شدن تکلیف من آقای مهندس چند مورد را مطرح می‌کنند. اینکه اگر فرد از جایگاه و شرایط فعلی خود راضی نیست باید چند مسئله را در نظر بگیرد. گاهی شرایط فعلی من نتیجه کاری است که باید انجام می‌دادم؛ ولی انجام ندادم یا کاری که نباید انجام می‌دادم؛ ولی انجام دادم؛ مثلاً بیماری جسمی یا روحی من در اثر بی‌توجهی خودم بوده که شاید با یک آزمایش یا یک مراجعه به‌موقع به پزشک برطرف می‌شده؛ ولی من این کار را انجام نداده‌ام یا بیماری من در اثر بار زیادی است که بر جسم یا روانم تحمیل کرده‌ام و نباید این کار را انجام می‌دادم؛ اما گاهی بیماری من نتیجه وراثت یا حادثه یا هر چیزی است که من در آن نقشی نداشتم. درهرصورت پذیرش موقعیت فعلی به من کمک می‌کند تا بتوانم شرایط را مدیریت کرده یا تغییر بدهم.

نتیجه‌گیری پایان وادی را بسیار دوست دارم که می‌فرماید: ابتدا تمام مسئولیت کارهای خود را بپذیرم. تمام سختی‌های آن را به طور کامل بپذیرم. برای اینکه مسئله را با تفکر و تدبیر حل کنم، تمام تلاشم را بکنم و در آخر اگر در موردی نیاز به مشورت دارم از انسان‌های صالح مشورت بگیرم. به اینجا که می‌رسم این مسئله در ذهن من مطرح می‌شود که وقتی هیچ‌کس نمی‌تواند مسئولیت زندگی مرا به عهده بگیرد آیا من می‌توانم این مسئولیت را در مورد دیگری به عهده بگیرم؟ آیا اگر چنین کنم این خیانت به خودم و آن فرد نیست؟ چرا که در نهایت مسئولیت زندگی هر فرد فقط و فقط به عهده خود اوست و لاغیر. اگر بار مسئولیت کس دیگری را به عهده بگیرم آن‌وقت تکلیف مسئولیت‌های زندگی خودم چه خواهد شد؟


اگر آقای مهندس مسئولیت مصرف خود را تمام‌وکمال نپذیرفته بودند آیا امروز شاهد این عمل عظیم و این نتایج شگرف در درمان اعتیاد بودیم؟ آیا اگر برای اداره امور کنگره به‌ویژه امور مالی آن متکی به منابع خارج از کنگره چه از طریق ارگان‌ها و چه خیرین بودند، امروز و در این شرایط کنگره می‌توانست پابرجا بماند؟ این درسی است که از مهندس عزیز گرفته‌ام و من هم مسئولیت دارم این آموزش را در زندگی خود اجرا کنم و تنها در این صورت است که لذت رسیدن به نتیجه را هم تجربه خواهم کرد.

نویسنده: همسفر ثریا رهجوی راهنما همسفر خندان (دنور)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر خندان (عضو لژیون سردار)
ارسال: همسفر سعیده رهجوی راهنما همسفر خندان (عضو لژیون سردار) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .