جلسه چهاردهم از دوره چهل و دوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره۶۰؛ نمایندگی أمین قم، با استادی مرزبان محترم مسافر جلال، نگهبانی مسافر امید و دبیری مسافر عباس، با دستورجلسه "وادی سوم و تأثیر آن روی من" یکشنبه 4 خرداد ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جلال هستم یک مسافر؛
از گروه مرزبانی، دبیر جلسه، نگهبان و کسانیکه نوشتارها را خواندند تشکر میکنم.
خداوند را سپاسگزارم که به من توفیق داد تا در کنار شما دوستان، در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم.
دستور جلسه امروز "وادی سوّم و تاثیر آن روی من"میباشد؛
متن وادی سوّم به ما میگوید: «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند» تمام وادیها در زندگی ما کاربردی هستند، اما اگر بخواهم در رابطه با وادی سوم صحبت کنم؛ من در زمان مصرف تمام مشکلات خودم را به گردن دیگران میانداختم و با آموزشهای کنگره60 خیلی بهتر شده بودم، اما بعد از اینکه در آزمون راهنمایی قبول نشدم، باز هم نمیخواستم مسئولیت قبول نشدنم را به عهده بگیرم، ولی این وادی به من میگوید که باید خودم مشکلم را بیابم، کنگره60 راهنمایی را میخواهد که به تکامل رسیده باشد و تعادل جسمی هم داشته باشد، ولی من با خودم مدام کلنجار میرفتم و خودم را مورد سرزنش قرار میدادم. بالآخره به نتیجه رسیدم در لژیون جونز شرکت کنم تا به تعادل برسم و موفق به گرفتن رهایی شدم. در حالی که فکر میکردم مشکل من قبول نشدن در آزمون است، اما بعد از رهایی در جونز متوجه شدم تعادل وزن چقدر اهمیت داشت برای من.
همین امر باعث شد دید من نسبت به زندگی و جامعه تغییر کند و نقطه تحمل خودم را متوجه بشوم. در مورد وادی سوم و تأثیری که روی من داشت اینجا بود که من چند روز پیش یک فهرستی از کارهای خودم را تهیه کرده بودم تا انجام بدهم. چیزی که نظر من را جلب کرده بود، افرادی بودند که در لحظه برخورد با آنها متوجه شدم تا چه حد نسبت به زندگی ناامید هستند. این در حالی است که در کنگره60 ما هر روز با روی خوش همدیگر را بغل میکنیم و انرژی مثبت به یکدیگر انتقال میدهیم، درست است که همه یکسری مشکلات را دارند و هر کس به طریقی گرفتاریهایی دارد، به نوعی حس کردم من نسبت به جامعهای که الآن وجود دارد دور هستم، من اگر بخواهم از دردسرهای خودم بگویم، در یک ماه اخیر اتفاقات و مشکلات زیادی را تجربه کردم. ولی چون در کنگره60 آموزش گرفتم بجای اینکه تقصیرها را به گردن دیگران بیندازم به دنبال راهحل باشم.
یکی از مهمترین راههایی که به نظر خودم میتوانم شادیهایم را ادامهدار کنم، شرکت در لژیون سردار میباشد، زیرا برای من یکی از بزرگترین لذتها این است که شعبه خودمان یک مکان از خودش داشته باشد و همین روالی که رو به پیشرفت دارد، بهتر از قبل شتاب بگیرد. اگر من میخواهم که آموزشهایم ادامه داشته باشد، مستلزم این است که این مکان همیشه آباد باشد و خیلی دوست دارم که من هم در این مسیرِ پیشرفتِ شعبهمان سهمی داشته باشم و این کار در صورتی امکانپذیر میشود که من بتوانم آموزشهایی که در کنگره60 میگیرم، در زندگی خودم کاربردی نمایم. زیرا وقتی خودم انسانی آباد باشم، میتوانم در آبادانی مکان زندگی خودم نیز مؤثر واقع شوم.
ممنون که به صحبتهای من توجه کردید.

(27)(12).gif)
تایپ و ویراستاری: مسافر محمّد لژیون نهم و مسافر محمّدحسن لژیون هفتم
عکس: مسافر علی لژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوّم
مرزبان خبری: مسافر صادق
تهیه و تنظیم: گروه سایت شعبه امین قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
156