جلسه نهم از دوره چهل و چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی گیلان با استادی همسفر جمشید، نگهبانی مسافر جمشید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه » وادی سوم و تاثیرآن روی من « روز یکشنبه چهارم خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان جمشید هستم یک همسفر. خدا را شاکرم که جایگاهی را تجربه میکنم که هرگز انتظارش را نداشتم. از بنیان و خانواده کنگره 60 نیز متشکرم، بنده سالها بود که خودم را گمکرده بودم و حتی نمیدانستم از زندگی چه میخواهم، تمام همسفرانی که در کنگره 60 حضور دارند در ابتدا به دنبال درمان مسافرشان هستند و بنده نیز از این امر مستثنا نبودم و همواره پیگیر درمان مسافرم بودم و قبل از ورود به کنگره انواع روشهای مختلف درمان را تجربه کرده بودیم و درنهایت دستخالی میماندیم.
کمپ، کلینیکهای درمان، مشاورههای مختلف و انواع اقسام روشها را امتحان نمودیم ولی باز موفق نشدیم. زمانی که همراه مسافرم به کنگره 60 آمدیم با خود فکر میکردم اینجا مانند مدرسه است و او باید به کلاس برود یاد بگیرد و من از او بازخواست کنم که امروز چه چیزی یاد گرفتی یا چهکاری انجام دادی. افکار من اینگونه بود زیرا از آموزشهای کنگره 60 هیچ نمیدانستم اما بعد از مدتی اولین لژیون همسفران آقا باراهنمایی آقا شروین در گیلان تشکیل شد و من نیز وارد این لژیون شدم و کار آغاز شد.
با افتخار میگویم بنده اولین رهایی همسفران آقا را دریافت نمودم و درعینحال به دنبال یادگیری و آموزش بیشتر از تمام عزیزان هستم. رفتهرفته بعد از حضور در لژیون متوجه شدم که تجارب بنده و راهنمایم بسیار به هم نزدیک است وما دغدغههای مشترک فراوانی داریم. زمانی که شروع به دریافت آموزشها نمودم، همراه با نوشتن CD وظایف رهجو بود که واقعاً از آن لذت بردم، زیرا آموزشهایی بود که هیچ جا تاکنون ندیده بودم.
با خود گفتم در اینجا میتوانم جواب مجهولات ذهنم را بیابم و یکی پس از دیگری پاسخ سؤالاتم را دریافت میکردم. در ابتدا متوجه شدم باید مسافر خود را رها کنم و مدام پیگیرش نباشم و همینطور رفتهرفته پس از گذشت زمان به آگاهی من افزوده شد و باعث شد اولین قدم را بردارم که آن رسیدن به رهایی بود. این امر باعث گردید که من مسئولیت زیادی را بر دوش خود حس نمایم.

دیگر برایم حضور مسافرم در کنگره مهم نبود زیرا جواب را پیدا کرده بودم که اگر او بخواهد به درمان برسد باید خودش خواسته داشته باشد و من این مهم را در کنگره 60 از آموزشهایی که آقای مهندس دژاکام در اختیار ما گذاشتند آموختم و بسیار مدیون ایشان هستم. بیرون از کنگره خیلیها به من میگفتند که برای چه وقت خود را در اینجا هدر میدهی و یا چه چیزی میخواهی؛ اما آنها نمیدانند آن چیزی که من میخواستم را در اینجا یافتم و همینگونه ادامه میدهم.
وادی سوم به ما میگوید اگر بخواهیم، هر کاری میتوانیم انجام دهیم اما مشکلات را باید بپذیریم و دیگران را مسئول ندانیم به این معنا که اگر مشکلات را بر عهده دیگران قرار بدهیم نمیتوانیم سربلند بیرون بیاییم و مشکل خود را خودمان باید رفع کنیم. با تفکر خود کارها را پیش ببریم و یک نکته بسیار مهم که آقای مهندس دژاکام بسیار تأکیددارند این است که از مشاوره و نکات افراد کاردان باید بهره ببریم اما تصمیم نهایی را باید خودمان بگیریم.
آقای مهندس دژاکام میفرمایند، برای حل مسائل 2 راه وجود دارد یا باید در همان حالت ماند و به عبارتی سوخت و ساخت یا باید با تلاش، کوشش، صبر و استقامت مشکلات را حل نماییم. اگر توانستیم راه دوم را انتخاب کرده و درراه درست حرکت کنیم قطعاً موفق خواهیم شد و دیگر بهانهجویی نمیکنیم و خود به دنبال حل مسائل خود میرویم و راه درست را مییابیم.
تایپ: مسافر صالح لژیون چهارم
ویرایش: مسافر بهنام لژیون دوم
عکس: مسافر مهدیالف لژیون پنجم
ارسال مطلب: دستیار مرزبان خبری، مسافر حجت لژیون سوم
گروه خدمتگزاران سایت نمایندگی گیلان
- تعداد بازدید از این مطلب :
145