English Version
This Site Is Available In English

وادی سوم، قبول و پذیرش مسئولیت خودمان

وادی سوم، قبول و پذیرش مسئولیت خودمان

جلسه دوم  از دوره بیست و چهارم  سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ روز‌های یکشنبه نمایندگی شیروان به استادی مسافر فرشید ، نگهبانی مسافر محمد  و دبیری مسافر گودرز  با دستور جلسه   " وادی سوم و تأثیر آن روی من" 4 خردادماه ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، فرشید هستم یک مسافر. ابتدا از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که به من فرصت دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و از شما عزیزان آموزش بگیرم. دستور جلسه امروز ، وادی سوم و تأثیر آن روی من است. باید بدانم در این دنیا هیچ‌کس به‌اندازه خود شخص نمی‌تواند به فکرش باشد. همه می‌دانیم که براثر مصرف هر نوع مواد مخدری، شهر وجودی ما که شامل جسم، روان و جهان‌بینی است، از حالت تعادل خارج می‌شود. اگر بخواهیم شهر وجودیمان را به تعادل برسانیم، باید از یک جایی شروع کنیم. باید این سه ضلع را باهم جلو ببریم و مطمئن باشیم اگر یکی از اضلاع رشد کمتری داشته باشد، به نتیجه نخواهیم رسید. برای به تعادل رسیدن جسم و روان، به آگاهی نیاز است تا در هستی و قوانین زندگی به کار بیفتد.با یک مثال شروع می‌کنم: از یکی از دوستانم که در یک مکان دیگر ترک کرده بود و حدود ۱۱ سال از ترک موادش می‌گذشت، پرسیدم آیا فکر و خیالت هنوز دنبال مواد است یا نه؟ او چیزی گفت که فهمیدم کنگره ۶۰ مکان بسیار مقدس و عزیزی است. دوستم گفت: "من همیشه فکر می‌کنم یک‌چیزی دنبالم می‌کند"، یعنی بعد از ۱۱ سال، خیالش راحت نیست و ذهنش هنوز درگیر همان مواد است. پس درمان صورت نگرفته و به تعادل نرسیده است. به گفته جناب مهندس، وقتی درمان اصولی انجام می‌شود اگر فرد در انبار مواد مخدر هم بخوابد، نسبت به مواد حسی نخواهد داشت. من هم‌اکنون، بعد از دو سال قطع مواد، این حالت رادارم. اگر مواد مخدر را کف دست من بگذارند، انگار سنگ گذاشته‌اند، چون حسی ندارم. اینجاست که آموزش کنگره ۶۰ معجزه می‌کند.
 

وادی سوم مثل شمشیری می‌ماند که به تفکر خراب‌شده ما فرود می‌آید؛ یعنی باید بدانیم کلمه "باید" برای چیست؛ یعنی تأکید قطعی. هیچ‌کس به‌اندازه خودت نمی‌تواند کارهای تو را انجام دهد. اگر خودت آمدی و یکی دو ماه پشت این در تحمل کردی و جلوتر آمدی و ثبت‌نام کردی، نتیجه خواهی گرفت و الا غیر.
اعتیاد ، مانند مار هزار سر است. اگر ۹۹۹ تا سرش را قطع کنیم و فقط یک سرش هم بماند، بازهم نمی‌شود. باید هزارتا سرش را بزنی. درست است که خیلی سخت است، ولی نتیجه‌اش خیلی شیرین است. در این مکان از هیچ‌کس انتظار کمک و غیره نداشته باشیم. مسئله دیگر این است که اعتیاد درمان دارد، ولی درمانگر ندارد. فقط باید خودت درمانگرت باشی. اینجا راهنماهای عزیز ما راهنمایی می‌کنند و راه را به ما نشان می‌دهند، اما درست سفر کردن به خود من برمی‌گردد. همیشه می‌گوییم: "اعوذبالله من الشیطان الرجیم"، یعنی خدایا ما را از شر شیطان نجات بده. ولی این مار هزار سر، چنان با لباس شکیل و تفکر و احساس خوبی می‌آید و زمانی می‌فهمی که دقیقاً وسط معرکه هستی. برداشت من از وادی سوم این است که مسئولیت کلیه کارهای خودمان را بپذیریم.

مرزبان خبری: مسافر صادق
عکاس: مسافر مهدی لژیون پنجم
تایپ: مسافر بهرام  لژیون پنجم
ویراستاری: مسافر محمد لژیون چهارم
ارسال: مسافر محمدرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .