English Version
This Site Is Available In English

فهمیدم که خودم باید به فکر خودم باشم

فهمیدم که خودم باید به فکر خودم باشم

جلسه نهم دوره سی‌ام کارگاه‌های آموزشی، خصوصی مسافران  کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان به استادی مسافر احسان، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه ((وادی سوم و تاثیر آن روی من)) روز یکشنبه چهارم خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان احسان هستم یک مسافر
سپاسگذار خداوندم که در این مکان مقدس حضور دارم از راهنمای عزیزم آقا رجبعلی و ایجنت شعبه آقای غلامی سپاسگزارم که به من اجازه دادند تا در این جایگاه خدمت کنم.باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی­کند؛ یعنی از این به بعد با تفکر و تدبیر، در مورد از میان برداشتن مشکلاتِ خودمان به آرامی اقدام کنیم.
مسئوليت اين كار بر عهدۀ هيچ شخصي نخواهد بود؛ مگر شخص شخیص خودمان! البته ما هرگز نمي­توانيم منكر كمك و همدردي و ياري ساير انسانها و یا اعضای خانواده باشيم؛ ولي بايستي به اين نکته توجه کامل داشته باشيم كه نقش اولِ مسئولیت‌ها و یا وظیفۀ حل مشکلات، بر عهدۀ خود ماست؛ زیرا ما به این حیات آمده‌­ایم تا روش حل مشکلات را بیاموزیم، بنایراین بایستی با تفکر،تلاش و امیدواری، برای پیدا کردن کلید مسائلِ غیر قابل حل، کوشش کنیم تا کلید را پیدا کنیم.
همانطور که همه عزیزان می‌دانید این ۱۴ وادی در کل زندگی ما نقش مهمی دارند و آقای مهندس در هیچ کدام از وادی‌ها از لفظ باید استفاده نکرده‌اند به جز وادی سوم که می‌فرمایند: باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند.
من هم تا قبل از رهایی در کنگره همسفر نداشتم اما خانواده‌ و اقوام همه به فکر من بودند که من ترک کنم اما تا روزی که خودم نخواستم و به کنگره نیامدم این امر محقق نشد. تا روزی که خودم به فکر رهایی از بند اعتیاد افتادم و به کنگره آمدم و ۱۱ ماه زحمت کشیدم، به موقع آمدم و رفتم سی دی نوشتم و فهمیدم که خودم باید به فکر خودم باشم.
پدر و مادر و برادرم همه حامی من بودند ولی من احسان خودم باید به فکر باشم و تلاش کنم تا به حال خوش برسم.
زمانی که تازه به کنگره آمده بودم وقتی می‌گفتند، حال خوش فکر می‌کردم وقتی که به تهران می‌روند آقای مهندس یک گونی دلار به آنها می‌دهد که می‌گویند به حال خوش رسیدیم که اگر اینگونه هم باشد روزی این پول تمام می‌شود، اما این حال خوشی که الان دارم با هیچ پولی قابل مقایسه نیست و این حال من قابل توصف نیست.
روزی که می‌خواستم برای رهایی به تهران بروم حالم مثل کسی بود که می‌خواهد به خواستگاری برود و حالم بسیار خوب و غیر قابل وصف بود.

ضبط صدا : مسافر رضا ل۵
تایپ: مسافر علیرضا ل۶
ویراستار: مسافر محمد تقی ل۹، مسافر مرتضی ل۹
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل14

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .