دوازدهمین جلسه از چهل یکمین دوره کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ شعبه نیمایوشیج بهشهر به استادی مسافر الیاس و نگهبانی مسافر مجتبی و دبیری مسافر علی با دستور جلسه: وادی سوم وتاثیر آن روی من در تاریخ1404/03/04 روز یکشنبه راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان الیاس هستم یک مسافر. سپاسگزار خداوند هستم یکبار دیگر فرصت به من داده شد در این جایگاه قرار بگیرم، آموزش بگیرم و خدمت کنم. خب، جادارد ابتدا تشکر کنم از گروه مرزبانی بابت تمام زحماتی که کشیدند و مسافرانی که در این جشن شرکت کردند. سپاسگزاری میکنم از آقای مهندس و خانوادهشان، دیدهبانهای محترم، بهویژه راهنمای خودم، اگر امروز اینجا هستم به دلیل آموزشهای بود که توسط ایشان دریافت کردم؛ و اما دستور جلسه، وادی سوم. باید دانست هیچ موجودی مانند انسان به خویشتن خود فکر نمیکند. اینکه میگوید هیچ موجودی مطلقاً تمایز قائل شده بین انسان و موجودات دیگر. داشتن اختیار باعث میشود به خود فکر کنیم و بار خود را به دوش بکشیم. در کنگره 60 در مسیر درمان میگوییم درمانگر خود رهجوست. وقتی رهجو وارد لژیون میشود باراهنمایی که بعد از عبور از فیلتر تازهواردین انتخاب کرد پیمان میبندد. رهجویی که وارد کنگره میشود به راهنمایش میگوید قالو بلی، یعنی در این مسیر با پیمانی که با تو بستم، حرکت میکنم و گوشبهفرمانت هستم تا به درمان برسم. سه نکته مهم، سه داروی مهمی که راهنمای در اختیار رهجو قرار میدهد، یک مورد داروی اپیوم که برای درمان فیزیولوژی شخص است. یکی هم سی دی و مورد سوم کارگاه و لژیون که میتوانیم اینها را بهصورت مثلث ترسیم کنیم. برای درمان یک دارو کافی نیست. اوتی بهتنهایی برای درمان کفایت نمیکند. البته برای قطع مواد ممکن است کافی باشد. ولی برای درمان هر سه ضلع اوتی، سی دی و حضور در کارگاه آموزشی و لژیون ضرورت است. ابتدای کار که میگویند سی دی وظایف رهجو باید بدانم که وظایفی که من برای رسیدن به درمان به آن نیاز دارم در آن سی دی آمده و هیچ احدی نمیتواند بجای من دارو بخورد، سی دی بنویسید و آموزش بگیرد. به عبارتی هر چیزی در مسیر درمان در رهایی من نقش داشته باشد خود من باید انجام بدهم. درسته خود من بارها به رهجوهایم تأکید کردم آنقدر که راهنما به فکر رهجو هست رهجو به فکر خودش شاید نباشد. بار انجام دادن یا ندادن این وظایف نمیشود روی دوش دیگری گذاشت، باید بهایی پرداخت شود. شما نمیتوانی پارک بری یا استخر مگر اینکه بهموقع مقدماتی را انجام داده باشی. روزی که من میآیم برای رهایی خودم را با خودم روبرو میکنم. اگر خط خمر من درستکار میکند، اگر حالم خوبه، نگاه میکنم به گذشتهام.همانطوری که حالم بد است نگاه کنم به گذشتهام.اینکه در این ده ماه سفر کدامیک از این پازل ها را درست انجام دادم. چند بار قبل ساعت 5 در شعبه حاضربوده ام.دارو بهموقع خورده ام.چند بار استخر رفته ام.مرتب کردن و بالا بردن زمان حضورم در شعبه خیلی مفهوم دارد حتی اگر امروز نسبت به جلسهی قبل پنج دقیقه زودتر در شعبه حاضرشده باشم. اگر نتوانم یعنی یک سال نتوانستم پنج دقیقه زودتر در شعبه یا لژیون حاضر شوم. اگر گندم بکاری گندم درو میکنی و اگر حنظل بکاری حنظل درو میکنی. هیچکسی را نمیتوانی برای حالی که دریافت میکنی، چه بهشت باشد و چه جهنم. مورد شماتت و نکوهش قرار دهی. چون در کنگره یاد گرفتیم هر چیزی برحسب عدالت در جای درست خود قرار میگیرد. حال دو شخصی که یکی سفر نامنظم داشته و دیگری یک جلسه هم غیبت نداشته نباید یکی باشد. اگر غیر این باشد بیعدالتی است. امیدوارم در این مسیربه سه دارویی که راهنما برای ما در نظر گرفته است اهمیت بدهیم و شبیه آب تصفیهشدهای که هر چقدر تکان بدهیم هیچگاه گلآلود نمیشود، یا مثل آبی نشویم که گل ولای آن تهنشین شده و با کوچکترین حرکتی بالا میآید و همهچیز را خراب میکند. ممنون از اینکه به صحبتهای من گوش کردید.

تایپ:مسافر محمد جواد لژیون هشتم
عکس:مسافر محمد رضا لژیون ششم
بارگذاری: مسافر مقداد لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
126