جلسه دوازدهم از دوره چهارم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدیپور قم با استادی مسافر محمود، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه "وادی سوم وتاثیر آن روی من" روز یکشنبه مورخ 4 خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
سخنان استاد:
ابتدا خدا را شکر میکنم که این فرصت را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. از ایجنت محترم، گروه مرزبانی و آقای یاسر، راهنمای محترم لژیون ششم، صمیمانه تشکر میکنم که اجازه خدمت را به من دادند. همچنین از راهنمای عزیزم، آقای اسماعیل، قدردانی میکنم که حال خوب امروز خود را مدیون ایشان هستم.
در مورد دستور جلسه باید بگویم که پیش از ورودم به کنگره ۶۰، مشکلات متعددی برای خودم ایجاد کرده بودم. بهواسطه تفکرات و نگرشهای اشتباه، توقعات بیجا و نابهجایی از اطرافیانم داشتم. برای مثال، زمانی که برادرم ضامن من میشد، تنها دو یا سه قسط را پرداخت میکردم. وقتی او با من تماس میگرفت و میگفت که از بانک تماس گرفتهاند بابت عدم پرداخت اقساط، در پاسخ میگفتم: «وقتی قسطها را پرداخت کردم، چرا از من تشکر نکردید؟» غافل از اینکه این وظیفه من بود و مسئولیت شخصیام را باید خودم به دوش میکشیدم. اینها همه ناشی از تفکرات گمراهکننده و توقعات نادرست من بود.
از زمانی که وارد کنگره ۶۰ شدم و آموزش گرفتم، متوجه شدم هر مشکلی که برایم به وجود آمده، نتیجه اشتباهات و عملکرد نادرست خودم بوده است. فهمیدم که تا خودم برای حل آنها اقدام نکنم، در مسیر درست حرکت نکنم و خواسته قلبی برای تغییر نداشته باشم، هیچکس نمیتواند به من کمک کند.
در مورد اعتیاد هم، که نزدیک به ۱۴ سال با آن درگیر بودم، در بسیاری از موقعیتها توقع کمک داشتم، در حالیکه نه حرکت میکردم و نه خواستهای واقعی برای رهایی از اعتیاد داشتم. اما از اطرافیانم انتظار کمک داشتم. طبیعی بود که وقتی آنها میدیدند من، «محمود»، خودم تلاشی نمیکنم و خواستهای ندارم، نمیتوانستند کمکی به من بکنند.
خدا را شکر میکنم که وارد کنگره شدم و آموزشهای خود را از وادی اول، که «تفکر» است، آغاز کردم. اکنون در وادی سوم قرار داریم که عنوان آن «باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند» است. جناب مهندس نیز در روز چهارشنبه فرمودند: کلمه «باید» در این وادی، به معنای الزام و قطعیت است. یعنی من، محمود، باید خودم تلاش کنم. راهنما مسیر را نشان میدهد، اما من باید خواستِ درونیاش را داشته باشم تا به نتیجه مطلوب برسم.
مشکلات و موانعی که پیش از ورود به کنگره داشتم، هرگز قادر به حلشان نبودم یا از آنها فرار میکردم و دیگران را مقصر میدانستم. تفکر صحیحی نداشتم و نیروهای منفی آنقدر بر من مسلط بودند که در ذهن خودم بهانه و توجیهاتی میساختم تا تقصیر را به گردن دیگران بیندازم و خودم را بینقص بدانم.
در پایان، باز هم خدا را شکر میکنم که در این مسیر قرار گرفتهام و در حال آموزش دیدن هستم. امیدوارم بتوانم این آموزشها را در زندگیام بهکار بگیرم و روزبهروز بهتر شوم.

اهدای لوح سردار به اعضاء لژیون سردار:


تهیه و تنظیم: گروه سایت مسافران نمایندگی محمدیپور قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
88