در خدمت نگهبان سایت همسفر سمیه هستیم تا مصاحبهای در خصوص دستورجلسه «وادی سوم و تاثیر آن روی من» داشته باشیم.
مسافر ایشان با تخریب هفت سال و آنتیایکس مصرفی شیره و تریاک وارد کنگره شدند. به مدت یادزه ماه و بیستویک روز به روش DST با داروی OT به راهنمایی مسافر فرزاد و راهنمایی همسفر نسرین سفر کردند، اکنون مدت سه سال است که از بند مواد مخدر به دستان پر مهر مهندس حسیندژاکام آزاد و رها هستند ورزش مسافر تنیس روی میز، ورزش همسفر والیبال است.
برداشت شما از وادی سوم چیست و اینکه چگونه این وادی را در زندگی خودتان عملی کردهاید؟
برداشت من از وادی سوم این است که بدانم و آگاه باشم که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند و با تفکر، صبر و استقامت به حل مشکلات خود به صورت تدریجی و پلهبهپله اقدام نمایم و هرگز امید خود را از دست ندهم و بدانم اگر امروز در زندگی مشکل یا رنجی دارم حل آن بر عهده خودم است و مسئولیت آنها را برعهده بگیرم و نباید از بقیه انتظار داشته باشم که بیایند و مشکلات من را حل کنند و باید خود چارهساز مشکلات خود باشم تا به حال خوش و آرامش برسم.
در چه زمانی بیشتر از همیشه حضور خداوند را در کنار خودتان احساس کردید؟
من باید تاریکیها را تجربه میکردم تا معنای روشنایی را میفهمیدم و اگر مسافرم در تاریکی اعتیاد بود مطمئناً من هم دارای تاریکیهایی بودم خداوند را شاکرم که مسیر کنگره60 را برای ما هموار کرد تا به اینجا بیاییم من از زمانی که وارد کنگره شدم و آموزش دیدم و خدمت کردم و حال خوش و آرامش رهجویان کنگره را دیدم حضور خداوند را در زندگیام بیشتر حس کردم و زیباییهای این جهان آفرینش و ارزشمند بودن خودم را بهتر احساس کردم و فهمیدم واقعا کنگره یک تکه از بهشت است؛ زیرا که حال دلم در این مکان مقدس بسیار خوب است.

به نظر شما اولین قدم برای خروج از مشکلات یا بنبست و حرکت به سمت آسایش، آرامش و سلامتی چیست؟
به نظر من اولین قدم این است که خود را به خاطر خطاهای گذشته یا ضدارزشهایی که انجام دادهام و منجر به ایجاد مشکلاتی در زندگیم شده است سرزنش نکنم و خودم را ببخشم و در جهت درست شروع به حرکت کنم و بدانم من اشرف مخلوقات هستم و با حرکت درست من، قدر مسلم نیروهای الهی به کمک من خواهند آمد و من میتوانم با حرکت در صراط مستقیم، جنت و حال خوش را در همین بعد از هستی تجربه کنم و اینکه باید بهای رسیدن به آسایش، آرامش و سلامتی را پرداخت کنم و شاکر و سپاسگزار کسانی باشم که در زندگیام یاریرسان من بودند تا بتوانم از آن حال بد و ناامیدی به سمت خوبیها و ارزشها حرکت کنم و معنای درست زندگی کردن را درک کنم.
به نظر شما خود کرده را تدبیر هست؟
کار نیروهای بازدارنده و منفی این است که ما را در حالت سکون نگه دارند و مانع رشد دانایی ما شوند و حس ناامیدی و ترس را در ما به وجود آورند که اگر مشکلی داریم و باعث آن هستیم و نمیتوانیم برای این درد و رنج کاری بکنیم؛ اما من در کنگره یاد گرفتم که صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است؛ پس باید برای کردههای غلط خود تدبیری درست کنم و فرصت جبران دارم هر روزی که بیدار میشوم خداوند فرصت دوباره زیستن را به من دادهاست و من میتوانم از جای خود بلند شوم و حرکت کنم و باید قدر فرصتهای خود را بدانم و از این پس سعی کنم که تدبیرهای درست داشته باشم که در زندگی دچار بنبست نشوم.
در آخر اگر سخن خاصی دارید بفرمایید.
در کنگره60 یاد گرفتم که من به هستی آمدهام تا آموزش بگیرم و خدمت کنم؛ پس باید به آن گنج درون خود دست پیدا کنم و بدانم بهترین گنج برای من رسیدن به ارزشها و گوهر ناب وجودی خودم است پس اکنون که مسیر کنگره برای من باز شده است به بهترین نحو از آموزشهای کنگره استفاده کنم و دچار عصیان و فراموشی نشوم و از این پس بدانم به خویشتن خویش بیشتر اهمیت بدهم و بدانم وجود من در هستی بسیار باارزش است و خداوند از روح خود و عشق خود در وجود من دمیده است.
تهیه، تنظیم و ارسال: همسفر عفیفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)دبیرسایت
همسفران لژیون بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
201