مسافرت و جابجاشدن خوب است، من قبلاً سکون محض بودم، وقتی حرکت را تجربه کردم، مفهوم سکون را بهتر فهمیدم.
من متوجه شدم، در زندگی دو دیدگاه بسیار متفاوت وجود دارد. یکی اینکه انسان فکر میکند؛ باید خودش برای همه چیز برنامهریزی کند و هیچکس وجود ندارد و خودش تنها در این حیات است.
دیدگاه من اینگونه بود که باید حرکت کنی، برنامهریزی کنی تا به خواستههایت برسی و اگر به مشکلی برخورد میکردم، میدانستم که تفکر و حسهایم غلط بوده است.
جهانبینی، ابزاری است که به من کمک میکند تا به کمک آن اشکالات خودم را پیدا و برطرف کنم تا به خواستههایی که دارم برسم، همچنین جهانبینی ابزاری شد که من از تاریکیها خارج شوم، به زندگی برگردم و این تلاشها ادامه داشت.
اما دیدگاهی که من داشتم، یک دیدگاه انفرادی بود؛ یعنی احساس نمیکردم که یک صور پنهان، یک تصویر بزرگتر و یک خالق نیز وجود دارد.
در ابتدای سوره بقره گفته میشود که چه کسانی پرهیزکاران هستند و به رستگاری میرسند؟ کسانی که خوبی میکنند، نماز را برپا میدارند و «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»؛ یعنی کسانی که به صور پنهان اعتقاد دارند. کسانی که میتوانند ایمان را پیدا کنند، کسانی هستند که میتوانند، توکل کنند؛ یعنی افرادی که نوع نگاهشان ازخودشان بیرون میآید و بقیه اجزای هستی برایشان مهم میشود.
آقای مهندس بیان میکنند: «اگر دستهای آسمانی کنار برود، انسان ظرف یک هفته خودش را به نابودی میکشد، همین انسانی که در سیاره زمین زندگی میکند».
هزاران دانشمند، دهها سال مطالعه کردند؛ ولی نتوانستند، راه درمان اعتیاد را پیدا کنند؛ چون باید آن نقشه آسمانی، همان تصویر بزرگتر، همان نیروی ما فوق هستی، این را رقم را میزد تا این اتفاق بیفتد. این یعنی همان ایمانی که در انسان وجود دارد و وقتی به آن نگاه میاندازیم، حیرت میکنیم.
در اینجا است که یادآوری میشود، غیر از ما سیستم و ساختارهای دیگری نیز وجود دارد، اینها نشانههایی هستند که انسان میتواند به آن پی ببرد.
اگر انسان «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» باشد، دیگر برای بسیاری از اتفاقاتی که در زندگی رخ میدهد، حساسیت به خرج نمیدهد و از یک آرامش بسیار زیادی برخوردار میشود.
انسان مأمور تلاش است؛ ولی مأمور نتیجه نیست، اگر در جهت حست، درست تلاش کنی؛ یعنی همان معادله عملکرد (نیرو × جابجایی) نیرو، یعنی احساس، اینکه با چه احساسی تلاش میکنی؛ یعنی همان نیت. جابجایی، یعنی تلاش، مسیرحرکت، این معادله نشان میدهد که عملکرد و نتیجه کار شما چطور بوده است. با این تفکر ذهنیت تغییر میکند و میفهمیم یک جاهایی تلاش الکی کردهایم.
اگر باور کنیم که یک طرف ما هستیم و یک طرف دیگر آفریدگار است، کیفیت زندگی ما بهتر میشود. اگر تلاش کردی و چیزی بدست نیاوردی، خودت را اذیت نکن؛ باید به تلاشی که کردیم، فکر کنیم که آیا تلاشت درست بوده، دیگر نتیجهاش مهم نیست.
آیه کلام الله مجید میفرماید: «چه بسا که چیزی را شما خیلی دوست داشته باشید، برای شما خوب نباشد و چه بسا شما چیزی را دوست نداشته باشید؛ ولی خیری در آن برای شما هست».پس این را به عنوان یک نگرش جهان بینی در نظر داشته باشیم تا کیفییت زندگی انسان بهتر شود.
تایپ: همسفر مرضیه (م) رهجوی راهنما همسفر کبری (لژیون دوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر منصوره (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خواجو
- تعداد بازدید از این مطلب :
269