English Version
This Site Is Available In English

پرهیز‌کاری راه رسیدن به آرامش

پرهیز‌کاری راه رسیدن به آرامش

در دنیا بیش از ۲۰۰ بیماری وجود دارد که تحت عنوان بیماری‌های روان تنی مطرح می‌شوند. یعنی این ۲۰۰ بیماری در اثر افکار پریشان به وجود آمده‌اند یعنی همان افکار و اندیشه‌هایی که روی ساختار فیزیولوژی و جسم ما اثر می‌گذارد و انسان‌ها را به نابودی می‌کشاند. زیرا بدن انسان بر مبنای مواد شیمیایی کار می‌کند و افکار منفی ساختار شیمیایی بدن و هورمون‌ها را تخریب می‌کند و بر روی آنها اثر می‌گذارد.
همه هنرها زیبا هستند و ما باید آنها را یاد بگیریم اما مهم‌ترین هنری که باید یاد بگیریم، هنر زندگی کردن است. باید هنر زندگی را بیاموزیم تا به آرامش و آسایش برسیم باید هنر زندگی کردن را یاد بگیریم تا از بروز بیماری‌ها جلوگیری کنیم. راه رسیدن به جنت و یا آرامش این است که به سمت پرهیزکاری برویم و درست زندگی کنیم هم‌چنین در زندگی انسان‌ها باید انسان‌های مقرّب پروردگار مشخص شوند‌.
اگر از قوانین الهی عدول کنیم به سمت حیوانی سوق داده می‌شویم. و اگر به سمت صراط مستقیم حرکت کنیم و از قوانین الهی پیروی کنیم به نور نزدیک می‌شویم. راه بهشت همان راه آرامش است؛ یعنی انسان هنگامی که در آرامش و آسایش است گویی در بهشت است و هنگامی که در رنج است گویی در دوزخ است. حالا شرط اینکه ما در بهشت قرار بگیریم چیست؟ شرط آن پرهیزکاری و انجام فرامین الهی است و انجام ندادن فرامین الهی انسان را به قالب حیوانی نزدیک می‌کند. این قوانین که ما را به سمت آسایش و آرامش می‌برد چیست؟ همان مطالبی است که در قرآن کریم آمده است و پیامبران الهی درصدد بودند تا آنها را به ما آموزش بدهند قوانینی مانند این مطالب که می‌گوید: دروغ نگویید، به اموال دیگران دست درازی نکنید، غیبت نکنید، تجسس نکنید، گمان بد نبرید، قضاوت نکنید، تهمت نزنید، مال حرام نخورید، به پدر و مادر خود احترام بگذارید و با دیگران با نیکی رفتار کنید.
سختی‌ها در زندگی انسان‌ها وجود دارد تا ما بسیاری از مطالب را بیاموزیم اگر سختی در زندگی نباشد انسان کار آزموده نمی‌شود وقتی که به یک گردنبند زیبا نگاه می‌کنیم و از آن لذت می‌بریم باید بدانیم این جواهر هزاران سال در اعماق زمین در تاریکی و تحت فشار بوده است و قبل از آن در کروات دیگر وجود داشته است. پس از هزاران سال آن را از اعماق زمین بیرون آورده‌اند و آن را شکل دادند تا به این زیبایی در آمده است و درخشش دارد اگر آن سختی‌ها نبود این گردنبند زیبا به وجود نمی‌آمد. به دلیل تحمل سختی‌ها است که انسان می‌تواند راه‌ خودش را پیدا کند انسان در سختی آفریده شده است.

در راحتی و سکون هیچ زایشی نیست و انسان باید حرکت کند و سختی‌ها را بپذیرد. گاهی مطالب باید برای ما بسیار تکرار شود تا در وجود ما نهادینه شود؛ بنابراین تکرار کردن مطلب مانند ضربات چکشی است که بر یک میخ فرود می‌آید و آن میخ در سنگ یا دیوار فرو می‌رود و نباید از تکرار کردن روی گردان باشیم؛ زیرا با تکرار کردن مطلب برای ما یادآوری می‌شود و در وجودمان نهادینه می‌شود.
در زندگی انسان حلقه‌هایی وجود دارد مانند حلقه کودکی، نوجوانی، جوانی، سالمندی و مرگ. پس از مرگ نیز حلقه‌هایی وجود دارد، انسان تا وقتی در حلقه کودکی قرار دارد مشغول بازی و یادگیری و خوش‌گذرانی است. وقتی به مرحله جوانی و نوجوانی می‌رسد درگیر غرور کاذب جوانی می‌شود اما وقتی به مرحله سوم می‌رسد باید در خود آگاهی را رشد دهد نه مانند کودکی مشغول بازی کردن و بازیچه بودن باشد و نه مانند نوجوانی و جوانی درگیر غرور و منیت باشد؛ بلکه باید به سمت آگاهی و پرهیزکاری برود در این حلقه ممکن است مادیات بر انسان سوار شود بسیاری از انسان‌ها در این حلقه ریزش می‌کنند؛ زیرا مشغول جمع آوری مال می‌شوند و مادیات چشم و گوش آنها را می‌بندد و حرص و طمع بر آن‌ها چیره می‌شود و به جای اینکه مادیات در خدمت انسان باشد انسان در خدمت مادیات قرار می‌گیرد بنابراین انسان در این حلقه باید حواسش را جمع کند و دقت داشته باشد که در چه مرحله حساسی وجود دارد.

ما نمی‌توانیم بگوییم که حلقه سوم دقیقاً در چه سنی شروع می‌شود، شاید یکی در ۳۰ سالگی و شخصی در ۴۰ سالگی به این حلقه ورود پیدا کند؛ اما هنگامی که به حلقه سوم برسد تحول ایجاد می‌شود که تازه آن موقع می‌فهمد کجای کار قرار دارد. در این مرحله شخصی که آگاه است به یک مرحله پختگی رسیده است این مرحله تا جدایی انسان‌ها از کالبد مهمترین بخش حیات انسان شروع می‌شود و تمام می‌شود؛ زیرا زندگی پس از مرگ تحت تاثیر حلقه سوم است و مهم‌ترین حلقه در حیات انسان حلقه سوم است.

هر کس در این حلقه قرار دارد باید تمام تلاش‌ خودش را بکند تا کاملاً تصفیه شود و به اهداف عالی و انسانی خود برسد حلقه سوم بنیان و ریشه آغاز اولین دوره حیات‌ها در جهان بعدی می‌باشد.تزکیه و پالایش از این مرحله شروع می‌شود و انسان در این مرحله آگاه می‌شود و در این مرحله باید به سمت صراط مستقیم حرکت کند و فرامین الهی را انجام بدهد تا به اهداف عالی خود برسد و به اهدافش جامه‌ی عمل بپوشاند. و این بنیان و ریشه اولین دوره حیات‌ها و جهان بعدی می‌باشد شخص در این حلقه باید کاملاً تزکیه و پالایش شود و به مرحله پختگی برسد و فرامین الهی را انجام دهد تا آماده شود برای حلقه‌های مهم که پس از مرگ وجود دارد.

انسان باید به نیروی خفته درون خودش توجه کند و بداند که در درونش نیروی عظیمی وجود دارد و آن نیروی خفته را بیدار کند انسان باید به خودش باورهای مثبت تلقین کند اگر شخصی در سرمای زمستان گیر بیافتد و از همان ابتدا باور داشته باشد که یخ می‌زند و جانش را از دست می‌دهد این اتفاق برایش رخ می‌دهد اما اگر از همان ابتدا به خودش تلقین کند که زنده خواهد ماند و قوی است و توان بالایی دارد از این مرحله عبور خواهد کرد و زنده می‌ماند بنابراین باورهای ما و افکار ما باید مثبت باشد و باید به خود تلقین‌های مثبت کنیم و مثبت اندیش باشیم تا نیروی خفته ما بیدار شود انرژی درونی ما حد و حصر ندارد و می‌توانیم او را بیدار کنیم و می‌توانیم بگوییم من می‌توانم و بالعکس می‌توانیم انرژی درونی خود را سرکوب کنیم بگوییم من نمی‌توانم من لیاقتش را ندارم و به خود انرژی منفی بدهیم.

بعضی از انسان‌ها  بیمار می‌شوند تا به دکتر مراجعه می‌کنند چندین برچسب به آن‌ها زده می‌شود که تو فلان بیماری‌ها را داری و این چیز خوبی نیست بلکه انسان باید قوی باشد و به خودش باورهای مثبت تلقین کند.

نویسنده: همسفر سعیده رهجویراهنماهمسفرپریسا (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر ریحانه رهجوی راهنماهمسفر پریسا (لژیون اول)
ویرایش: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .