وادیها در کنگره قسمتی از علم جهانبینی هستند و عمل به آنها یعنی تغییر در دیدگاه انسان و حرکت در مسیر درمان و تعادل. در وادی اول تفکر را داریم که تفکر صحیح یعنی اولویتبندی مشکلات و بسته به اولویت چهارچوب گذاشتن و تمرکز روی مشکلات و پیدا کردن راه حل آن که باید از تجربه و آموزش هم استفاده کنیم.
در وادی دوم که با کار روی آن از پوچی و ناامیدی فاصله گرفتیم، حالا در این وادی میخواهیم حرکت کنیم. برای حرکت باید دو نیرو را بشناسیم یکی تواناییهای خودمان، زیرا ما جهان اصغر هستیم هر آنچه در هستی و کائنات موجود هست در ماهم وجود دارد پس باید از آنها بهره ببریم و شناخت این نیروها باعث فاصله گرفتن ما از ناامیدی و پوچی میشود؛ دوم اینکه نیروهای بازدارنده را بشناسیم که با ظاهری زیبا و آراسته وارد میشوند و لباس مقدسی به تن دارند نه ضد ارزش؛ پس شروع کردیم به حرکت به سمت درمان و در این حرکت به دلیل طلبکارانه که خاصیت مصرفکننده است از همه انتظار کمک داریم و همه باید در اختیار ما باشند. چون میخواهیم درمان شویم و این یک تفکر مخرب است و تا زمانی که این تفکر را داریم درمان نمیشویم.
در اینجا وادی سوم مثل شمشیر بر مرکز این تفکر خراب فرود میآید. «باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان برای خویشتن خویش فکر نمیکند» این باید، یعنی این یک قانون است و اجرا میشود چه بخواهیم چه نخواهیم یعنی تمام مسئولیت بر عهده خود ماست پس اگر آموختیم که آموختیم وگرنه از روزگار که معلم سختگیری است میآموزیم. اعتیاد درمانگر ندارد تمام مسئولیت با مصرفکننده است؛ خودمان شروع کردیم خراب کردیم حالا هم باید خودمان درست کنیم.
درمان اعتیاد نوعی مدیریت بحران است و اگر این مدیریت با آموزش و تفکر سالم همراه نباشد تخریب و ویرانی به دنبال دارد. مصرفکننده مستقیماً در جایگاه مدیریتی قرار دارد و اداره امور درمان و زندگی در دست اوست تا به اوضاع نابسامان بهبود بخشد، پس در این شرایط پرداختن به حاشیهها و مسائل بیاهمیت ایجاد مشکل میکند. باید اولویت درمان باشد و همه تمرکز و انرژی روی درمان قرار بگیرد. پس مسئولیت کارمان را بپذیریم در جهت مشکلاتمان تلاش کنیم سختی را با روی باز بهعنوان بازپرداخت بدهی کارهایمان بپذیریم و سعی کنیم مشکلات را با تفکر و بهآرامی حل کنیم. در این حالت با کاهش مشکلات جسمی و روحی شرایط مساعدی در زندگی ما حاکم میشود و فرصت مناسب فراهم میگردد تا کمبودها و کاستیها را جبران کنیم.
هر انسانی برای رسیدن به تکامل باید از گذرگاههای سخت عبور کند گذرگاه سخت برای هرکس متفاوت است برای یکی پول، مقام، منیت، جایگاه و اعتیاد است. باید دانست؛ هیج موجودی به میزان خود انسان ، به خویشتن خویش فکر نمیکند. به گفته آقای مهندس که فرمودند: ما به این دنیا آمدیم که روش حل مشکلات را یاد بگیریم، پس باید با تفکر، کوشش و امیدواری برای پیدا کردن کلید مسائلمان کوشش کنیم.
اولین قدم برای حل مشکلات این است که، باید شناختی کافی از خودمان داشته باشیم پس باید خودمان را بشناسیم. بهترین کار هم برای حل مشکلات که در وادی سوم آمده این است که باید بیشترین تفکر و کوشش را برای حل مشکل انجام بدهیم. در کل نیروهای منفی به بهترین و زیباترین شکل ظاهر می شوند و دائم در حال القاء و الهام پیامهای خودشان هستند ولی من اگر شناخت کافی از خودم داشته باشم می توانم درکنار پذیرفتن مسئولیت هایم تمام کارها را انجام بدهم و به خوبی از گذرگاه مشکلاتم عبور کنم .من باید یاد بگیرم که راجع به خودم درست فکر کنم تا در حل مشکل خودم، خودم اقدام کنم.
جهانبینی به من آموزش میدهد که اگر راه کجی را انتخاب کنم، ضربه به خودم میزنم. مثل کسی که سر شاخه درختی نشسته باشد و شاخه را میبُرد. وادی سوم به من آموزش میدهد که خودم بالاترین نقش را در حل مشکلاتم دارم و هیچ کس بار مشکلاتم را به دوش نمیکشد. باید مسئولیت کارهای خودم را به عهده بگیرم و در حل مشکلاتم از کسی طلبکار نباشم.همه این مشکلات به خاطر عملکرد من در گذشته بوده و من نباید کسی را سرزنش کنم. من یاد گرفتم که از نشستن و غصه خوردن، فحش و ناسزا گفتن نتیجهای نمیگیرم، خودم باید حرکت کنم و با امید و توکل به خدای خوب و مهربان با تفکر درست و برنامهریزی درست تلاش و کوشش کنم برای حل مشکلاتم تا به نتیجه خوب برسم.
تایپ:راهنمای تازه واردین همسفر حمیده
ویرایش و ارسال: همسفر معصومه نگهبان سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
129