English Version
This Site Is Available In English

در زندگی، بالاترین نقش بر عهده خود ما است

در زندگی، بالاترین نقش بر عهده خود ما است

سلام دوستان سمیه هستم همسفر

کنگره‌‌‌۶۰ بهترین راه‌ها و آموزش‌ها را نثار انسانهایی می‌کند که در تاریکی مطلق هستند و با چهارده وادی راه و مسیر بیرون آمدن از این تاریکی، میسر می‌شود. بین تمام وادی‌ها، تنها در وادی سوم کلمه «باید» در ابتدای جمله قرار گرفته است. زمانی که برای اولین بار در لژیون جهانبینی وقت مشارکت به من رسید؛ اولین سوالی که از راهنمای خود پرسیدم، این بود که چرا من باید این مشکلات را به دوش بکشم؟ به بهترین شکل ممکن جواب خود را از راهنما گرفتم و ایشان به من گفتند: انتخاب خودت بوده است؛ ابتدا متوجه نشدم، ولی بعد از گذشت زمان به این موضوع پی‌بردم که «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند»؛ چرا‌که من دلیل مصرف نیکوتین خود را قبل از ورود به کنگره، مسافر خود می‌دانستم؛ ولی در ادامه وقتی سفر خود را شروع کردم و با تلاش و حرکت خود به پایان رساندم و به حال خوش رسیدم؛ به این موضوع پی بردم که اگر خود انسان برای خودش تلاش نکند، از بقیه چه انتظاری می‌توان داشت؟ اگر خودم را دوست نداشته باشم، چگونه می‌توانم دیگران را دوست داشته باشم؟ و پاسخ همه این سوالات در وادی سوم به بهترین شکل دریافت می‌شود.

سلام دوستان شبنم هستم همسفر

عنوان وادی سوم با کلمه «باید» شروع می‌شود؛ باید دانست؟ چه چیزی را باید دانست؟ «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند». برخی انسانها معتقد هستند که دیگران باید مشکلات آن‌ها را حل کنند؛ چنين افرادی همیشه نیازمند دیگران هستند و خود را باور ندارند، مسئولیت کارهایشان را به عهده نمی‌گیرند و منتظر هستند تا یک نیرو و امداد غیبی به طور معجزه آسایی، مشکلات را از سر راهشان بردارد. ما در این وادی، برای آغازی تازه قدم برمی‌داریم، آغازی که ما را به صلح، آسایش و آرامش هدایت می‌کند؛ بعنوان مثال اگر بیمار هستیم، کاری کنیم که به سلامتی و یا اگر در جنگ و جدال هستیم، به صلح و اگر افسرده هستیم به آرامش برسیم. از طبیعت الگو بگیریم؛ چرا که طبیعت دائم در حال تغییر است. کلید حل مشکلات را پیدا کنیم؛ اگر انسان خود جستجو نکند و با تمام کاوشگران ماهر همنشین شود، به موضوع واقعی نمی‌رسد، مگر اینکه خودش وارد عمل شود؛ یعنی بالاترین نقش بر عهده خود ماست. ما به این حیات آمده‌ایم تا مشکلات خود را حل کنیم؛ بنابراین مشکلات در زندگی ما مصیبت نیستند و جزئی از زندگی ما هستند. برای رسیدن به تکامل انسان، وجود مشکلات در زندگی به این مفهوم می‌باشد که ما در گذشته درست عمل نکردیم و اوضاع و احوالی که با آن روبرو  هستیم در اثر بذرهایی است که در گذشته کاشته‌ایم و سالها آنها را آبیاری کرده‌ایم. جمله معروف: هرچه کنی کشت، همان بدروی.

حال چه باید کرد؟ درست است که ما دچار مشکلات شده‌ایم؛ ولی باید بگوییم خود کرده را تدبیر هست؛ زیرا «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند»؛ بنابراین با تفکر، سعی، تلاش و امیدواری، برای پیدا کردن کلید مسائل غیر قابل حل، بکوشیم و از این به بعد برای حل مشکلات خود، به آرامی اقدام کنیم. در آخر از جناب مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان صمیمانه سپاسگزارم.

سلام‌ دوستان زهره هستم همسفر

وادی سوم می‌گوید: «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند»؛ یکی از ارکان اصلی کنگره، آموزش وادی‌ها است که همه آنها به صورت زنجیره به‌هم وصل هستند. وادی سوم با کلمه تأکیدی «باید» شروع‌ شده که بیشترین بار معنایی را در خود دارد و این تاکید، نشان از قانونی محکم و خلل‌ناپذیر است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، در هستی و زندگی انسان جاری است؛ این قانون در تمام سطوح زندگی ما حکم فرماست و یکی از قوانینی است که دنیای ما بر پایه آن اداره می‌شود.

اما چه چیزی را باید دانست؟ باید بدانم هیچ کس به اندازه خود من، به فکر خود من نیست. ما به گونه‌ای آفریده شده‌ایم که از پس هر مشکلی می‌توانیم بربیاییم. این وادی به ما هشدار می‌دهد که اگر هر مشکلی در زندگی‌ داریم، حالا چه خواسته، چه ناخواسته، دست پخت خودمان است؛ بنابراین نباید برای آن مشکل زانوی غم در بغل بگیریم، ناامید شویم و به همه، حتی خودمان و خداوند ناسزا بگوییم. ما باید بدانیم کلید مشکلات در دست خود انسان است و هر انسانی برای رسیدن به کمال، باید گذرگاه‌های سختی را پشت سر گذارد تا با توانایی و قدرتی که دارد، بتواند مسیر زندگی خود را هموار کند تا به صلح، آرامش و آسایش برسد؛ بنابراین ناامید نباشیم و از هیچ کس، هیچ انتظاری نداشته باشیم؛ زیرا اگر همه افراد جمع شوند و بخواهند به جای من تفکر کنند و به جای من از این گذرگاه‌ها عبور کنند، هیچ فایده‌ای ندارد و به جایی نمی‌رسم.

برای حرکت در این مسیر، سه رکن اصلی وجود دارد؛ اول باید بتوانیم ارتباط خوبی با خودمان برقرار کنیم و اشکالات خود را ببینم؛ وقتی این کار انجام شد، پنجاه درصد مسئله حل می‌شود. تک‌تک ما باید این اشکلات را در درون خودمان پیدا کنیم و واقعا این کار لذت‌بخش است؛ زیرا دیدن نقاط ضعف، خود انسان را اذیت می‌کند ولی تلاش برای رفع آنها لذت‌بخش‌تر است و آن موقع است که از وجود خودت لذت خواهی برد. دوم اینکه سختی‌ها را با روی باز تحمل کنیم و به عنوان بازپرداخت بدهی خود بپذیریم و سوم سعی کنیم خودمان مسئله را با تفکر و تدبیر به آرامی حل نماییم؛ زیرا به این حیات آمده‌ایم تا راه حل مشکلات را پیدا کنیم.

سلام دوستان هستی هستم همسفر

سالهای زیادی از زندگی را در جهل و تاریکی زندگی می‌کردم، صبح تا شب فکرم این شده بود که خدایا تو می‌دانستی که من چقدر از اعتیاد و سیگار متنفر هستم پس چرا با کسی ازدواج کردم که اعتیاد دارد؟ همیشه در ذهنم نقشه می‌کشیدم که چطوری جدا شوم و فقط در فکر طلاق بودم؛ فکر می‌کردم آدم معتاد، شخصی است که فقط به فکر خودش است و زن، بچه و اطرافیان برایش مهم نیست. با هزاران روش سعی کردیم ترک کند و پول زیادی هم بابت قرص و داروی ترک اعتیاد دادیم تا اینکه خدا مسیر کنگره را سر راهمان قرار داد؛ به یاد دارم اولین روزی که جلوی در کنگره آمدیم، فقط برای این بود که مسیر را یاد بگیریم؛ ولی وقتی دیدم همه مرتب، منظم و با لباس سفید و اتو کشیده همدیگر را بغل می‌کنند، کلی در ماشین اشک ریختم که خدایا کمک کن مسافر من هم بیاید و درمان شود؛ خدا را شکر ما هم به کنگره آمدیم و زندگی روی خوشش را به ما نشان داد.

اکنون متوجه شدم که خودم بیشتر از مسافرم به این آموزش‌ها نیاز دارم  و مرتب دلم بهانه کنگره را می‌گیرد؛ تازه معنی زندگی کردن را فهمیدم و وقتی از مسافرم دور هستم دلتنگش می‌شوم. یادم می‌آید که موقع مصرف همیشه می‌خواستم کاری کنم که کسی مسافرم را نبیند، فکر می‌کردم باعث خجالتم می‌شود و من چقدر ناآگاه بودم؛ ولی اکنون از مسافرم ممنونم به خاطر اینکه یک مصرف‌کننده بود؛ چون اگر مصرف کننده نبود، من با کنگره آشنا نمی‌شدم و در جهل و نادانی مانده بودم. امیدوارم بتوانم در این راه مقدس قدم بردارم و یک رهجوی فرمان‌بردار و خدمتگزار در کنگره باشم. خدای بزرگم را هزاران هزار بار شکر می‌کنم بابت وجود آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترمشان که این بستر را برای ما فراهم کردند تا من همسفر بتوانم راه درست زیستن را یاد بگیرم. خدا را شکر بابت وجود راهنمای خود که در این راه بهترین معلم برای من بودند، هستند و من از ایشان آموزش می‌گیرم.

سلام دوستان بهناز هستم همسفر

خداوند بزرگم را شاکر و سپاسگزارم که راه من و مسافرم را به کنگره باز کرد. درباره وادی سوم که گفته می‌شود: «باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمی‌کند»؛ باید بگویم که من در این وادی فهمیدم که هیچ کسی به اندازه خودم به فکر خودم نیست و نباید از کسی هیچ توقعی داشته باشم. اگر بخواهم تجربه خود را راجع به این مسئله بگویم؛ وقتی من وارد سفر دوم شدم، نیروهای‌بازدارنده و منفی با قدرت بسیار شروع کردند بر من هجوم‌آوردن و من به نقطه‌ای رسیدم که از حس ناامیدی و کفر پر شدم، دائماّ ذهنم درگیر افکار منفی بود، مشکلات روزبه‌روز بیشتر و بیشتر می‌شد و شیطان واقعا با یک چهره دلسوزانه و مهربان وارد زندگی من شد و من را تا مرز نابودی کشاند؛ ولی وقتی خوب فکر کردم، دیدم که این نیروها دارند من را به طرف ناامیدی می‌کشانند و تمام این‌ها، نیروهای بازدارنده هستند؛ خوب تفکر کردم و به این نتیجه رسیدم که نباید از هیچ کسی در زندگی توقعی داشته باشم، هیچ کسی به اندازه خودم به فکر خودم نیست، باید مسئولیت زندگی خود را بپذیرم و سعی کنم با تدبیر و تفکر درست، راهم را پیدا کنم، امیدم را از دست ندهم و همه‌ سختی‌ها را با دل و جانم بپذیرم؛ بدانم که درختان ایستاده می‌میرند و تا لحظه مرگ دست از تلاش خودم برندارم. از خداوند می‌خواهم با اینکه هنوز نیروهای منفی با تمام قدرت به من حمله می‌کنند ولی این قدرت و توان را به من دهد که در برابر این‌ها بایستم و دچار ناامیدی و یاس نشوم و راه درست را انتخاب کنم تا به سربلندی برسم. از آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان ممنونم بابت انرژی و آموزش‌هایی که به ما می‌دهند.

رابط خبری: همسفر عزت رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون شانزدهم)
ویراستاری: همسفر هاجر رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون یازدهم)
عکس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هفتم)
ارسال: همسفر پگاه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .