وادی سوم یا منزلگاه سوم برای رسیدن به مقصد نهایی که همان عشق و محبت است، به ما میگوید:«باید دانست؛ هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.» در این منزلگاه آقای مهندس از ما میخواهند با ابزارهای بهدستآمده از وادیهای اول و دوم؛ یعنی تفکر سالم، خودباوری و اتکا به قدرت درونی خود، به جنگ با مشکلات زندگی برویم و با آنها به مبارزه عمیق بپردازیم و بدانیم که هیچکس به اندازه خودمان، نه واقف بر مشکلات ما و نه قادر به حل آن است.
وجود مشکلات برای انسان، یک مسئله کاملاً طبیعی است، ولی آنچه این داستان را در زندگی انسانها متفاوت میکند، چگونگی برخورد با مشکلات است و سرنوشت انسانها با نحوه برخورد آنها با مشکلاتشان ارتباط تنگاتنگی دارد. آقای مهندس در این وادی اشاره به این مطلب مهم دارند که انسان اگر خود جستجو نکند، اگر با همه کاوشگران ماهر، همنشین باشد به موضوع واقعی نمیرسد و اینکه ما به این حیات آمدهایم تا روش حل مشکلات را بیاموزیم، اما چگونه؟
برای حل مشکلات باید چند نکته مهم را در نظر بگیریم که در این وادی به زیبایی به آنها اشاره شدهاست. درابتدای امر بپذیریم که مشکلات زندگی ما از رفتارهای نادرست، افکار، اندیشهها و تصمیمات غلط گذشته ما ناشی میشوند. این مسائل، حاصل کاشت بذرهای پوچ و تلخ در زمین وجودی و سپس زندگیمان در درون و برون بوده؛ پس نه زمین مقصر است، نه زمان، نه خواست خداوند بوده و نه شانس ما، نه سرنوشت بوده و نه پدر و مادر مقصر بودهاند. هرچه که بوده و هست از افکار، کردار و تفکر نادرست نشأت گرفته و هیچ موجودی در ایجاد این وضعیت سهیم و دخیل نیست. اگر این پذیرش در ما بهوجود آید که آنچه میبینیم، حاصل رفتار و اعمال خودمان است، اولین جرقهها در ذهن ما ایجاد میگردد و باور میکنیم که خودمان مقصر هستیم و الآن هم تنها خودمان میتوانیم آن را حل کنیم. این نقطه، شروع خودباوری و اتکا بهنفس است.
آقای مهندس در این وادی از ما میخواهند، هم نیروهای درونی خود را بشناسیم و هم نیروهای تخریبی و بازدارنده را باور کنیم و یقین بدانیم که با تفکر درست مشکل ما برطرف میگردد؛ مراقب باشیم افکار و اندیشههای بازدارنده و تخریبی بر سر راهمان ایجاد مانع نکنند و ما را به ورطه ناامیدی از حل مشکلات نکشانند و بدانیم تا زمانیکه امید داریم، نقشه راه برای حرکت را دارا هستیم.
هرگز نباید دو ابزار قدرتمند ایمان و امید را از دست بدهیم؛ چراکه حاصل ناامیدی، جز سیهروزی، غم، اندوه و از دستدادن فرصتها، چیز دیگری نیست.
مطلب مهم دیگری که آقای مهندس به آن اشاره دارند، حل مشکلات بهصورت تدریجی و پلهپله است. کسانیکه فکر میکنند مشکلاتی که سالها با نادانی، تصمیمات غلط و به دور از تفکر صحیح در زندگی آنها پدیدار گشته را میشود یکشبه و با یک ورد، دعا و جادو از بین برد، این افراد؛ همانهایی هستند که از چاله بیرون میآیند و در چاه فرومیروند، مشکلات یکشبه پدید نیامدهاند که یکشبه از بین بروند؛ پس صبر، ایمان، خودباوری، امید و تفکر سالم را بهعنوان ابزاری برای حل آنها، باید در دست گرفت و به پیش رفت تا بتوان بر مشکلات غلبه پیدا کرد.
نکته مهم بعدی این است که برای حل مشکلات زندگی، باید زاویه دید ما نسبت به مسائل و مشکلات تغییر کند. وقتی به مشکلات به شکل لعنت خداوند نگاه میکنیم، درحقیقت دست خود را از همه ابزارهای مبارزه با مشکلات، خالی میکنیم؛ باید بدانیم که حل مشکلات منجر به رشد و تغییر جایگاه ما به سمت بالا میگردد که این همان رحمت خداوند است.
در مواجهه با مشکلات باید چند نکته دیگر را هم درنظر داشت؛ اول اینکه بهمحض بروز کوچکترین مشکل در مسیر زندگیمان، باید سعی در حل آن بنمائیم. کسانیکه از مشکلات و مسائل کوچک زندگیشان به سادگی میگذرند به زودی به مسائل و مشکلاتی میرسند که شاید غیرقابلحل باشند؛ مثل آن مادری که اولین بار متوجه دزدیدن تخممرغ توسط فرزندش شد، اما آن را نادیده گرفت و پنهان کرد، این مشکل، روزی فرزندش را به دزدیدن شتر، کشتن ساربان و رسیدن به مرحله قصاص رساند؛ حال آنکه میشد درابتدای امر از این فاجعه جلوگیری کرد.
اگر در زندگی خود و اطرافیان نگاه کنیم به مثالهای متعددی از این قبیل مشکلات که انتهای آن به مسئلهای لاینحل تبدیل شده میرسیم؛ پس با تیزبینی باید مشکلات کوچک را شناسایی کرد و با تیزهوشی و خودباوری آن را حل نمود تا بهصورت معضلی غیرقابل حل درنیاید.
نکته بعدی اینکه در مواجهه با مشکلاتی که احساس میکنیم بسیار سخت و غیرقابلحل هستند، علاوه بر تمام نکات گفته شده، میتوان راهحل دیگری هم برای آنها درنظر گرفت؛ باید با بررسی دقیق، کسانی را پیدا کنیم که مشکلی مشابه ما داشتهاند، آنها را کاملاً مورد رصد قرار دهیم، نحوه رفع مشکل را از دید آنها ببینیم و سپس شرایط محیطی و زندگی خود را کاملاً هوشمندانه با شرایط آن شخص مطابقت دهیم، نقاط مشترک را پیدا کنیم و بهدنبال مسیرهای جدید برای رفع مشکل خود بر مبنای شرایط زندگی و ابزارهای در دست خودمان باشیم. این نوع برخورد با مشکل درحقیقت، نوعی مشورتگرفتن غیرمستقیم است که تصمیمگیرنده نهایی برای حل مشکل، خودمان و آن هم بر مبنای شرایط زیستی و محیطی خودمان است.
درنهایت اینکه افرادی که خودشان را دوست دارند و به خودباوری و اتکا به نیروهای درونی رسیدهاند، قادر به حل مشکلات خود هستند، هیچگاه مشکلات خود را پنهان نمیکنند و در صورت بروز مشکل فوراً به حل آن میپردازند.
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر صدیقه
ویرایش: رابط خبری لژیون سردار همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فهیمه دبیر سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
404