همانگونه که میدانیم، کتاب «عشق، چهارده وادی برای رسیدن به خود» در اصل چهارده قانون جاری در هستی است که هر انسانی برای رسیدن به آرامش و آسایش باید آنها را عملی کند. چهار وادی اول، وادیهای تفکر هستند. موضوع وادی اول، تفکر کردن است؛ وادی دوم امیدواری است و به این آگاهی میرسیم که هیچ موجودی جهت بیهودگی خلق نشده است و در وادی سوم میآموزیم که: «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.» در این وادی از کلمه «باید» استفاده شده و تأکید مستقیم به نقش من در حیات دارد. در این وادی یاد میگیریم در زندگی و حل مشکلات بالاترین نقش بر عهده خود ما است و باید با تفکر، سعی و تلاش، کلید اصلی مشکلات خودمان را پیدا کنیم.
ما با شروع زندگی در این وادی، آغازی تازه داریم؛ آغازی که ما را به سلامتی، صلح، آرامش و آسایش برساند؛ مثلاً یاد میگیریم که اگر افسردگی و پریشانی داریم چگونه به آرامش و آسایش برسیم و با نگاه کردن به طبیعت به ابعاد گستردهای چون اصوات موسیقی بر جهان خود بدرخشیم و خود، کلید مسیر اصلی راه خود را بیابیم. باید بدانیم هیچکس مسئول حل بحرانهای زندگی ما نیست جز خودمان. اگر منتظر باشیم دیگران مشکلات ما را حل کنند، همیشه در عذاب و شکنجه و بلا هستیم؛ زیرا ما به این حیات آمدهایم تا حل مشکلات را بیاموزیم. ما بذرهایی در گذشته کاشتهایم که چه بخواهیم و چه نخواهیم با آن مواجه هستیم. هر انسانی برای رسیدن به کمال باید گذرگاههای سختی را پشت سر بگذارد و فقط خود اوست که میتواند این کار را انجام دهد؛ حتی اگر همه افراد جمع شوند و بخواهند بهجای او تفکر کنند تا از این گذرگاهها عبور کند هیچ فایدهای ندارد؛ زیرا هیچ موجودی بهاندازه خود انسان نمیتواند به او کمک کند و بایستی خود او در شروع مسیر، حرکت نماید.
در کنگره به سه اصل پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم که همان پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است، معتقد هستیم که به هم مربوط هستند و به ما یاد میدهند که چه موجودی هستیم و چه وظایفی را بر عهده داریم. خداوند ما را بهگونهای آفریده که اول تفکر کنیم و بدانیم که هیچ موجودی به هیچ آفریده نشده و هیچ موجودی به میزان خود انسان نمیتواند به خویشتن خویش فکر کند. اصولاً ما انسانها در زندگی خودمان یکسری مشکلات داریم که دانسته و یا ندانسته برای خودمان بهوجود آوردهایم که باید مسئولیت آنها را خودمان بر عهده بگیریم؛ چون هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند؛ اما از طرفی دیگر کمک و یاری دیگران و خانواده را نباید نادیده بگیریم.
حال در برخورد با مشکلات چه باید بکنیم؟ میتوانیم در برخورد با این مشکلات یا در گوشهای زانوی غم بغل بگیریم و منتظر بمانیم تا خدا یا دیگرانی پیدا شوند و مشکل ما را حل کنند یا خودمان با تفکر و تدبیر به فکر راه حل باشیم و کلید مشکلاتمان را پیدا کنیم. انسانها در برخورد با مشکلات یا آنها را به گردن خداوند میاندازند یا خانواده و دیگران یا زمین و زمان و برای حل مشکلشان دست روی دست میگذارند و اگر به مرور زمان حل نشد، به خداوند، خانواده، مردم و زمین و زمان بدوبیراه و ناسزا میگویند و یا گروه دیگری هستند که با تفکر و تدبیر و چارهاندیشی به دنبال راه حل میگردند؛ پس ما در کنگره یاد میگیریم که جزء دسته دوم باشیم و الهامات و القائات را هم بشناسیم و از هیچکس انتظار و توقع نداشته باشیم. یاد میگیریم که در برخورد با مشکلات فقط به معنویات توجه نکنیم؛ بلکه پایههای مالی خودمان را هم مستحکم کنیم و دست گدایی به طرف کسی دراز نکنیم و تا لحظه مرگ، دست از تلاش و کوشش برنداریم و با سربلندی و امیدواری به زندگی نگاه کنیم.
من خودم از آن دسته آدمهایی بودم که زیاد غر میزدم و مشکلاتم را به همه نزدیکانم میگفتم و میخواستم از نظر همه استفاده کنم و این ضربه و ضررهای زیادی به من رسانده بود؛ اما از وقتی به کنگره آمدم به این نکته رسیدم که باید مسئولیت کار خودم را خودم بپذیرم و سختیهای راه را با دلوجان بپذیرم. پی بردم که باید مسائل را با تفکر و تدبیر حل کنم و مسئوليتپذير باشم؛ يعنی اينكه در مسير درمان دنبال بهانه و نق و حاشيه نباشم؛ سعی کنم در مسير راه اگر هر مشكلی برايم پيش میآيد با افراد قابل اطمينان مشورت و همفکری داشته باشم؛ اما تصميم درست و منطقی را خودم بگيرم و برای حل مشكلاتم تلاش كنم.
نویسنده: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون پانزدهم)
رابط خبری: همسفر مائده رهجوی راهنما همسفر منیره (لژیون پانزدهم)
عکاس خبری: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم)
ارسال: راهنما همسفر زهرا نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
194