English Version
This Site Is Available In English

دریچه‌ای به خودشناسی و پذیرش مسئولیت

دریچه‌ای به خودشناسی و پذیرش مسئولیت

زمانی آدمی یاد می‌گیرد که در مسیر زندگی راه رفتن را گام به گام بیاموزد و به خودش تکیه کند.

با سلام خدمت دوستداران همیشه همراه، در جلسه خصوصی همسفران رودهن هستیم و در خدمت راهنما همسفر شادی با دستور جلسه «وادی سوم و تأثیر آن روی من» همسفر شادی به همراه مسافر علیرضا با تخریب ۸ سال با انواع مواد مخدر وارد کنگره شدند. ۱۰ ماه و ۲۲ روز با متد DST با دارو OT با راهنمایی مسافر رضا شهریاری و همسفر فاطمه ملکی سفر کردند. به لطف خدا ۴ سال و ۹ ماه است که آزاد و رها هستند. در مدت زمانی که فرصت حضور در این مکان مقدس و امن را داشته‌اند، فرصتی داده شده تا در قسمت‌هایی چون، مشارکت در سایت، دبیری، نگهبانی، لژیون سردار و در حال حاضر هم در جایگاه راهنمای شال نارنجی درحال خدمت و آموزش می‌باشند. اکنون نظر شما را به این گفت‌وگوی دلنشین جلب می‌نماییم.

لطفا برای ما از حس و حال روزهای ورودتان به کنگره بفرمایید؟
طبیعتا همه افرادی که در ابتدا وارد کنگره می‌شوند به خاطر تمام مسیرهای تاریکی که طی کردند، بابت عدم آگاهی و تاریکی سخت اعتیاد، حال و روز متعادل و خوشی ندارند و نگران هستند و تردید دارند. برای بنده هم به همین صورت بود اما در همان جلسات اول با صحبت‌هایی که انجام می‌شود و دیدن انسان‌هایی که به حال خوب رسیدند دلت گرم می شود، گویی که شعله‌های امید در وجودت شروع به روشن شدن می‌کند و باورهایی در وجودت دوباره شکل می‌گیرد.

وادی سوم چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
وادی سوم به من یاد داد که مسئولیت زندگی و تغییر در دستان خودم است؛ هیچ‌کس به اندازه خودم نمی‌تواند سرنوشت و حال درونم را بسازد. این وادی، دریچه‌ای به خودشناسی و پذیرش مسئولیت باز کرد و به من قدرت داد تا با تواضع و صبر، مسیر رشد و آرامش را طی کنم. با فهمیدن این نکته، توانستم از قید وابستگی‌ها رها شوم و زندگی‌ام را آگاهانه و با اراده بسازم.

استاد امین در سی‌دی گره مسئولیت گفتند: «اگر تکبر و طمع در انسانی جمع شود آن فرد هیچ نیازی به دشمن ندارد.» به نظر شما این تکبر و طمع چگونه در انسان شکفته می‌شود و رشد می‌کند؟
وقتی تکبر و طمع در وجود انسان جمع می‌شود، او نیازی به دشمن بیرونی ندارد، چون این صفات خود بزرگ‌ترین دشمن درونی‌اش می‌شوند. ریشه این دو، منیت است؛ یعنی خودمحوری و احساس برتری که مانع پذیرش آموزش و تغییر می‌شود. آموزش به ما کمک می‌کند منیت را کنار بگذاریم، تواضع و قناعت را بیاموزیم و از دام تکبر و طمع رهایی یابیم. تنها با پذیرش آموزش و خودآگاهی است که می‌توانیم به آرامش و تعادل در زندگی برسیم.

آیا شما به این جمله اعتقاد دارید که افکار ما می‌توانند مسیر زندگی ما را تغییر بدهند لطفا نظرتان را بفرمایید؟
بله، افکار ما مانند نقشه‌ای هستند که مسیر زندگی‌مان را شکل می‌دهند. هر اندیشه‌ای که در ذهن ما شکل می‌گیرد، تأثیر مستقیم بر احساسات، رفتارها و تصمیمات ما دارد. وقتی افکار مثبت و سازنده باشند، انگیزه، امید و قدرت حرکت در مسیر درست را به ما می‌دهند. اما افکار منفی و محدود کننده می‌توانند ما را از رسیدن به اهدافمان بازدارند و مسیر زندگی‌مان را به سمت شکست و ناامیدی سوق دهند. بنابراین کنترل و مدیریت افکار، کلید تغییر و بهبود زندگی است. با تمرین خودآگاهی و تفکر مثبت، می‌توانیم مسیر زندگی‌مان را به سوی موفقیت و آرامش هدایت کنیم.

و اما سخن پایانی؟
امید است که همه انسا‌ن‌ها بتوانند با کسب آگاهی و قرار گرفتن در مسیر دانایی، نیروهای الهی عظیم و خفته در وجود خود را بیابند و به سوی نقطه‌ای حرکت کنند که از آن انشعاب یافته‌اند. در پایان تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده  محترمشان و شما عزیزان خدمتگزار سایت که این فرصت را در اختیار بنده قرار دادید که بتوانم از جایگاهی دیگر در کنگره خدمت کنم و آموزش بگیرم.

«از راهنما همسفر شادی خیلی سپاسگزارم که وقت با ارزش خودشان را در اختیار ما قرار دادند.»

تهیه مصاحبه: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .