زمانی که وارد کنگره شدم، همانند یک اسکلت مرده اما متحرک بودم زیر بار مشکلات مسخ و منجمد شده بودم، با وجود اینکه هیچگاه از حرکت و انجام وظایف خودم غافل نبودم، اما رنج و اندوه اعتیاد همسر و فرزندانم حتی یک لحظه از ذهنم خارج نمیشد.
اشک چشمم هیچگاه خشک نمیشد، همان لحظه که وارد کنگره شدم فهمیدم که درست آمدهام و در کنار سایر همسفران کمی حال و احوالم عوض شد.
آموزشهای کنگره شروع شد وادیها خیلی زیبا و راهگشا بودهاند، وادی تفکر که به من تفکر مثبت و صحیح را آموزش داد، وادی دوم که به من یادآوری میکرد تو بیهوده نیستی و حتما رسالتی داری تو باید میان مشکلات رشد کنی جوانه بزنی و تبدیل به یک درخت تنومند شوی، اما به شرطی که در وادی سوم مسئولیت خودت را بپذیری، اول از خودت شروع کنی اول حال یک همسفر باید خوب باشد تا بتواند حال خوب را انتقال دهد.
به لطف خدا توانستم با تفکر صحیح، شناخت نیرو و تواناییهای خودم با حرکت هر چه بیشتر به سمت ارزشها همچنین از هر گونه رفتاری که مرا از مسیر ارزشها منحرف میکند مثل؛ کینه، غیبت، قضاوت و افکار مخربی که مرا از راه کنگره از صراط مستقیم دور میکرد پرهیز کردم و در وادی سوم به این نقطه تفکر رسیدم که هیچکس نمیتواند مشکلات مرا حل کند جز شخص شخیص خودم، مشکلات مالی خودم را با صرفهجویی، هنر و علم معاشی که خداوند در وجودم نهادینه کرده است حل کردهام، مشکلات جسمی و سلامتی خودم را با ورزش و تغذیه سالم حل کردهام، به اوضاع داخلی و خانواده خودم سر و سامان دادهام و از آنجایی که یک همسفر بال پرواز مسافر است توانستم در زندگی خانوادگی خودم انسانی قابل قبول و تاثیرگذار باشم.
آرامشی را که دارم مدیون کنگره و راهنمای خوبم هستم و تا آخر عمر سپاسگزارشان هستم.
نویسنده: همسفر سوسن رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون ششم)
تنظیم و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر مولود (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی اروند آبادان
- تعداد بازدید از این مطلب :
84