English Version
This Site Is Available In English

هیچ‌کس به‌اندازه خود شخص نمی‌تواند به خودش کمک کند.

 هیچ‌کس به‌اندازه خود شخص نمی‌تواند به خودش کمک کند.

چهاردهمین جلسه از دوره هشتاد و هفتم از کارگاه‌های آموزش عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم مسافر علی و نگهبانی مسافر علی‌اصغر و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «وادی سوم وتاثیر آن روی من» در روز شنبه 3 خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱6:3۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علی هستم یک مسافر
خداوند رو شاکرم که در جمع شما عزیزان هستم دستور جلسه امروز وادی سوم و تأثیر آن روی من. امیدوارم که همه دوستان صحبت‌های چهارشنبه آقای مهندس را گوش‌داده باشید چراکه کامل‌ترین مشارکت را در مورد این دستور جلسه خود آقای مهندس انجام می‌دهند توصیه می‌کنم عزیزانی هم که گوش نکرده‌اند حتماً گوش دهند. در این وادی که با باید شروع می‌شود آب پاکی را روی دست ما می‌ریزد اصل قضیه در این وادی مفهوم خود وادی است که در متن وادی مشخص است یعنی شما اگر متن وادی را بفهمید یعنی تا حدودی خود وادی را فهمیده‌اید؛ که یعنی برای پیشرفت و تغییر تنها خود ما هستیم که باید به فکر خودمان باشیم و هیچ‌کس به‌اندازه خود شخص نمی‌تواند به خودش کمک کند.
قسمت دوم دستور جلسه مربوط به تولد ده سال رهایی حسن آقا است. حسن آقا سال 93 با آنتی ایکس تریاک و متادون وارد لژیون دوازدهم شدند. حسن یکی از رهجوهای دقیق و منظم لژیون بود و به‌واسطه شغل حسن آقا که نظامی هستند و نظم جز اصول کارشان است بسیار دقیق و منظم بودند و خوشبختانه سیگاری هم نبودند و یک سفر بسیار استاندارد و دقیق داشتند. از روزی که رها شدند عضو لژیون سردار هستند، دوره مرزبانی را گذراندند و در قسمت OT هم یک دوره خدمتگزار بوده‌اند.
مدت حدود سه سال راهنمای تازه واردین بودند والان هم تقریباً مدت دو سال و نیم است که لژیون درمان اعتیاد دارند. در کل انسان بسیار منظم و دقیقی هستند. در انتها به خودشان و همسفران محترمشان و راهنمای همسفر محترمشان تبریک میگویم.

سلام دوستان حسن هستم یک مسافر
در ابتدای کار می‌خواهم تشکرهایم را انجام بدهم در ابتدا تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند که من بتوانم به همراه خانواده‌ام این جایگاه را تجربه کنم و به این حال خوش که الآن دارم برسم. از آقای رضوانی خیلی تشکر می‌کنم که در سفر اول خیلی برای ما زحمت کشیدند، از راهنمای اول همسفرم خانم سمیرا تشکر می‌کنم خیلی به همسفر من کمک کردند، از راهنمای سفر دوم ایشان خانم سمیه خیلی تشکر می‌کنم، از همسفرم آقا محسن تشکر می‌کنم در سفر اولم مائده خانم به دنیا نیامده بودند و آقا محسن در سفر اول همراه من بودند خیلی ازایشان تشکر می‌کنم، از همسفرم خیلی تشکر می‌کنم که آن حال خرابی‌های سفر اولم را خیلی تحمل کردند و در سفر دوم من را بسیار حمایت کردند و توانستم به کنگره بیایم. هر موقع که می‌خواستم دیگر نیایم به من می‌گفتند که اشکالی ندارد و باید بروی می‌گفتم باید دنبال یک شغل دوم بروم و ایشان می‌گفتند که لازم نیست ما با همین حقوق راضی هستیم و شما باید به کنگره بروید همسفرم و آقا محسن همیشه حمایت کردند تا توانستم این جایگاه را تجربه کنم. از مائده خانم خیلی تشکر می‌کنم که همیشه همراه مادرش است و بچه کنگره‌ای است. از همه شما عزیزان تشکر می‌کنم که در جشن ما شرکت کردید، ممنونم از همه شما من لایق این‌همه تعریف و تمجید نیستم. از گروه مرزبانی تشکر می‌کنم از ایجنت محترم آقای رضوانی تشکر می‌کنم از همسفر آقای رضوانی تشکر می‌کنم که برای جشن ما آمدند.
من هم با تخریب تریاک و متادون به کنگره آمدم، با حدود ۱۰ سال تخریب وارد کنگره شدم، ازلحاظ جسمی خیلی ضعیف نبودم ولی ازلحاظ روحی واقعاً به‌هم‌ریخته بودم ولی به‌واسطه شغلم خیلی به نظم و انضباط اهمیت می‌دادم. یک سفر استاندارد داشتم، اصلاً سقوط آزاد نداشتم علی آقا فقط ما را راهنمایی می‌کردند در جایگاه‌های مختلف مرزبانی، اوتی و راهنمای تازه واردین خدمت کردم و علی آقا اصلاً کاری به کار من نداشتند تا اینکه راهنما شدم الآن هفته‌ای یک‌بار برجک من را می‌زند.
در سفر اول واقعاً همین‌گونه است راهنما که برجک آدم را می‌زند آدم تا مدتی ناراحت می‌شود و متوجه نیت راهنما نمی‌شود می‌گوید چرا این‌قدر بهمن‌گیر می‌دهد ولی در سفر دوم یواش‌یواش که کنگره‌ای می‌شوی دنبال این هستی که برجکت را بزنند و بفهمی که ایراد کارت کجاست و بزرگ‌ترها ایراد کارت را به تو بگویند و واقعاً از علی آقا خیلی ممنونم خدا را شکر می‌کنم که در کنگره ماندگار شدم، نیامده بودم که بمانم ولی ماندم. امروز داشتم به این فکر می‌کردم که واقعاً نکند خواب باشیم باورم نمی‌شود که ۱۰ سال از آن روزها گذشته است خدا را شکر می‌کنم که هرچقدر که به کنگره می‌آیم و هرچقدر جلوتر می‌آیم بیشتر متوجه می‌شوم که خیلی چیزها را نمی‌دانم و این خیلی حال مرا خوب می‌کند. هرروز که می‌آیی یک مطلب جدید یاد می‌گیری و این خودش یک نعمت بزرگ است خداوند را شکر می‌کنم که مصرف‌کننده شدم و توانستم به کنگره بیایم و اگر مصرف‌کننده نمی‌شدم قطعاً با کنگره آشنا نمی‌شدم و الآن زندگی به این خوبی نداشتم شکر خدا از زندگی‌ام خیلی راضی هستم امیدوارم بچه‌هایی که دوست دارند رها بشوند و تولد بگیرند به این آرزوی خودشان برسند این جایگاه‌ها را تجربه کنند. نکته‌ای که در این مدت به ذهنم آمده این بود که ما در کنگره همسفر داریم و همین‌هایی که زندگی می‌کنیم یک‌چند صباحی باهم هستیم و حیف است که این لحظات را به خاطر یک حرف یا ناراحتی خراب کنیم قدر این لحظات را بدانیم قدر همدیگر را بدانیم. دوستان خوب هیچ جای دنیا نیست تنها جایی که رفاقت‌هایش پابرجا است کنگره ۶۰ است. انشالله که بتوانم در ادامه مسیرم در کنگره خدمتگزار باشم.

 

 

سلام دوستان سمیه هستم یک همسفر
خداوند را شکر می‌کنم که یک‌بار دیگر به‌واسطه این تولد توانستم این جایگاه را تجربه کنم. من هم این تولد را ابتدا در رأس به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می‌گویم و از آنها تشکر می‌کنم بابت تمام زحماتی که برای کنگره ۶۰ می‌کشند و با آموزش جهان‌بینی زندگی کردن را ما در کنگره یاد می‌گیریم و یاد می‌گیریم که چگونه از تک‌تک لحظه‌های زندگی‌مان استفاده کنیم، به راهنمای محترم آقای رضوانی تبریک می‌گویم، به مسافر حسن تبریک می‌گویم، به خانم اکرم عزیز تبریک می‌گویم، خانم اکرم سال ۹۶ وارد کنگره شدند رهجوی خانم سمیرا بودند و سال ۱۴۰۰ وارد لژیون بیست و ششم شدند. با توجه به شناختی که من از ایشان داشتم یک همسفر بسیار خوب و صبور و مهربان و باگذشت هستند اصلاً اهل شکایت نیستند و این‌ها ناشی از حس خوب و آرامشی درونی است که دارند، بسیار منظم هستند و در جلسات همیشه حاضر می‌شوند، علاقه زیادی به خدمت کردن دارند و خدمت‌های زیادی را هم انجام داده‌اند ولی انتظار من از ایشان بیشتر است و دوست دارم تلاششان بیشتر شود و راهنما بشوند. از ایشان می‌خواهم که خواسته قلبی‌شان این باشد که به این جایگاه برسند و به مسیر خودش در کنگره ۶۰ ادامه بدهد و خدمت کند. به آقا محسن و مائده عزیز هم تبریک می‌گویم مائده خانم پا به‌پای مادرش در پارک حضور دارند و این نشان‌دهنده آن حس خوبی است که از کنگره دریافت می‌کنند برای همه این عزیزان آرزوی موفقیت می‌کنم بازهم به این خانواده عزیز این تولد را تبریک می‌گویم آرزو می‌کنم که بهترین‌های الهی در این مسیر برای این خانواده رقم بخورد.

سلام دوستان اکرم هستم همسفر
در ابتدا خداوند را شاکرم که روزی من کرد در این جایگاه قرار بگیرم و روی این صندلی بنشینم. تشکر می‌کنم از آقای مهندس که این بستر را برای ما فراهم کردند که ما به اینجا بیاییم و این حال خوب را تجربه کنیم و اگر الآن اینجا هستم به لطف این خانواده بزرگ است. از راهنمای مسافرم خیلی تشکر می‌کنم آقای رضوانی خیلی زحمت مسافرم را کشیدند. همان‌طور که مسافرم گفت من در سفر اول ایشان را همراهی نکردم و آقای رضوانی علاوه بر اینکه راهنمای مسافرم بودند یک همسفر مهربان و دلسوز هم بودند. از راهنمای سفر اولم خانم سمیرا کمال تشکر رادارم از ایشان خیلی آموزش گرفتم امیدوارم که نتایج خدمتشان به زندگی‌شان برگردد. از خانم سمیه عزیز خیلی تشکر می‌کنم از زمانی که وارد لژیون ایشان شدم خیلی راه‌ها برایم باز شد خیلی از ایشان آموزش گرفتم امیدوارم در کنگره بمانم و بتوانم این لطف ایشان را جبران کنم. از مسافرم خیلی تشکر می‌کنم خیلی خوشحالم که مصرف‌کننده شدند و ما به کنگره آمدیم و توانستیم این‌همه آموزش کسب کنیم، نه برای کنگره، بلکه برای بهتر زندگی کردن خودمان، امیدوارم در ادامه مسیر بتوانیم در کنگره بمانیم و جز خدمتگزاران خوب کنگره باشیم. از پسرم آقا محسن خیلی تشکر می‌کنم که همراه پدرشان بودند خیلی به پدرشان کمک کردند امیدوارم ایشان هم در مسیر زندگی‌شان شاد و سلامت باشند. از مائده خانم هم خیلی ممنونم با پا به حیات گذاشتن ایشان زندگی ما بسیار تغییر کرد، مسافرم تغییر کرد وزندگی‌مان یکرنگ و بوی دیگری گرفت و با آمدن ایشان برکت و خیر در زندگی ما جاری شد و امیدوارم این خیروبرکت در زندگی همه شما جاری شود.
یک نکته که می‌خواستم بگویم اینکه زندگی ما از دو بخش تشکیل شد، مسافر من ۱۰ سال مصرف‌کننده بود و الآن ۱۰ سال است که رها هستند، یعنی دو دهه کاملاً متفاوت را ما پشت سر گذاشتیم دهه اول که با شروع مصرف مسافرم ما دقیقاً به سمت تاریکی حرکت می‌کردیم هرچقدر که جلوتر می‌رفتیم ضد ارزش‌ها بیشتر می‌شد، تاریکی بیشتر می‌شد، نیروهای منفی بیشتر می‌شد، خدا را شکر که روزنه نور را پیدا کردیم به کنگره آمدیم و سفرمان شروع شد. درست است که من یک سال اول به کنگره نیامدم ولی در همان یک سال تغییرات را دیدم و به کنگره آمدم؛ و درنهایت از همه شما عزیزان ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید

سلام دوستان محسن هستم یک همسفر
من هم تشکر می‌کنم از آقای مهندس و خانواده محترمشان همچنین از آقای رضوانی راهنمای پدرم و راهنمای مادرم خیلی تشکر می‌کنم. حقیقتاً یک اتفاق‌نظری که ما امروز داشتیم هر چهار نفرمان یادمان نبود که این ۱۰ سال چگونه گذشت و این نشان‌دهنده مسیر و حرکت خوبی است که پدرم داشته است و در این مسیر استوار بوده‌اند. کسی که می‌خواهد به کنگره بیاید باید نظم داشته باشد، اگر نامنظم بیایی به هیچ دردی نمی‌خورد و بازهم خیلی تشکر می‌کنم از پدرم. یک‌چیز دیگری که هست از حسین آقای یاراحمدی هم خیلی تشکر می‌کنم ایشان همان‌گونه که علی آقا گفتند یکی از آن سه ضلع بودند برای ما و ما خیلی از ایشان جهان‌بینی یاد گرفتیم از ایشان هم خیلی تشکر می‌کنم.

سلام دوستان مائده هستم یک همسفر
این تولد را به برادر عزیزم تبریک می‌گویم، از خانم سمیه و خانم سمیرا هم ممنونم و از آقای رضوانی که خیلی برای پدر و مادرم زحمت کشیدند تشکر می‌کنم و ممنونم از پدر و مادرم که در زندگی هیچ‌چیزی برای من کم نگذاشتند و ممنون از آقای مهندس. امیدوارم که همه مسافرهای کنگره ۶۰ رها بشوند و ممنون که به صحبت‌های من گوش دادید.

 

تایپ و ارسال: مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .