در کنگره ۱۴ وادی یا قانون وجود دارد که میتوان گفت، هر کس درک نسبی از آنها پیدا کند و بتواند در مسائل زندگی آنها را اجرایی کند؛ قطعاً به آن طرز تفکر درست، صلح و آرامش خواهد رسید؛ چون این قوانین در هستی جاری هستند و هر قدر انسان در این مسیر در جهت آنها حرکت کند، بهتر میتواند به نتیجه برسد. برای اینکه بتوانیم وارد وادی سوم شویم، باید دو وادی قبل را تا حدی توانسته باشیم، درک و کاربردی کنیم. در وادی اول یاد گرفتیم که چگونه تفکر کنیم، به چه چیزی فکر کنیم و به چه چیزی فکر نکنیم، در وادی دوم، ارزش و رسالت هر چیز را در هستی یادآوری میکند و اینکه بدانم؛ هیچ چیز در این جهان بیهوده به وجود نیامده، چه برسد به من انسان که اشرف مخلوقات هستم، پس سعی کنم، نقش خودم را پیدا کنم تا به هدف خود برسم.
وادی سوم میگوید: «باید دانست که هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.» جمله با باید شروع میشود؛ یعنی مو لای درزش نمیرود و ما باید این موضوع را بدانیم که هیچکس به اندازه خودم، نمیتواند به من کمک کند. بعضی انسانها تفکرشان این است که دیگران باید کارهایشان را انجام دهند و هیچ اعتقادی به خودشان ندارند. هر کس بخواهد، مسائلش را بر عهده دیگران بگذارد، کلاهش پس معرکه است و همیشه در بدبختی میماند؛ پس باید سعی کنیم که تواناییها و مسئولیت تمام کارهای خود را بپذیریم. در کنگره۶۰، هر چیزی آموزش داده میشود، برای ما مفید است؛ چون نیاز داریم و میتوانیم، آغاز تازه داشته باشیم و با تفکر درست راه خود را پیدا کنیم تا با مشکل مواجه نشویم و این را بدانیم که نقش اول مسئولیتها و یا وظیفه حل مشکلات بر عهده خود ما است و تا وقتی این را ندانیم در عذاب و بلا هستیم.
ما به این حیات آمدهایم، تا روش حل مشکلات را بیاموزیم؛ اگر امروز با مشکل مواجه هستیم به این دلیل است که ما بذرهایی را در گذشته کاشتهایم، چه بخواهیم و چه نخواهیم با آنها مواجه میشویم و طبیعی است که با انبوهی از گیاهان تلخ و زهرآگین مواجه باشیم. نکتهای که باید طبق این وادی در نظر داشته باشیم این است که هر انسانی میتواند با تفکر و تدبیر، مشکلات را به آرامی از میان بردارد یا برداشت دیگری نیز وجود دارد که بگوییم، این سرنوشت من است، یا بگوییم، تقصیر پدر و مادر یا زمین و آسمان و دیگران است. به هر حال دو راه در مقابل ما وجود دارد؛ یکی آنکه بنشینیم تا خداوند یا شخصی مشکلی ما را حل کند و یکی دیگر آنکه بدانیم و آگاه باشیم که این یک قانون است که هیچ موجودی به میزان خود انسان، به خویشتن خویش فکر نمیکند و با تفکر، صبر و استقامت اقدام به حل مشکلات کنیم و برای اینکه بتوانیم از مشکلات خارج شویم، باید نیروهای خود و نیروهای بازدارنده را بشناسیم و بدانیم که نیروهای بازدارنده یا منفی به زیباترین شکل ممکن و به صورت القائات و الهامات، وارد افکار و اندیشه ما میشوند و از ما میخواهند، همه چیز را رها کنیم، تا گوهر جان ما را شکار نمایند و منتظر مرگ یا نابودی باشیم.
باید بدانیم که نمیتوان با مسائل به صورت منفی برخورد کرد؛ چون هیچ مشکلی از ما حل نخواهد شد؛ بلکه بهتر است که یک نفس عمیق بکشیم و خوب تفکر کنیم و از هیچکس، هیچ انتظاری نداشته باشیم و تا لحظه مرگ از تلاش خود دست برنداریم و با امیدواری تمام به زندگی نگاه کنیم؛ چون ناامیدی جز سیه روزی و غم و اندوه چیز دیگری برای ما به ارمغان نخواهد آورد. اکنون عقل سلیم حکم میکند، مشکلاتی را که سالها به وجود آوردهایم، بدون عجله و با تفکر ذرهذره و به آرامی در طول زمان حل کنیم و نردبانی را که به مرور زمان بالا رفتهایم، را پله پله پایین بیائیم. نتیجه کلی که از این وادی دریافت میشود، این است که کلیه مسؤلیت کار، زندگی و مشکلات خودمان را همراه با سختیهایی که وجود دارد، بپذیریم و سعی کنیم که با تمام توان، مسائل را با تفکر و تدبیر حل کنیم و از نظر مشورتی دیگران هم استفاده کنیم؛ ولی در زندگی تصمیم نهایی را خودمان بگیریم.
منبع: کتاب عشق
نویسنده: راهنما همسفر سمیه
رابط خبری: همسفر صوفیه، راهنما همسفر سمیه(لژیون چهار)
عکاس: مرزبان خبری، همسفر سمیه
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر فرزانه، نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گوجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
230