English Version
This Site Is Available In English

بار اصلی مشکلاتی که امروز دارم بر روی دوش خودم می‌باشد

بار اصلی مشکلاتی که امروز دارم بر روی دوش خودم می‌باشد

جلسه چهارم از دوره  یازدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، ویژه  مسافران  و همسفران نمایندگی یوسف، با استادی ایجنت محترم مسافر مهدی، نگهبان مسافر خسرو و دبیری مسافر سیاوش با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من"  روز شنبه 3 خرداد‌ماه ۱۴۰۴ ، ساعت ۱6:3۰ آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:

شاکر خداوند هستم که توفیق داد در این جایگاه خدمت کنم. صحبت‌های ما امروز در دو بخش است بخش اول در مورد دستور جلسه است و بخش دوم تولد حسین عزیز می‌باشد، امیدوارم جلسه خوبی در کنار هم داشته باشیم.

وادی سوم می‌گوید: باید دانست هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند، چیزی که من از این وادی فرا گرفتم این است که بار اصلی مشکلاتی که امروز دارم بر روی دوش خودم می‌باشد. نقش اصلی برای برطرف کردن مشکلات نیز بر عهده خود من می‌باشد. همه ما در گذشته یک اشتباه کودکانه انجام داده‌ایم که همان مصرف موادی بود که نباید مصرف می‌کردیم و امروز باید تاوان آن را نیز خودمان پرداخت نماییم.

در این وادی باید یاد بگیرم از مشکلات خود عبور نمایم، من فکر می‌کنم اولین مرحله برای عبور از مشکلات این است که خودم را ببخشم و از گذشته خود عبور نمایم. هر کاری که من در گذشته انجام داده‌ام، مال گذشته بوده است. من باید یاد بگیرم مانند آن میمون که توانایی رها کردن یک موز را ندارد و شکار می‌شود، نباشم و به قول آقای مهندس تک بعدی نباشم. گاهی لازم است گذشته را رها نمایم تا بتوانم در مسیر خود حرکت نمایم. در گذشته همیشه من با خود درگیر بودم، اما زمانی که وارد کنگره شدم یاد گرفتم دیگر فرصت اشتباه ندارم و نکته دیگری که آموزش گرفتم این بود که من با تمام مشکلاتی که درگیر آن هستم در دنیا تنها هستم و هیچ کس قرار نیست مشکلات مرا برطرف نماید.

به نظر من خداوند اصلاً از انسان غرغرو خوشش نمی‌آید، خداوند در کلام الله می‌گوید: من با صابران هستم یا در جایی آقای مهندس می‌گویند جهان برای مشکلات و رنج من هیچ ارزشی قائل نیست، یعنی من بواسطه آن رنجی که کشیده‌ام نمی‌توانم از دنیا طلبکار باشم. اگر اینطور بود تمام کارتن‌خواب‌ها باید به خوشبختی می‌رسیدند، چرا هیچ کس به اندازه آنها دچار رنج و عذاب نمی‌باشد.

نکته دیگری که من از این وادی یاد گرفتم این است که زندگی خود را بر مبنای شانس قرار ندهم، هیچ چیز قرار نیست در این دنیا به رایگان در اختیار من قرار داده شود. تمام آن چیزی که من قرار است بدست بیاورم بر مبانی تلاش، اطلاعات و آگاهی من می‌باشد، این اطلاعات و آگاهی را کجا بدست می‌آورم؟ در کنگره60.

اطلاعات و آگاهی که در کنگره ارائه می‌شود بی نظیر است و در هیچ کجا وجود ندارد. آقای مهندس در جایی اشاره می‌کنند که ما باید انسان‌ها را برای سفر بدون ترس و اضطراب آماده نماییم، این اطلاعات و آگاهی در کجای عالم غیر از کنگره یافت می‌شود؟

قسمت دوم دستور جلسه تولد یکسال رهایی حسین عزیز می‌باشد، حسین با حدود 5 سال تخریب وارد کنگره شد، اما تخریب خیلی زیادی داشت، آمد و اشتباه خود را قبول کرد، زحمت کشید و سفر نمود و یکسال حافظ رهایی خود بود، این تولد را به حسین عزیز، همسفر او و علی‌سام عزیز و راهنمای همسفر ایشان تبریک می‌گویم و امیدوارم در ادامه در کنگره خدمتگزار خوبی باشد.

خلاصه سخنان مسافر حسین:
از جاب آقای مهندس متشکرم که با بستری که آماده کردند توانستم به رهایی برسم، همینطور از راهنمای خوبم که برای من بسیار زحمت کشید بسیار بسیار ممنونم، با وجود اینکه در سفر اول فراز و نشیب بسیاری داشتم و ایشان را خیلی اذیت کردم با من مدارا کرد تا بتوانم به رهایی برسم. آقا مهدی بسیار تأکید داشتند که حتما خدمت کنم و امروز دلیل آن را متوجه می‌شوم که حفظ رهایی در یکسال اول بسیار حساس و سخت است و فردی که پیوندش با کنگره برقرار باشد، بهتر می‌تواند رهایی خود را حفظ نماید. از همسفر عزیزم متشکرم که زحمات زیادی برای من کشید و از راهنمای همسفرم که با راهنمایی‌های خود کار مرا بسیار راحت کرد، متشکرم.

خلاصه سخنان راهنما همسفر زهرا:
خدا را شاکرم برای داشتن همچین جشنی امیدوارم این جشن‌ها بیشتر و بیشتر گردد. من این تولد را به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می‌گویم، خدمت همه اعضای شعبه و همه خدمتگزاران، خداقوت و دست مریزاد خدمت آقا مهدی می‌گویم و خداقوت به حسین آقا و زهرای عزیز و علی‌سام عزیز؛ امیدوارم این رهایی مستدام باشد. من فکر می‌کنم همزمانی این تولد و این دستور جلسه خیلی زیباست، من که راهنمای همسفر هستم باید دقت کنم کجا هستم و چه مسیری را طی نموده‌ام، زهرای عزیز و آقای حسین باید فکر کنند چه کاری باید انجام دهند تا این قالبی که کنگره برای آنها درست کرده‌ است را کامل‌تر کنند و برای تکامل جسم و جانشان چه کار دیگری باید انجام دهند، سفر اولی و تازه‌وارد که امروز در بین ماست تصویر خیلی خوبی از رهایی می‌تواند داشته باشد و سفر دومی‌ها می‌توانند نشستن در این جایگاه و دیدن تولد رهجوی خود را تصویرسازی نمایند. خاوند را شاکرم که به من اجازه داد تا سهم کوچکی در این رهایی داشته و امروز اینجا باشم.

وقتی من هم‌سن علی‌سام بودم  آرزو داشتم پدرم مصرف‌کننده نباشد، همیشه همسفر‌های کوچک پیام‌های خیلی خوبی برای من دارند و حالم را خوب می‌کنند. زهرای عزیز دارای یک عشق بسیار زیاد بود و همینطور او همیشه فرمانبردار فرامین کنگره بود،  گاهی چیزهایی که به او می‌گفتم،  با خود می‌گفتم او دیگر رفت که رفت یا لژیون خود را عوض می‌کند یا دیگر کنگره نمی‌آید، ولی آنقدر خواسته او قوی بود ایستاد و به مسیر خود ادامه داد، امیدوارم هر دوی این عزیزان در کنگره خدمتگزار باشند و شاهد قبولیشان در آزمون راهنمایی باشم.

خلاصه سخنان همسفر زهرا:
از همه عزیزان که مشارکت کردند و انرژی خوبی به من دادند تشکر می‌کنم. از ایجنت محترم همسفر سمیه متشکرم که در این مدت بسیار خوب در کنار ما بودند، همینطور  ایجنت محترم آقا مهدی راهنمای مسافرم که کمک نمود تا مسافر من از تاریکی خارج شود. من  در این مسیر سختی‌های زیادی را تجربه نمودم اما همیشه به خود می‌گفتم صبوری کن تو نباید کم بیاوری، تو یک مادر هستی و اگر خدای نکرده این زندگی از بین برود اولین چیزی که از بین می‌رود بچه تو خواهد بود. هر روز  که از خواب بیدار می‌شدم به خداوند می‌گفتم خداوندا مراقب من باش و به من کمک کن تا استوار باشم. امروز از آقای مجید رسام نیز بسیار متشکرم اولین روزی که من به کنگره آمدم تولد 5 سال رهایی ایشان بود و در آن لحظه به خود گفتم خدایا این کنگره چه دارد که این انسان‌ها بعد از درمان شدن عزیزانشان باز هم در اینجا استوار مانده‌اند.

ضبط صدا: مسافر محمدحسین خدمتگزار سایت
عکاس: مسافر رضا عکاس سایت
تایپ، ویرایش و ارسال: مسافر محمد خدمتگزار سایت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .