شاه کلید من برای اصلاح تاریکی ها، لژیون سردار بود

سومین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کمال الملک به استادی راهنمای محترم مسافر علیرضا، نگهبانی مسافر مرتضی و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه « وادی سوم و تاثیر آن روی من » در روز شنبه 1404/03/03 راس ساعت 17:00 شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر

خدارو شکر می‌کنم که در شعبه ی کمال الملک هستم و تشکر می‌کنم از دوستانی که به من اجازه داده اند تا در این جایگاه خدمت کنم.مدتی است که به این موضوع می‌اندیشم که کنگره در سفر اول برای من مکانی بود مانند پارک لاله، پارک طالقانی و یا حتی شعبه، از یک برهه ای به بعد که تفکرم در کنگره مقداری رشد کرد متوجه شدم که کنگره از مساحت جغرافیایی اش، بسیار بزرگ تر است؛ به نظر این ساختار تفکر معلومی می‌باشد که متعلق به خود کنگره است و آقای مهندس؛ برای ما نیست ما هنوز تفکرمان مجهول است و می‌خواهیم این تفکر مجهول را به معلوم تبدیل کنیم. در سفر اول بیشتر تفکر معلوم، به بهبود جسم ما کمک می‌کند، برای برخی افراد در سفر اول این معلومات به جهان بینی آنها نیز کمک می‌کند این چطور مشخص می‌شود؟ با رفتار آنها در محیط کار یا حتی زندگی بیرون از کنگره؛ انقدر این تغییرات محسوس و شایان است که اطرافیان برای مثال همسفر شخص مسافر متعجب می‌شود و این تغییر برایشان بسیار حائز اهمیت است، چرا که متوجه می‌شوند این تغییرات واقعی ست و ادا در نمی‌آورند و شاه کلید این موضوع یک چیز است (وادی سوم) هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمی‌کند، حتی اگر فکر هم کند ارزشی ندارد. سعی می‌کنیم تفکرات را والایش دهیم تا در زندگی خود تغییر ایجاد نماییم، زمانی که این تغییرات حاصل شد نیروهای مافوق هم به یاری ما خواهند پرداخت. من در برهه ای ترجیح می‌دادم این مسئولیت را بر دوش دیگران بگذارم یا بهتر بگویم ، دیگران وظایف مرا انجام دهند. مدام از دیگران انتقاد می‌کردم که مثلا چرا همسفر من برخورد مناسبی نداشت یا دوستم فلان کار را انجام داد، این مسائل برای همگان وجود دارد و بخشی از زندگی است؛ متوجه شدم افراد دیگر در حال تغییر هستند پس چرا من تلاشم را برای بهبود شرایط زندگی انجام ندهم، گاها به دوستان می‌گویم که من در درستی کنگره، گیر کرده ام، من فکر می‌کردم که انسان های مصرف کننده هیچ چیز ندارند، فکر میکردم این قشر افرادی هستند که امکان مسئولیت سپردن به آنها وجود ندارد، یک درصدی اینچنین هستند که البته تمام آنها هم قابل احترامند ولی کنگره به من اثبات کرد که مصرف کنندگان، همان انسان های توانمندی هستن که مسیر درست را گم کرده اند.

در کنگره لژیون های مختلفی فعالیت می‌کنند که تمامی آنها در این مسیر اثر گذارند مانند لژیون درمان اعتیاد، لژیون سیگار یا حتی لژیون تغذیه ولی شاه کلید من برای اصلاح تاریکی ها، لژیون سردار بود. برهه های زیادی از خداوند می‌خواستم که به من در مشکلات کمک کند، موضوعات مختلفی بود که سعی داشتم متوجه شوم ولی زورم به این مطالب نمی‌رسید در زمانی این مسائل بر من سهل شد که وارد لژیون سردار شدم. لژیون سردار به من کمک کرد در مورد خودم عمیق تر فکر کنم، نگاهم را از دیگران بردارم در ادامه بخشش را به من آموخت، بخشش که از ارکان اصلی زیستن است؛ در قرآن می‌گوییم به نام خداوند بخشنده ی مهربان، گاها فکر می‌کنیم برای مطالعه ی قرآن حتما باید علامه ی بزرگی باشیم یا برای خواندن کتاب 60 درجه حتما آگاهی زیادی را می‌بایست از قبل داشته باشیم ولی موضوعی که من یاد گرفتم این است که بخشندگی به ادراک این مفاهیم و حل کردن مسائل بزرگ زندگی بسیار کمک می‌کند.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه ی شما سپاسگزارم.

در ادامه اهدای لوح های لژیون سردار

تایپ و ویراستاری: مسافر مهدی
تصویربردار: مسافر مهدی
تهیه و تنظیم: سایت مسافران آقا، نمایندگی کمال الملک