جلسه چهارم از دوره چهل و سوم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی ستارخان، به استادی راهنمای محترم مسافر فرشید ، نگهبانی موقت مسافر حسین و دبیری موقت مسافر محمدرضا، با دستور جلسه "وادی سوم و تاثیر آن روی من" شنبه 3 خرداد ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:

دستور جلسه امروز دو قسمت دارد؛ قسمت اول وادی سوم و قسمت دوم تولد اولین سال رهایی پهلوان محترم مسافر کریم میباشد. در وادی سوم تاکید بر مسئولیت پذیری است، وادی سوم تاکید میکند، تنها کسی که میتواند به فکر خودش باشد و تغییر را در خودش حاصل بکند فقط خود شخص است. خانواده، دوستان، راهنما فقط میتوانند به عنوان یک نیروی مکمل باشند اما هیچکدام از ما به اندازه خود شخص نمیتوانیم دلسوز باشیم. شناخت خویشتن خویش یعنی درک و شناخت کامل از خود، عزت نفس با اعتماد به نفس متفاوت میباشد عزت نفس یعنی که ما برای خودمان ارزش قائل شویم. یعنی از عملکرد خودمان راضی باشیم ما خیلی وقتها خودمان برای خودمان ارزش قائل نیستیم و به دنبال این هستیم که دیگران به ما احترام بگذارند. ما خودمان در گفتارمان حافظ صحبتهایی که میکنیم، نیستیم.
.jpg)
.jpg)
بخش دوم دستور جلسه : در رابطه با آقای کریم است. این تولد اولین سال رهایی آقای کریم میباشد، هر کسی ممکن است در هر سنی و هر مقطعی از حلقههای زندگی که هست، به یک آگاهی دست پیدا بکند، اصلاً به این حرفها نیست من ۵۰ سال مواد مصرف کردم، ۵۰ سال در تاریکی بودهام. مهم این است که آن جرقه زده شود. آقا کریم زمانی که وارد لژیون شد خواسته درمان داشت، خستگی در چهره او معلوم بود و در حال حاضر و بعد از رهایی به این آگاهی رسید و پهلوان هم شد. من را بسیار خوشحال کرد و پیش خود گفتم چقدر یک انسان میتواند عرض مدت کوتاهی آگاهیش به یک سطحی برسد که بتواند از مال خود بگذرد.اینکار خیلی سخت است. به قول استاد امین هر موقع بتوانید از ۵۰ هزار تومانی که در جیب خود دارید ۲۵هزار تومان از آن را ببخشید، آن وقت میتوانیم گذشت را بیاموزیم.
در ادامه جشن رهایی اولین سال رهایی پهلوان مسافر کریم برگزار گردید:
.jpg)
اعلام سفر مسافر:
آخرین آنتیایکس تریاک، 10 ماه و 25 روز سفر کردم با راهنمایی آقا فرشید رهایی از مواد 400 روز.
.jpg)
آرزوی مسافر:
آرزو میکنم کسانی که به کنگره وارد میشوند به رهایی کامل برسند.
.jpg)
خلاصه سخنان مسافر کریم:
روز اولی که وارد کنگره شدم یک هفتهای طول کشید تا به من دارو بدهند و در اوایل مصرف دارو خیلی به من سخت گذشت. من استفاده از سرنگ را بلد نبودم و به جای یک سیسی، نیم سیسی کشیدم و همین موجب حال بد من شد. به راهنما گفتم ولی به من گفتند که تحمل کنم و من با هر سختی بود فرمانبرداری کردم چرا که تصمیم گرفته بودم که مواد را کنار بگذارم و خواست درمان داشتم. در طول سفر حتی یک گریز هم نزدم و به کنگره ایمان داشتم. خداوند را شکر میکنم که وارد کنگره شدم و به این حال خوب رسیدم. گوش به فرمان بودن برای یک سفر اولی از همه چیز واجب تر است. ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
خلاصه سخنان راهنمای محترم همسفر لیلا:
خداوند را شاکرم که امروز به واسطه تولد آقا کریم این جایگاه را تجربه میکنم. به راهنمایان آقا کریم، آقا فرشید و آقا محمد تبریک عرض میکنم. به راضیه عزیز تبریک میگویم. راضیه یکی از بهترین ویژگی هایی که دارد متفکر بودنش است. تلاش میکند تا موضوع پیش آمده را حل کند. در زمان سیدی نوشتن مشکلاتی داشت، یکی از مشکلات این بود که گردن و دستش درد میکرد و مشکل دیگر این بود که نمیخواست دخترانش متوجه این موضوع شوند و هنوز هم خبر ندارند. با صبوری این مسیر را طی کرد و خیلی به او تبریک میگویم و امیدوارم شال خدمتی را دور گردن راضیه عزیز ببینم.

خلاصه سخنان همسفر راضیه:
در ابتدا از جناب مهندس و خانواده محترمایشان بابت بستری که برای ما فراهم نمودند تشکر میکنم. از خانم لیلا و آقای احمدی و آقا فرشید تشکر میکنم. از ایجنت و گروه مرزبانی تشکر میکنم. از خواهر لژیونی هایم تشکر میکنم. اگر در یک صفحه سفید نقطهای سیاه باشد توجه را به خود میگیرد و در زندگی من هم همینطور بود. آقا کریم در زندگی چیزی برای من و بچهها کم نگذاشته بود و همیشه حواسش به همه چیز بود و پیگیر بود. همانطور که پیگیر درمان شد و به رهایی رسید و من سعی کردم همراهش باشم. سفر اولیها اگر خواسته قوی و نظم و انضباط را سرلوحه کار خود قرار دهند و فرمانبردار باشند، به نتیجه خواهند رسید.
.jpg)

تایپ: مسافر امیرحسین، مسافر بهنام
عکس: مسافر طاها
انتشار: مسافر بهنام
ویرایش:مسافر ماهان
مرزبان خبری: مسافر امیر
- تعداد بازدید از این مطلب :
171