پهلوان آن نیست که در میدان نبرد تن افکند؛
پهلوان آن است که در تاریکی اعتیاد، نوری بیافریند.
کسی است که از وادیهای سخت عبور کرده
و رنج را چشیده؛ اما زانو نزد.
سایههای درون را شناخت
و در سکوت خدمت، فریادی از روشنایی شد.
او که بخشید، نه از دارایی، که از بودنش.
او که فهمید هستی با بخشش میچرخد،
و خدمت تنها راه بیداری است.
در کنگره۶۰ پهلوان کسی است
که دیوارهای جهل را با خشت عشق و آگاهی ویران میکند
و بنایی نو میسازد برای آنآنکه هنوز درراهاند…
در این هفته سعادت داشتیم تا میزبان پهلوان مسافر حامد در نمایندگی دهخدا باشیم. در ادامه سایت نمایندگی دهخدا گفتگویی سراسر آموزش را همراه ایشان ترتیب داده است که شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنم.
ایشان با ۱۰ سال تخریب و آنتیایکس مصرفی تریاک وارد کنگره۶۰ شدند؛ به روش DST و با داروی OT به مدت ۱۱ ماه و ۷ روز با راهنمایی مسافر امیر سفر کردند. اکنون ۷ سال و ۸ ماه است که با دستان پرمهر آقای مهندس دژاکام آزاد و رها هستند. مسافر حامد تاکنون در جایگاههای خدمتی راهنما، مرزبان اینستاگرام، ایجنت، دنور و پهلوان خدمت کردهاند و در حال حاضر در جایگاه خدمتی پهلوانی مشغول به خدمت هستند.
به نظر شما چرا کنگره ۶۰ از واژه «پهلوان» استفاده میکند؟ این واژه چه بار معنایی برای شما دارد؟
صفات ارزندهای درون پهلوانان نهفته است. شاید یکی از آنها این باشد که همیشه منافع جمع را نسبت به خواستههای خودشان در اولویت میدیدند؛ برای اینکه یک سری ارزشها قربانی نشود تا پای جان ایستادگی کردند و پای آرمانهای خودشان ایستادهاند. این به دلیل مردانگی و بخشندگی آنها بوده است. از دیدگاه من، اگر بخواهیم واژه پهلوان را به یک شخصی نسبت بدهیم، آن شخص تنها میتواند آقای مهندس دژاکام باشد؛ زیرا بارزترین صفت ایشآنکه همه ما مشاهده کردیم، بخشندگی بوده است.
بعضیها فکر میکنند کمک مالی تنها مخصوص افراد ثروتمند است؛ شما چه نگاهی به این موضوع دارید؟
درواقع این یکی از حربههای نیروهای بازدارنده است که باعث میشود افراد وارد لژیون سردار نشوند. ممکن است برای هر شخصی که قصد خدمت مالی دارد اتفاق بیفتد؛ اما چیزی که خود من تجربه کردهام دقیقاً برعکس این است. افرادی که از بضاعت مالی چندانی برخوردار نیستند، هنگامیکه وارد عرصه بخشندگی میشوند و این مسئله را تجربه میکنند، پایههای مالی آنها بسیار تقویت میشود و قدرت پیدا میکند. خود من هم همین کار را کردم. زمانی که برای شخصی مشکل مالی پیش میآید، پیشنهاد میکنم که بخشش و بخشندگی را تجربه کنند. این را خود من هم در کنگره تجربه کردم و همیشه نتیجهاش انسان را شگفتزده میکند. اینطور نیست که این جایگاه فقط مختص افراد ثروتمند باشد. اگر نگاه کنید در کنگره افرادی که جایگاههای بالای خدمتی مانند پهلوانی و حتی بالاتر از آن را تجربه میکنند، کسانی بودهاند که در شرایطی چندان از وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودهاند و مشکلاتی هم داشتهاند؛ مانند خود من. بودن، حضور داشتن در لژیون سردار و تجربه خدمت بخشش توانسته بسیار کمک کند و حتی این جایگاههایی که به وجود میآیند، به دلیل همین بخششهای انجامگرفته در کنگره است. دیدهبان مسافر زرکش میفرمایند که «بخشش، درمان فقر است.» یعنی این قضیه تا این حد میتواند مثمر ثمر باشد.
شما از نزدیک با دیدهبانها در ارتباط هستید و در کنار این بزرگواران مشغول خدمت هستید؛ آیا خدمت کردن آنها الهامبخش شما بوده است؟ چطور؟
یکی از مسائلی که شاید بسیار اهمیت داشته باشد در مسیر کنگره و رهجو بودن این است که شما از چه کسی الگو و سرمشق میگیرید. در این شکی نیست که الگوی همه ما آقای مهندس دژاکام است و همینطور دیدهبانان و عزیزانی که لطف میکنند و اجازه میدهند تا بتوانیم در کنارشان خدمت کنیم و کسب تجربه کنیم. میتوانم بگویم حضور من در لژیون سردار، در کنار آقای زرکش و استفاده کردن از تجربیات ایشان یکی از سرنوشتسازترین و مهمترین مسائلی بوده است که من را هدایت کرد و باعث شد خواستهای در من پدید بیاید و یاد بگیرم چطور به آن خواسته برسم. من این را مدیون آقای زرکش هستم.
بزرگترین تفاوتی که میان نگاه بیرونی ما به دیدهبانان و واقعیت درونی مسئولیت آنها دیدهاید، چیست؟
دیگران فکر میکنند که دیدهبانها کسانی هستند که در هر نمایندگی کنگره۶۰ که میروند، به آنها کلی احترام و عزت گذاشته میشود، جایگاهی دارند و به نقطهای رسیدهاند که دیگران به آنها خدمت میکنند و دیدهبانها فقط در حال دادن فرامین هستند. درصورتیکه اینطور نیست. مسئولیت بسیار بالا و سنگینی بر دوش این عزیزان است. اگر ما ساختار کنگره۶۰ را بشناسیم، متوجه میشویم کسانی که درواقع مسئولیت سنگینتری دارند، وقت این را پیدا نمیکنند که دیگران در خدمت آنها باشند؛ بلکه آنها هستند که در حال خدمت به بقیه اعضای کنگره۶۰ هستند.

اگر بخواهید تنها یک خصلت از یک دیدهبان را بهعنوان الگوی شخصی خودتان انتخاب کنید، آن خصلت چیست؟
فرمانبرداری؛ بدون آنکه آن فرمان را کموزیاد کنم یا اینکه در انجامش تأخیر ایجاد کنم.
در کنگره همه رایگان خدمت میکنند؛ به نظر شما چرا اینهمه عشق و انرژی در خدمت جریان دارد؟
فکر میکنم ساختار به این شکل است و اینگونه آفریده شده است که درواقع انسانها پی بهدرستی کار ببرند. اگر انرژی وجود دارد، این انرژی خدادادی است. زمانی که انجام دادن کاری به من انرژی میدهد، درواقع نشان میدهد که من در مسیر درستی هستم و انجام آن کار من را هدایت میکند. به این معنی است که اگر کاری درست باشد، در انجام دادن آن قطعاً انرژی خوبی وجود دارد و برکات را همراه خودش دارد.
چه تغییری در روابط خانوادگیتان بعد از سفر اتفاق افتاد که برایتان خیلی باارزش بود؟
نمیشود اسم این را تغییر گذاشت؛ درواقع تحول است. پیش از سفر و پس از سفر و همینطور ادامه هم دارد. چه مسافر و چه همسفر، زمانی که با هم به کنگره میآیند و آموزش میگیرند، این روابط روزبهروز به روابط حسنهتر و بهتری تبدیل میشود و همراه عشق و محبت بیشتری است. این موضوع هم از برکات وجود کنگره است.
شما در جایگاه پهلوان هستید؛ آیا در روزهای ابتدایی سفر تصورش را میکردید که به این جایگاه برسید؟
در حقیقت، فکرش را هم نمیکردم که حتی ۵ میلیون تومان لژیون سردار را بتوانم بپردازم؛ آن زمان در دوره ما ۵ میلیون تومان بود. اینها همهاش از لطف خداوند بزرگ و درستی این ساختار است که چطور میتواند انسانها را تغییر دهد و آنها را به توانایی برساند.
با توجه به تجربهتان در کنگره۶۰ چه توصیهای برای همسفران و مسافران نمایندگی دهخدا دارید؟
ابتدا از همه خدمتگزاران و اعضای محترم نمایندگی دهخدا تشکر میکنم. من حس خیلی خوبی را در نمایندگی دهخدا تجربه کردم؛ همینطور که در جلسه عمومی هم عنوان کردم که مطمئن هستم این نمایندگی در همه زمینهها رشد خواهد کرد و صد درصد در زمینه خدمات مالی و جایگاههای لژیون سردار شاهد تغییر و تحولات بسیار زیادی خواهیم بود. به نظر من این در مسیر بودن را نشان میدهد و در مسیر درستی قرار گرفته است. مطمئن هستم این تغییر و تحول اتفاق خواهد افتاد؛ حسی که بین اعضا و راهنمایان بود، صد درصد این نوید را میدهد. در پایان برای همه شما آرزوی موفقیت میکنم.
با کمال احترام و افتخار از مسافر حامد پهلوان صمیمانه سپاسگزاریم که با بزرگواری و لطفشان دعوت به گفتوگو را پذیرفتند. حضور ایشان، نهتنها مایه دلگرمی است؛ بلکه فرصتی ارزشمند برای بهرهمندی از تجربیات گرانبهایشان فراهم میکند. از صمیم قلب، بابت این همراهی قدردان هستیم.
طراح سؤال و مصاحبهکننده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم)
ویراستاری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمانه (لژیون دهم)
ارسال: همسفر مطهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
208