چهارمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی - خصوصی خانمهای مسافر و همسفر، نمایندگی نیلوفر قزوین با استادی راهنما مسافر مینا، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر خاطره با دستور جلسه «در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟» در روز جمعه ۲ خردادماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مینا هستم مسافر.
دستور جلسه امروز در مورد «در استحکام پایههای علمی و مالی کنگره من چه کردهام؟» است. در مورد این دستور جلسه، اول باید تعریف جمله را بدانیم. در کنگره همه مطالب برای ما معنی شده است.کنگره ۶۰ تشکیلات تحقیقاتی مستقلی است. تشکیلات = یعنی سازماندهی شده است و نظم و نظام خاصی دارد. کنگره ساختار بسیار بزرگ تحقیقاتی است که همه ما این را میدانیم.
کنگره فقط روی یک محور خاصی حرکت نمیکند؛ یعنی فقط درمان اعتیاد باشد. اگرچه درمان اعتیاد، کار کوچک و کمی نبوده است؛ اما آقای مهندس در مورد کل بیماریها؛ مقالههای زیادی ارائه دادهاند و در راستای همین مقالهها و سازماندهیها، هزینههای بسیار زیادی صورت میگیرد تا ثبت شوند.
در مقوله درمان اعتیاد، هر سال حدود ۱۰۰ میلیون برای درمان هر فرد در کنگره هزینه میشود و ساختمانها و مکانها و آبادیهایی ساخته میشود برای رهجوهایی که میآیند زیر این سقف که به درمان برسند.این کارها هزینههای بسیار سنگین و بالایی دارد که کنگره با آن مدیریت خیلی قوی که دارد، آنها را انجام میدهد.
حالا علم کنگره به چه صورت است؟ بهترین مقالهها در سراسر جهان به کنگره تعلق دارد و این امر باعث شده اندیشمندان و پروفسورها انگشتبهدهان بمانند. در مقوله آمفتامین،D.SAP ، مقالههای مختلف که برای درمان سرطان و غیره انجام میشود و بر روی تمام مقالهها آزمایشهایی صورت میگیرد که تمام اینها در سراسر جهان هزینهبردار است پس کنگره کارهای خیلی بزرگی انجام میدهد.
من مینا که اینجا تنها نشستهام و از راهنما تعلیم میگیرم و به رهایی و حال خوش میرسم، برای این است که امنیتم فراهم شده، آموزش و علمم و حتی سفر با پروتکل DST که انجام میدهم، خودش مجموعهای از دستاوردهای کنگره ۶۰ است. کنگره خودش پایه علمی و مالی زیادی دارد. من نمیتوانم در مقوله علمی کمکی بکنم، تنها کاری که از من مینا برمیاید این است که این علوم را بیاموزم و آموزش بدهم.
در مقوله علمی، جهانبینی که آقای مهندس درس دادهاند، را در زندگی خودم پیاده کنم و قطعاً باز همبهرهاش به خودم برمیگردد. من در آرامش و آسایش میآیم سفر میکنم، در کنگره خدمتگزار و راهنما میشوم و یاد میگیرم که در زندگی به چه صورت با مشکلاتم و تاریکیها روبرو شوم و بر آنها پیروز بشوم.
در نهایت جمعبندی کوچکی میکنم که من مینا هیچ وقت برای کنگره کاری نکرده ام. یعنی اگر خدمتی کرده ام یا واریزی به عنوان سردار، دنور یا حتی پهلوان داشته ام، یا زمین یا ملکی تقدیم کردهام به کنگره، اینها سهم کوچکی بوده که ارائه دادهام.
اعتیاد بیماری بسیار مهمی است. شما نگاه کنید خواب شب الان چقدر ارزش دارد؟ برای من بسیار ارزشمند است؛ زیرا با هیچ قرص و دارویی نمیتوانستم به این خواب شب دست پیدا کنم پس من همیشه مدیون کنگره هستم.
استاد بزرگوارمان که بنیان کنگره ۶۰ و نویسنده هستند، کنگره را بنا کردند و تمام علم و پایههای مالی را ایشان برنامهریزی کردند میگویند: من برای کنگره هیچ کاری نکردهام و خودم را مدیون کنگره میدانم.حال منی که بهعنوان رهجو آمدم و به درمان رسیدم و حال بدم تبدیل به حال خوب شد، کاری باید انجام دهم و بعضیها میگویند کاری نمیتوانم بکنم تا جبران کنم نه اینگونه نیست؟! همین که به حرف راهنما گوش کنیم و هر دستوری دادند، اجرا نماییم، خدمت صادقانه انجام بدهیم، که حتی اگر خدمت کوچکی داشته باشیم،باز یک نوع کمک است.
باید پسانداز را فراموش نکنیم و نگاهمان این باشد که لااقل هر ساله سردار شویم. کلاً هستی بر پایه دادوستد است. از قدیمی میگفتند؛ هرچه بکاری همان را درو میکنی یا از هر دست بدهی از همان دست پس میگیری.
اینها را من در کنگره یاد گرفتم و به گفته یکی از دیدهبانان؛ بیایید و خوبی بکاریم. درست مانند تخمی که کاشته میشود و گل و میوه میدهد، خوبی را هم باید کاشت تا برداشت خوبی داشته باشیم. برای همه آرزو میکنم بتوانیم ذرهای از خوبیها برداشت کنیم.
گردآوری و تایپ: مسافر بهاره - نمایندگی نیلوفر قزوین
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه
عکس: مرزبان خبری مسافر بهاره - نمایندگی نیلوفر قزوین
- تعداد بازدید از این مطلب :
36