English Version
This Site Is Available In English

تمام هستی بر پایه علوم و قوانین است

تمام هستی بر پایه علوم و قوانین است

سومین جلسه از دوره سوم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ویژه مسافران و همسفران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای پنج‌شنبه با استادی راهنمای محترم  مسافر رضا، نگهبانی مسافر امیر و دبیری مسافر حمید، با دستور جلسه «در استحکام پایه هایی مالی و علمی کنگره، من چه کرده ام؟ و جشن تولد یک سال رهایی مسافر رضا» مورخ اول خرداد 1404 رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

 

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، رضا هستم، یک مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر این فرصت را به من داد تا در این جایگاه قرار بگیرم و از عزیزان آموزش بگیرم. ان‌شاءالله که بتوانم این آموزش‌ها را به‌صورت کاربردی در زندگی‌ام به کار بگیرم. ابتدا خوش‌آمد می‌گویم به عزیزانی که از شعبه خیام تشریف آورده‌اند، به خانم صفیه، اسیستانت محترم گروه خانواده از مشهد. بسیار خوش آمدید. امیدوارم بتوانیم از مشارکت ارزشمند شما بهره‌مند شویم و جلسه‌ای پربار داشته باشیم.
اما دستور جلسه امروز شامل دو بخش است: بخش اول «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره ۶۰، من چه کرده‌ام» و بخش دوم، تولد یک‌سال رهایی مرزبان محترم و خوش‌اخلاق شعبه سنایی، آقای رضا سامغانی، که ان‌شاءالله در بخش دوم جلسه درباره ایشان صحبت خواهیم کرد.
در خصوص بخش اول، یعنی «در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره ۶۰ من چه کرده‌ام»، باید گفت که تمام هستی بر اساس علم، ریاضیات و قوانین مشخص اداره می‌شود. به عنوان مثال، در هر جای دنیا ۲ ضربدر ۲ مساوی با ۴ است. این یک قانون تغییرناپذیر است. اگر بخواهی برخلاف این قوانین حرکت کنی، مانند شنا کردن برخلاف جهت رودخانه است که در نهایت باعث آسیب خودت خواهد شد.
قانون جاذبه زمین می‌گوید که اگر از لبه پشت‌بام جلوتر بروی، خواهی افتاد. در آن لحظه دیگر مهم نیست که دکتر یا مهندس هستی؛ قانون برای همه یکسان است و اگر از آن عبور کنی، نتیجه‌اش سقوط خواهد بود. قانون دیگری که در هستی وجود دارد، قانون جذب است. یعنی هر آنچه در هستی وجود دارد، انرژی است. شما با فکر کردن به چیزی، به آن انرژی می‌دهید. اگر به بیماری یا دزدی فکر کنی، به‌احتمال زیاد آن موضوع به سمت تو جذب خواهد شد. قانون اسراف نیز وجود دارد که می‌گوید اگر چیزی را بیش از حد نیاز مصرف کنی، هستی با تو برخورد خواهد کرد. در هر زمینه‌ای، از غذا گرفته تا خریدهای غیرضروری. مثلاً هم‌سفر می‌گوید چون مسافرم فلان‌قدر خرج کرده، پس من هم بروم چند مانتو اضافی بخرم یا وسایل غیرضروری تهیه کنم. این روند، نوعی اسراف است.
قانون دیگری وجود دارد که می‌گوید اگر وسیله‌ای را دو سال یا بیشتر استفاده نکرده‌ای، باید یا ببخشی یا دور بیندازی. این قانون در آموزه‌های دینی هم آمده است که خداوند اسراف‌کنندگان را دوست ندارد. قانون مزرعه می‌گوید اگر می‌خواهی محصولی برداشت کنی، ابتدا باید بذر آن را بکاری. سپس قانون صبر وارد می‌شود. اگر این مراحل را طی نکنی، قطعاً هستی به تو ضربه خواهد زد. اما ما انسان‌ها چون عمر کوتاهی داریم، می‌خواهیم همیشه پارامتر زمان را حذف کنیم و به همین دلیل دچار مشکل می‌شویم.
قانون کم‌ اندیشی را داریم. مگر ذهن انسان به کم راضی می‌شود؟ فردی را می‌بینیم که ۴۰ سال با یک حقوق ناچیز سر می‌کند، چون به کم‌ اندیشی عادت کرده است. قانون دیگری داریم به نام «دنبال سبب رفتن». همیشه دنبال مقصر هستیم که اگر فلان اتفاق نیفتاده بود، یا اگر فلانی آن کار را نکرده بود، وضعیت من بهتر می‌شد. قانون قیاس نیز یکی از مهم‌ترین قوانین هستی است. اگر اهل قیاس باشی، قطعاً متضرر خواهی شد. چون هر انسانی در هستی منحصر به فرد است و مقایسه کردن انسان‌ها با یکدیگر اشتباه است.
اما تمام این قوانین را گفتم تا به یکی از مهم‌ترین آن‌ها برسم؛ یعنی قانون جبران. قانون جبران می‌گوید اگر کسی، جایی یا نهادی برای تو کاری کرد، تو باید آن را جبران کنی. در هستی هیچ چیزی رایگان نیست. اگر کسی برای ما کاری انجام داده، باید به نحوی از او تشکر کنیم و جبران کنیم.
کنگره ۶۰ برای ما چه کرده؟ مگر نمی‌گوییم هیچ نعمتی بالاتر از سلامتی نیست؟ کنگره ۶۰ سلامتی را به ما هدیه داده است. مگر هم‌سفر یا مسافر نمی‌گفت: «حاضرم هرچه دارم بدهم، فقط فرزندم یا برادرم خوب شود»؟ پس قیمت سلامتی چقدر است؟ کنگره به ما عزت و آبرو داده، به ما آرامش داده. من می‌گویم روی این زمین ۸ میلیارد نفر زندگی می‌کنند و به همان تعداد، تعریف از خداوند وجود دارد. اما از نظر من، خدا یعنی آرامش. هر چیزی که آرامش بدهد، از جنس خداوند است. کنگره ۶۰، خداوند را به ما داد. هر جا خدا درون من باشد، همان‌جا آرامش هست.
حالا که این‌همه نعمت به ما داده شده، باید جبران کنیم. شاید نتوانیم همه چیز را جبران کنیم، اما می‌توانیم بخشی از آن را جبران نماییم. مثلاً همین سبدهایی که جلو می‌آید؛ وقتی دستم می‌لرزد و چیزی نمی‌دهم، خودم آسیب می‌بینم. جبران در هستی، در تمام دنیا، بهتر است با مادیات انجام شود؛ یعنی پول. اگر کسی کاری برای شما کرد، بهترین روش جبران، مادی است. در کنگره ۶۰ نیز سه روش برای جبران وجود دارد: با پول: کنگره بدون منابع مالی نمی‌تواند ادامه دهد. از جایی کمک نمی‌گیریم و اگر می‌توانی، کمک مالی کن. اگر پول نداری، ولی سواد داری، می‌توانی مقاله یا تحقیق بنویسی یا هر کاری که به درد کنگره بخورد. اگر نه پول داری و نه سواد، باز هم می‌توانی کمک کنی؛ مثلاً دو فرقون سیمان جابه‌جا کنی، چای آماده کنی یا حتی فقط یک «خدا قوت» بگویی.
همان‌طور که می‌دانید، آقای مهندس اعلام کردند که مهلت پرداخت تعهدی‌ها تا پایان خرداد تمدید شده است. من خودم برای مهر برنامه‌ریزی کرده بودم، اما هرچه مهندس بفرمایند برای ما سند است. یکی از خصلت‌های نیک ما ایرانی‌ها، وفای به عهد است. ان‌شاءالله که برنامه‌ریزی کرده باشید و بتوانیم به تعهدمان عمل کنیم. شعبه ما تازه‌تأسیس است و وسایل زیادی نیاز داریم. اگر دو دو تا چهار تا کنیم، یک سرماخوردگی ساده هزینه‌ای نزدیک به یک میلیون تومان دارد. حال آنکه کنگره ۶۰ به ما سلامتی داده است. ان‌شاءالله که بتوانیم به تعهدات خود عمل کنیم و قانون جبران را هرگز فراموش نکنیم.
ممنونم که به صحبت‌های من گوش دادید.

در ادامه رهایی مسافر سعید رهجوی راهنمای محترم مسافر رضا و مسافر رهجوی راهنمای محترم مسافر ابوالفضل را جشن گرفتیم

 

و در پایان جشن تولد یک سال رهایی مسافر رضا رهجوی راهنمای محترم مسافر رضا برگزار گردید

 

آرزوی مسافر رضا:
آرزوی من رسیدن به وادی چهاردهم است. ان‌شاءالله همه ما، به‌ویژه خدمتگزاران کنگره 60، این وادی را تجربه کنیم. اگر عشق و محبت راهنمای عزیزم، آقای رضا، نبود، امروز من اینجا نبودم.

آقای رضا دشتی راهنمای مسافر:
خدایا کمک کن که قلب و نفس ما از راه بدر نشود. پس از آنکه هدایت شدیم، خدایا یاری‌مان کن که پس از رهایی از بند اعتیاد و خدمتگزاری، منحرف نشویم. اگر کسی کاری برای ما انجام داد، باید حتماً جبران کنیم؛ وگرنه هستی آن را از ما می‌گیرد. ما باید در کنگره بمانیم و جبران کنیم، وگرنه هستی هر آنچه داده است، پس می‌گیرد. رضا پسر خوش‌اخلاق و تحصیلکرده‌ای است که هرجا برای خدمت معرفی شده، از او رضایت داشته‌اند. رضا در ابتدا این‌گونه نبود؛ با تخریب بالای متادون و مصرف نیکوتین وارد کنگره شد. هر دو رهایی را در یک روز گرفت و در کنگره ماند و خدمتگزار شد. به رهایی رسیدن سخت نیست، اما در رهایی ماندن و جبران کردن سخت است. اگر ماندی، خدمت کردی و نشانی از خودت گذاشتی، کار بزرگی انجام داده‌ای. تولد یک سال رهایی رضا و زندگی بدون مواد مخدرش را به رضای عزیز تبریک می‌گویم و امیدوارم آزادمردی او را جشن بگیریم.
صحبت های مسافر رضا:
ابتدا از آقای رضا، راهنمای عزیزم، تشکر می‌کنم. همچنین از هم‌لژیونی‌های عزیزم و دوستان خوبم سپاسگزارم. نمی‌دانم از کجا شروع کنم. آشنایی من با کنگره از نوشتن سی‌دی توسط دوستم شروع شد. یک روز دیدم دوستم در ماشینش سی‌دی می‌نویسد، پرسیدم چه می‌کنی؟ گفت به کنگره می‌روم. کمی صحبت کردیم و من علاقه‌مند شدم. با سختی ثبت‌نام کردم که حدود سه ماه طول کشید. خدا را شکر، به واسطه دوستم، آقای موسی، شاگرد آقای رضا دشتی شدم. اگر عشق استاد و بچه‌های لژیون نبود، من اینجا نبودم و همیشه قدردان آن‌ها هستم. یادم هست که آن زمان سریال «دارک» را تماشا می‌کردم و وقتی پای صحبت‌های آقا رضا نشستم که درباره لامکان، فضا و زمان صحبت می‌کردند، علاقه‌ام به کنگره و استادم بیشتر شد. دوباره از همه تشکر می‌کنم، مخصوصاً دوستان عزیزی که از شعب و شهرهای دیگر آمدند.
خانم فاطمه راهنمای همسفر:
به خانم صفیه که از مشهد تشریف آوردند، خوش آمد می‌گویم. خانم سمانه بعد از رفتن خانم صفیه به مشهد، رهجوی من شدند. خانم سمانه با انجام عمل سالم در طول سفر، همیشه به انوار الهی نزدیک بود، که این پیامی برای همه دوستان دارد تا برای تلاش بیشتر و رسیدن به این جایگاه انگیزه بگیرند. تولد یک سال رهایی آقا رضا را تبریک می‌گویم. تمام تولدها یک پیام دارند. تازه‌واردی که وارد کنگره می‌شود، با توجه به روش کنگره در درمان اعتیاد، این پیام‌ها را می‌بیند. برای راهنما هم پیامی است تا همیشه یادش باشد روز اولی که وارد کنگره شده، چگونه بوده است. من هم اوایل فکر می‌کردم همه خدمتگزاران کنگره تحصیلات عالی دارند، اما فهمیدم که همه هم‌جنس و هم‌دردیم و تمام این‌ها علم کنگره است که می‌آموزیم. من خودم از طریق سایت با کنگره آشنا شدم و خانم سمانه در شعبه خیام خدمتگزار سایت هستند. امیدوارم همه بتوانند از این روش بهره‌مند شوند و کسانی که نیازمند درمان‌اند، به درمان برسند.
صحبت های همسفر:
از مهندس دژاکام که این مکان را فراهم کردند، سپاسگزارم. همچنین از راهنمای مسافرم، آقای دشتی، و راهنمای خودم، خانم فاطمه، بابت تمام زحماتشان تشکر می‌کنم.

عکس مسافر پیام

تایپ مسافر علی

ویراستاری مسافر حمزه

 

 

 

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .