English Version
This Site Is Available In English

مفهوم بخشش را در کنگره متوجه شدم

مفهوم بخشش را در کنگره متوجه شدم

جلسه‌ پنجم از دوره‌ سی و چهارم سری کارگاه‌‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، شعبه اروند آبادان، با استادی مسافر محمد حسن، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافرخالد، با دستور جلسه « در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره من چه کرده‌ام؟ » روز پنج‌شنبه ۱ خرداد ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان، محمدحسن هستم، یک مسافر.  

خدا را شاکرم که در کنگره حضور دارم و از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند.  

دستور جلسه: در استحکام پایه‌های مالی و علمی کنگره، من چه کرده‌ام؟. سه‌شنبه، در مسیر رفتن به شعبه دزفول برای شرکت در لژیون سردار، در حال فکر کردن به دستور جلسه بودم. به این نتیجه رسیدم که برای کنگره، چه از نظر مالی و چه علمی، کاری نکرده‌ام. وقتی جناب مهندس موضوعی را به عنوان دستور جلسه انتخاب می‌کنند، درباره آن عمیقاً فکر می‌کنند. من، محمدحسن، هم باید به این موضوع فکر کنم که در روز اول ورود به کنگره، با چه شرایطی وارد شدم.  

من با مصرف مواد بالا و حال روحیِ خراب، بدون آرامش، به کنگره پیوستم. اما به برکت کنگره، اعتیادم درمان شد، مصرف بالای سیگارم قطع شد و حالا روی جهان‌بینی خودم کار می‌کنم و آموزش می‌بینم تا به نتیجه‌ای برسم که بتوانم در کنگره خدمتگزار باشم.  

مهم‌ترین درسی که از این دستور جلسه گرفتم، مفهوم بخشش بود. وقتی به کنگره آمدم، با بدترین وضعیت روحی و جسمی وارد شدم. خیلی ساده بگویم، هر روز که از خواب بیدار می‌شوم، روز اول ورودم به کنگره را به خودم یادآوری می‌کنم. جمله آقای مهندس را فراموش نمی‌کنم که می‌فرمایند: وقتی درمان می‌شوید یا مسئولیتی در کنگره قبول می‌کنید، دوران قبل از کنگره را فراموش نکنید.

خیلی‌ها به کنگره آمدند: آقای بیات از تهران، آقای تفرشی از تهران، نمایندگی آبادان شکل گرفت، از دل آن نمایندگی اهواز، شوشتر، دزفول و ماهشهر راه‌اندازی شد. اما سؤال اینجاست: من، محمدحسن، وقتی رها شدم، وقتی مواد و سیگارم درمان شد، آیا به جایی رسیدم که برای پایه‌های مالی کنگره کاری انجام دهم؟ آیا حرکتی برای تقویت پایه‌های علمی کنگره کرده‌ام؟ بعد از رهایی، آیا خدمتگزار شده‌ام؟  

آن نوری که کنگره در زندگی من روشن کرد، آن درمانی که به آن رسیدم، در زندگی، کار و خانواده‌ام تأثیر گذاشت. آیا تلاشی کردم تا این نور را به خانواده‌ دیگری منتقل کنم؟ از نظر مالی خدمتی کردم؟ از نظر علمی، خدمتگزار بودم؟ این مهم‌ترین نکته‌ای است که در این دستور جلسه باید به آن فکر کنم.  

پارسال، در شعبه فقط سه نفر دنور (تسویه‌شده) داشتیم. همیشه با خودم می‌گفتم: ای کاش دست همه عزیزان یک انگشتر دنوری بود و همه خدمت مالی می‌کردند. امروز در شعبه بیش از ۲۸ نفر دنور تسویه‌شده داریم و سه پهلوان جدید هم اضافه شده‌اند. ما یک سال است که دست به دست هم دادیم و کارت خوان زمین را راه‌اندازی کردیم و حالا توانسته‌ایم در این سالن جدید باشیم. همه زحمت کشیدند. این موضوع بی‌ربط به دستور جلسه نیست؛ همین کمک‌های مالی باعث شد اینجا ساخته شود. همه این‌ها ثمره زحمت مسافرها و همسفران است.  

خدا را شاکرم که حالِ شعبه اروند آبادان بسیار خوب است. هر وقت اعلام کردیم، همه حضورشان را اعلام کردند.  

من، به عنوان یک مسافر و همسفر، وقتی به رهایی می‌رسیم، از نظر اخلاق و رفتار تغییر می‌کنیم. چون روزی از خدا خواستیم که از دام اعتیاد رها شویم، و خداوند از طریق آموزش‌های کنگره ۶۰، راه حل را به ما نشان داد. حالا باید بتوانیم در کنگره خدمتگزار باشیم و به تعهدمان عمل کنیم.  

گروه سایت نمایندگی اروند آبادان 

تایپ مطلب: مسافر علی لژیون چهارم، مسافر امین لژیون یازدهم 

ویرایش و ارسال مطلب: مرزبان خبری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .