وادی سوم میگوید: «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند». ۹۹ درصد انسانها تفکرشان نادرست و غلط است و یا آن تفکر واقعی و اصل قضیه را نشناختهاند و ما در ۱۴ وادی پلهپله به آن میرسیم و آن را میشناسیم. ما باید بدانیم که چه کسی هستیم، چهکاره هستیم و چه وظایفی بر عهده داریم. در وادی اول یاد گرفتیم که خداوند ما را به گونهای آفریده است که با تفکر برای زندگی خودمان برنامهریزی کنیم و در وادی دوم دانستیم که ما بیهوده نیستیم و الکی آفریده نشدهایم و اما وادی سوم به ما میگوید که به اندازه خودت هیچ کسی به فکر تو نیست و نمیتواند کاری برای تو انجام دهد. بعضی انسانها اندیشهشان این است که باید دیگران بیایند و به آنها کمک کنند و گرنه خودشان نمیتوانند و توان حل مسائل را ندارند؛ مثلاً بعضیها میگویند من میخواهم دزدی نکنم یا میخواهم مواد مصرف نکنم یا این کار را نکنم؛ ولی دست خودم نیست و دوباره این کار را انجام میدهم؛ ولی اینطور نیست و دست خود انسان است.
ما اگر مسئولیت کارهای خود را برعهده بگیریم و به خودمان فکر کنیم بهتر میتوانیم از ضدارزشها دوری کنیم و اگر دیگران را مسئول بدانیم باید بنشینیم و منتظر باشیم تا دیگران بیایند مشکلات و مسائل ما را حل کنند که ما سخت در اشتباهیم و این غیر ممکن است و هرگز پیش نمیآید. بیشترین بار مسئولیت بر عهده خود ما است. با این وادی ما میتوانیم شروعی تازه داشته باشیم، شروعی که ما را به سلامتی، صلح، آرامش و آسایش برساند و با نگاه کردن به طبیعت میتوانیم درس بگیریم. تمام مسائل از طبیعت الگوبرداری میشود. ما باید با تفکر و تلاش راهحلی پیدا کنیم و کلید مسیرمان را خودمان به دست بیاریم. درست است که ما نمیتوانیم منکر اطرافیان و همدردی و یاری رساندن آنها باشیم ولی درنهایت این خودمان هستیم که تصمیم نهایی را میگیریم؛ زیرا ما به حیات آمدهايم تا حل مشکلات را بیاموزیم. اگر انسان خود جستجوگر نباشد حتی اگر با کاوشگران ماهر همنشینی کند نمیتواند به موضوع واقعی برسد.
اگر ما امروزه درگیر مشکلات و بیماریهای متعددی هستیم به این معنا است که ما در گذشته درست عمل نکردهایم، بذرهایی را کاشتهایم و سالها آبیاری کردهایم که امروزه با انبوهی از گیاهان تلخ و زهرآگین مواجه هستیم؛ مثلاً از کسانی قرض کردهایم، روی هم تلنبار و زیاد شدهاند، به حرف دیگران گوش کردهایم و زندگی خودمان را نابود کردهایم یا اینکه منفینگر بودهایم و خودمان را به راهی اشتباه بردهایم؛ اینجا میگویند: که «خود کرده را تدبیر نیست»؛ اما ما میگوییم «خود کرده را تدبیر است»؛ چرا؟ چون ما در کنگره یاد میگیریم که خودمان باید به فکر خودمان باشیم و با تدبیر و اندیشه مسائل و مشکلاتی که بهوجود آوردهایم را به آرامی حل کنیم. ما میتوانیم بنشینیم و به زمین و آسمان، خدا و بندگان ناسزا بگویم، بسوزیم و بسازیم و یا اینکه بلند شویم با تفکر، اندیشه و تلاش به داد خودمان برسیم.
هرگز نباید ناامید شد، بدانیم که «پایان شب سیه سپید است» و بدانیم که نیروهای منفی و الهامات منفی همه جا هستند و یک دشمن نیرومند و قوی هستند که قابل رؤیت نیستند، از ما میخواهند که همهچیز را رها کنیم، آخرش مرگ است، هیچ چیز درست نمیشود، بیخودی تلاش نکن، شیطان به زیباترین شکل ممکن و به صورت کاملً دلسوزانه وارد افکار و اندیشه ما میشود تا گوهر جان انسان را شکار کند و از ما ویرانهای بنا کند. ما باید به آرامی و بدون تشنج و شتابزدگی عمل کنیم و بهصورت پلهپله اقدام به حل مسائل خودمان بکنیم و هرگز امیدمان را از دست ندهیم. باید نفس عمیقی بکشیم و سربلند بایستیم و بگوییم «درختان ایستاده میمیرند». از ناامیدی جز سیه روزی و غم و اندوه هیچ چیز دیگری عاید ما نمیشود.
در این وادی از کلمه «باید» استفاده شده است؛ یعنی تأکید میکند که هیچ کسی نمیتواند برای تو کاری بکند و فقط خودت باید تلاش کنی و جا نزنی. انسانها شاید دانسته و ندانسته یکسری مسائل و مشکلات را در زندگیشان درست کرده باشد و خیلی وقتها شاید من خودم منتظر دیگران بودهام که بیایند و به من کمک کنند. درست است ممکن است آمده باشند کسانی که کمکم کردهاند؛ ولی کار اصلی را خودم باید انجام میدادم و تلاش واقعی میبایست از خودم باشد و اینکه هیچکدام به اندازه من خواهان حل آن مسائل نبودند و میان راه ول کردهاند و رفتهاند.
اوایلی که وارد کنگره شدم و این وادی را گوش کردم با خودم گفتم اگر من میتوانستم که مشکلی را بهوجود نمیآوردم پس باید دیگران بیایند و کمکم کنند؛ ولی بعد از مدتی که گذشت دیدم واقعاً درست است و در زندگی خودم فقط خودم نقش اصلی را دارم و شاید توانستم ۵۰ درصد مشکلاتم را حل کنم. مشکلاتی که خیلی وقت بود درگیرشان بودم و یک وقتهایی با کمک دیگران مثلاً حلشان هم میکردیم ولی از ریشه و اساس حل نمیشدند و از جایی دیگر به شکلی دیگر ظاهر میشدند. ممنونم از آقای مهندس که راهکار و علم درست زندگی کردن را به من میآموزند.
نویسنده: همسفر فرزانه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویرایش و رابطخبری: همسفر حمیده رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول)
ویراستاری: همسفر اسما رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون اول) دبیر سایت
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارگ کرمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
57