آقای امین در ابتدا سیدی تاریکی از این صحبت کردند که پیدا کردن نقطه صفر و یا توانایی انسان، همان چیزی که آقای مهندس برای درمان متد DST پیدا کردند. خیلی برای من مهم است و میتواند در قسمتهای مهم زندگی به ما کمک کند؛ منظور از نقطه صفر همان مبدأ و این که ما کجا قرار داریم، میباشد؛ یعنی همانطور که آقای مهندس در تمام آن هفده سال نمیدانستند که میزان مصرف مواد مخدرشان در روز چقدر است و نمیتوانستند مشکل اعتیاد خود را حل کنند. ما انسانها هم اگر میزان خرابی و مشکلی که در زندگیمان وجود دارد را ندانیم، به اهمیت موضوع نیز پی ببریم و برای پیدا کردن راه حل سردرگم میشویم؛ زیرا مبدأ و نقطه صفر مشکل را دانستن، کمک بزرگی در حل آن میکند.
ایشان یک مثال در مورد قیمتهای نجومی مواد خوراکی زدند، فرمودند: اگر ما میزان تخریبی که این قیمتها به اقتصاد جامعه میزند را ندانیم، از خرید این محصولات در یک ظلم بزرگ شرکت کردهایم. حتی ایشان فرمودند: یک کارگردان و فیلمساز باید با نیاز انسانها آشنا باشد و بر اساس آن نیازها فیلم بسازد؛ زیرا برای ساخت این فیلمها هزینههای گزافی میشود، باید فیلم طوری باشد که به انسانها نیرو و روحیه بدهد، بر اساس بعضی از فیلمها، اگر انسان فداکاری باشیم از بین میرویم و پاسخ خوبی، بدی است. نه پیامها و آموزشها خوب نیست و هزینه کردن در این فیلمها به نوعی کمک به ترویج ظلم و بدی میباشد؛ چون آقای امین فرمودند: کارهایی که انجام میشود؛ باید بازخورد و نتیجه سازنده داشته باشد و این رابطه مستقیمی با خواستههای ما انسانها دارد؛ وقتی خواسته انسانها تغییر کند، شرایط انسان هم تغییر میکند.
چرا ما باید برای کسانی که ارزش هزینه کردن ندارد و برای دوستی که دانایی و معرفت ندارد، محبت و وقت زیادی بگذاریم؟ زیرا این دلسوزی بیش از اندازه میشود؛ یعنی حتی محبت ما هم بایستی اندازه داشته باشد، حال که اندازه پول، وقت و محبت را یاد گرفتیم؛ باید انتخاب کنیم از لذتی که وجود دارد، بگذریم و اگر عبور کردیم، جهش در انسان به وجود میآید. آقای مهندس نیز وقتی مبدأ و نقطه صفر مشکل خود را پیدا کردند و اندازهها را توانستند به دست بیاورند، تغییرات مهمی در زندگی ایشان اتفاق افتاد؛ یعنی در مسیر حرکت نیز باید ما میزان توانایی خود را نیز داشته باشیم که ترکهای یابویی به نوعی نبود میزان توانایی شخص بوده، به شکست منجر میشد؛ ولی وقتی آقای مهندس با اندازه و میزان توانایی خود شروع به حل کردن مشکل اعتیاد خود کردند، به راه حل واقعی دست پیدا کردند.
اگر مبدأ واقعی را پیدا کردیم از آن جا وارد وادی نهم یا نقطه تحمل ایجاد شده، میشویم؛ یعنی شروع میکنیم به ساخته شدن چون پایه درست است و میزان انرژی ذخیره شده به درستی در این مسیر استفاده میشود. در ادامه سیدی آقای امین در مورد زندگی پیامبران صحبت میکند. ایشان گفتند داستان پیامبران در کلام الله خیلیخیلی مهم است و علت آن این است که مطالب مهمی در این داستانها وجود دارد که باعث آرامش دل میشود، در وهله اول وقتی به زندگی پیامبران نگاه میکنید، میبینید که همه آنها زندگی بسیار سختی داشتند، ویژگی دومی که پیامبران داشتند این بود که خیرخواه بودند میخواستند برای رشد مردم فرمان الهی را به آنها منتقل کنند، ویژگی سوم تمام داستانهای پیامبران این است که وقتی آنها سختیها را تحمل میکنند به نوعی از آنها خداوند امتحان میگیرد، وقتی در این آزمون و امتحان قبول میشوند به آنها مقام و جایگاه رسالت داده میشود.
و نکته مهم همین جا است، مطالبی که باید به مردم آموزش دهند اول در مورد خودشان آنها را پشت سر میگذارند تا برای باز کردن گرههای خودشان از رنج و تاریکی خارج شوند، وقتی که از رنج تاریکی خارج میشوند به آنها فرمان داده میشود حالا که آموزش گرفتهای آن را باید به انسانهای دیگر نیز انتقال بدهید. در ادامه معنی آیات سوره نورانی «انشرح» را ذکر کردند که در این سوره خداوند به پیامبر خود حضرت محمد (ص) میفرماید: «چگونه باری که بر روی شانههای حضرت محمد بود را برداشت و نامش را بلند آوازه کرد». زیرا پیامبر ما در زمانی زندگی میکردند که آدمهای آن زمان نیمه وحشی بودند؛ یعنی وضعیت سنگینی بر زندگی حضرت محمد حاکم بوده و تحمل اینها را خداوند برایشان آسان میکند؛ علت این که پیامبر ما در چهل سالگی به پیامبری میشوند؛ این است که جبرئیل در این سالها به پیامبر دانشها را انتقال میداد و پیامبر با استفاده از آن دانش کلیدهای استفاده میکردند و به آموختن و درک عمیق میپرداختند، وقتی در این سه سال با کلیدها راهاش گشاده و غمش کم میشود در خودش این آموزش جاری میشود آن وقت خداوند به او میگوید؛ بایستی دیگر این دانش را به انسانها انتقال دهیم چون انسان وقتی پالایش و تزکیه را از خود شروع میکند ایمانش چند برابر میشود.
زندگی پیامبران یک مثلث است که رنج دشواری بسیار زیاد و خیرخواهی برای کمک به دیگران از اضلاع این مثلث است؛ به طوری که وقتی حضرت یونس خیرخواهی برای دیگران را نمیخواهد، خداوند او را برای مدتی در یک تاریکی قرار میدهد، ضلع سوم این مثلث آموزشها را اجرایی کردن و به فعل تبدیل کردن است.
برداشت از سیدی «تاریکی»
نویسنده: راهنما همسفر زهرا (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر پروانه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی طارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
20