English Version
This Site Is Available In English

دلنوشته مسافر حسین در باب در وادی سوم و تاثیر آن روی من

دلنوشته مسافر حسین در باب در وادی سوم و تاثیر آن روی من

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر، تخریب؛ ۲۵ سال، آخرین آنتی‌ایکس؛ پنج گرم شیره خوردنی و کشیدنی، مدت سفر اول؛ ۱۱ماه و ۱۳ روز، روش درمان؛ دی اس تی، داروی درمان؛ شربت اوتی، راهنما؛ محمود آقا تلگردی، لژیون؛ پنجم شعبه رضا مشهد، ورزش در گنگره؛ فوتبال، رهایی؛ ۳ ماه و ۵ روز.

هیچ مخلوقی برای هیچ‌ و هیچ بودن به دنیا نیامده است.
من برای هیچ خلق نشده‌ام حتی اگر به هیچ فکر کنم، در طول این ۱٠ ماه سفر که در کنگره داشتم  آموختم؛ زندگی، سفر فردی هر انسان است، مسیرهایی که خودمان انتخاب می‌کنیم و قدم‌هایی که خودمان باید برمی‌داریم.
در تاریکیِ روزهای اعتیاد، هیچ‌کس مقصر نبود جز خودم، نه خانواده، نه دوستان، نه جامعه... شاید هزار بهانه داشتم، هزار درد، اما مسئولیت پایانی‌اش با من بود، من بودم که تصمیم گرفتم خودم را در گردابِ ترس و ناامیدی بیندازم و حالا هم منم که تصمیم گرفته‌ام دوباره برخیزم.
من آموختم که باید مسئول اشتباهاتم باشم؛ قبول کنم، بپذیرم، و به‌جای فرار، رو به درمان بیاورم، کسی قرار نیست بیاید و زندگی را برایم بسازد، کسی قرار نیست دردهایم را درک کند اگر خودم نخواهم آن‌ها را درمان کنم.
درست است که در کنگره  راهنما دارم ولی تصمیم آخر را خودم گرفتم که بیایم و درمان شوم، آموزش‌ها که راهنما در مدت درمان دادند و نوشتن سی دی ها و گوش دادن خیلی کمک کرد تا راحت تر سفر کنم.
باور دارم که انسان، حتی در بدترین لحظه‌ها، قدرت انتخاب دارد و من امروز انتخاب کرده‌ام که بجنگم؛ با گذشته‌ام، با وسوسه‌هایم و با شکست‌هایم چون این بار، برای درمان آمده‌ام، نه برای جلب توجه، نه برای اثبات، نه برای دیگران، فقط برای خودم؛ برای انسانی که درونم زنده مانده و هنوز امیدی در دل دارد.
کسی که نه برای هیچ‌کس، بلکه برای خودش به دنیا آمده و حالا برای خودش در مسیر رهایی قدم برمی‌دارد.
تایپ: مسافر حسین َلژیون پنجم
ارسال خبر: مسافر علی لژیون نهم
تایید خبر: مسافر داوود لژیون سوم
مرزبان خبری: مسافر مصطفی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .