پذیرش مسئولیت، یک وضعیتی از آگاهی انسان است و نپذیرفتن، تبعاتی دارد که فقط انسانهای ناآگاه، به آن تن میدهند. انسان در نقطهای که دیگر از اتفاقات منفی و تجربۀ مکرر رنج و بار غم و اندوهی که هرروزه ناامیدترش میکند، به تنگ آمد؛ باید از مقصر دانستن هر نیرویی غیر از خود، دست بردارد. باید انگشت اتهامش را پایین بیاورد و از پلههای خشم و کینه و نفرت و منیت، پایین بیاید. اگر این کار را بکند، اولین قدم در امر «پذیرش» را طی کرده است. وگرنه هر روز بر بار غم و اندوهش افزوده میشود، هر روز به منیت و خشمش اضافه میشود.
همانطور که هیچ راهی انتها ندارد، مسیر تاریکی و ظلمت هم انتهایی ندارد. هر قدر دیگران را مقصر گرههای درونی و مشکلاتمان بدانیم، مرکزیت دردها را گم میکنیم و هر بار بیشتر از مسیر منحرف میشویم. واقعبینانه که نگاه کنیم، هیچ زمان و لحظهای نخواهد بود که قوانین الهی اجرایی نشوند و این یک «قانون» است که هر قدر ناراحت باشی، بر ناراحتیات افزوده میشود. هرقدر طلبکار باشی، بر طلبکاریات افزوده میشود. به همین ترتیب هرقدر خود را مظلوم و دیگران را ظالم بدانی، اتفاقاتی رخ میدهد که بر احساس مظلومیتت اضافه شود.
یکی از مهمترین تلههایی که در امر «نپذیرفتن مسئولیت» وجود دارد، این است که تمام چیزهایی که نمیپذیریم، در ما تبدیل به «فکر» میشوند. به این صورت است که جهان ذهن، شلوغ و شلوغتر میشود و همهمۀ درون ذهن، شعاع اضافه میکند. بهصورت کلی ما در جهان، تنها با یک نیرو سروکار داریم و آن، قدرت مطلق است. تمام مخلوقین، سربازان همین فرمانروای بزرگ هستند که از طرف او مأمور شدهاند که بازتاب اعمال ما، گفتار و افکار ما باشند.
این نکته بسیار کلیدی است که بدانیم دیگران فقط به نحوی با ما رفتار میکنند که نمود بیرونی احساسات درونیمان باشد. اصلاً نمیتوانند بهغیراز این رفتار را داشته باشند. به بیان دیگر؛ سربازان فقط از طرف فرمانروا مأمور هستند تا احساسات درونی ما را در جهان بیرون به ما نشان دهند.
حال اگر تصویری که از جهان بیرون میبینیم، باب میلمان نیست، باید به درون بنگریم. منشأ مسائل و مشکلات را در درون بیابیم و مهمتر از همۀ اینها؛ «مسئولیتش را بپذیریم». آنگاه دریافت خواهیم کرد که ما همواره، آنچه که هستیم را به سمت خود جذب کرده یا کشیدهایم.
در جهان هر چیز چیزی جذب کرد
گرم گرمی را کشید و سرد سرد
ازآنپس، جهان آرامتر میشود. تلاطمها کمتر و فرکانس افکار پایینتر میآید. قدم اولِ حل مشکلات و باز کردن گرهها و ازبینرفتن احساساتی که با خود تاریکی حمل میکنند، پذیرفتن مسئولیت آنها بهصورت حقیقی است. بهصرف پذیرفتن مسئولیت، وضعیتآگاهی تغییر کرده و فرقی در زاویۀ نگاه ایجاد خواهد شد. به قول کنگره: باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند.
منابع: جزوه جهانبینی و کتاب عشق
نویسنده: راهنما همسفر غزال
ویرایش: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
592